فوتبال ایران برای بازگشت به روزهای خوبش، راه دیگری جز سرمایهگذاری بیشتر روی تیمهای پایه ندارد! نوجوانان و جوانان امروز، ستارههای فردا هستند که اگر از همین امروز با سرمایهگذاری مناسب مواجه شوند، میتوانند قابلیتهای ذاتی خودشان را بالفعل در آورند و تبدیل به ستارههای نوین فوتبال ما شوند.
شاهین تهرانی - مدتهاست که فوتبال ایران، از آن درخشش همیشگیاش بازمانده و نمیتواند نشانی از «خودش» را به همگان عیان کند.
کارلوس کی روش، مانوئل ژوزه، زلا تکوکرانچار و سایر مربیان بزرگ و کارنامهداری که هم اکنون در فوتبال کشورمان حضور دارند، با شگفتی از افت محسوس فوتبال ایران حرف میزنند و از اینکه در آن روزهای طلایی سکان هدایت تیمهای وطنی را در اختیار نداشتهاند، افسوس میخورند!
«کارلوس کی روش» سرمربی تیم ملی صراحتاً اعلام کرده که ستارگان حال حاضر فوتبال ایران، به هیچ وجه نزدیک به خودشان هم نیستند و نشان این امر را عدم حضور موفقیت آمیز لژیونرهای ایرانی در فوتبال اروپا میداند! فوتبالی که دیگر از علی داییها، کریم باقریها، احمد رضا عابدزادهها و... تهی شده و ستارههای بازماندهای چون علی کریمی، مهدی مهدوی کیا و جواد نکونام هم با روزهای اوج خودشان فاصلههای زیادی دارند! این اتفاق اما، چگونه رخ داد؟ چگونه مزرعه سبز و پربار فوتبال ما تبدیل به کویری شد که دیگر میوه ای در آن رشد پیدا نمیکند؟
بی هیچ تردیدی عدم حضور ستارگان کارآمد و توانا در فوتبال ایران را باید با کم کاری و بی سرمایگی در ردههای پایه مرتبط دانست. مزرعهای که بذر تازهای ندارد آماده کویر شدن است و فوتبال ما هم از این قاعده مسلم و غیرقابل تغییر مستثنی نیست!
فوتبال ایران زمانی میتوانست به رشد خوبی که در دوره دادکان پیدا کرده بود، ادامه دهد که سرمایهگذاریهای انجام شده در رده های پایه قطع نشوند. اما این اتفاق افتاد و فوتبالی که چندین تیم مختلف آماده در ردههای سنی پایینتر داشت، به ناگاه عقبه خود را خالی دید و زمانی که ستارههای پرنور به جبر زمان و سن و سال با افت مواجه شدند، دیگر ستاره تازهای وجود نداشت که جای خالی آنها را پر کند!
فوتبال ایران برای بازگشت به روزهای خوبش، راه دیگری جز سرمایهگذاری بیشتر روی تیمهای پایه ندارد! نوجوانان و جوانان امروز، ستارههای فردا هستند که اگر از همین امروز با سرمایهگذاری مناسب مواجه شوند، میتوانند قابلیتهای ذاتی خودشان را بالفعل در آورند و تبدیل به ستارههای نوین فوتبال ما شوند.
مشکلات فرهنگی فوتبال ما هم در صورت سرمایهگذاری، آموزش صحیح و جدیتر گرفته شدن بازیها و لیگهای رده پایه به حداقل خواهد رسید. بازیکنی که از بچگی با فوتبال و حواشی آن بزرگ شود و آموزشهای درستی هم دریافت کند، میتواند یک بازیکن حرفهای خوب و کامل باشد. بازیکنی که از حرفهای گری فقط پول گرفتن را بلد نیست و تمام فاکتورهای دشوار فوتبال حرفهای را رعایت میکند. حواشی را میشناسد و به راحتی اسیرش نمیشود.
القصه، مشکلات فنی و فرهنگی فوتبال ما با سرمایهگذاری صحیح روی ردههای پایه قابل حل است. آنچه سالهاست از آن حرف میزنیم و مینویسیم، اما هنوز هیچ اتفاق جدی و قابل ذکری در رابطه با آن رخ نداده است! آیا این بار اوضاع فرق خواهد کرد؟
کارلوس کی روش، مانوئل ژوزه، زلا تکوکرانچار و سایر مربیان بزرگ و کارنامهداری که هم اکنون در فوتبال کشورمان حضور دارند، با شگفتی از افت محسوس فوتبال ایران حرف میزنند و از اینکه در آن روزهای طلایی سکان هدایت تیمهای وطنی را در اختیار نداشتهاند، افسوس میخورند!
«کارلوس کی روش» سرمربی تیم ملی صراحتاً اعلام کرده که ستارگان حال حاضر فوتبال ایران، به هیچ وجه نزدیک به خودشان هم نیستند و نشان این امر را عدم حضور موفقیت آمیز لژیونرهای ایرانی در فوتبال اروپا میداند! فوتبالی که دیگر از علی داییها، کریم باقریها، احمد رضا عابدزادهها و... تهی شده و ستارههای بازماندهای چون علی کریمی، مهدی مهدوی کیا و جواد نکونام هم با روزهای اوج خودشان فاصلههای زیادی دارند! این اتفاق اما، چگونه رخ داد؟ چگونه مزرعه سبز و پربار فوتبال ما تبدیل به کویری شد که دیگر میوه ای در آن رشد پیدا نمیکند؟
بی هیچ تردیدی عدم حضور ستارگان کارآمد و توانا در فوتبال ایران را باید با کم کاری و بی سرمایگی در ردههای پایه مرتبط دانست. مزرعهای که بذر تازهای ندارد آماده کویر شدن است و فوتبال ما هم از این قاعده مسلم و غیرقابل تغییر مستثنی نیست!
فوتبال ایران زمانی میتوانست به رشد خوبی که در دوره دادکان پیدا کرده بود، ادامه دهد که سرمایهگذاریهای انجام شده در رده های پایه قطع نشوند. اما این اتفاق افتاد و فوتبالی که چندین تیم مختلف آماده در ردههای سنی پایینتر داشت، به ناگاه عقبه خود را خالی دید و زمانی که ستارههای پرنور به جبر زمان و سن و سال با افت مواجه شدند، دیگر ستاره تازهای وجود نداشت که جای خالی آنها را پر کند!
فوتبال ایران برای بازگشت به روزهای خوبش، راه دیگری جز سرمایهگذاری بیشتر روی تیمهای پایه ندارد! نوجوانان و جوانان امروز، ستارههای فردا هستند که اگر از همین امروز با سرمایهگذاری مناسب مواجه شوند، میتوانند قابلیتهای ذاتی خودشان را بالفعل در آورند و تبدیل به ستارههای نوین فوتبال ما شوند.
مشکلات فرهنگی فوتبال ما هم در صورت سرمایهگذاری، آموزش صحیح و جدیتر گرفته شدن بازیها و لیگهای رده پایه به حداقل خواهد رسید. بازیکنی که از بچگی با فوتبال و حواشی آن بزرگ شود و آموزشهای درستی هم دریافت کند، میتواند یک بازیکن حرفهای خوب و کامل باشد. بازیکنی که از حرفهای گری فقط پول گرفتن را بلد نیست و تمام فاکتورهای دشوار فوتبال حرفهای را رعایت میکند. حواشی را میشناسد و به راحتی اسیرش نمیشود.
القصه، مشکلات فنی و فرهنگی فوتبال ما با سرمایهگذاری صحیح روی ردههای پایه قابل حل است. آنچه سالهاست از آن حرف میزنیم و مینویسیم، اما هنوز هیچ اتفاق جدی و قابل ذکری در رابطه با آن رخ نداده است! آیا این بار اوضاع فرق خواهد کرد؟