تیم ملی در شرایط جدولی بسیار حساسی است و ما دیگر فرصتی برای اشتباهات فردی نداریم. ای کاش کی روش هر چه سریعتر دست به کار شود!
شاهین تهرانی- یکی از مهمترین اهداف برگزاری مسابقات پرهزینه، پرحاشیه و مسالهسازی مثل لیگ حرفهای فوتبال ایران، رسیدن به یک تیم ملی مقتدر و پرتوان است. تیمی که بتواند در سطوح مختلف بینالمللی برای کشور عزیزمان افتخار کسب کند و شادی را به دل فوتبال دوستان باز گرداند. اما یکی از مشکلاتی که در این راه به چشم میخورد، حضور «ستارههای لیگی» در تیم ملی است!
شاید تعجب کنید. مگر میشود حضور ستارههای لیگ در تیم ملی مشکلساز بشود. ستارههای لیگ باید در تیم ملی هم بدرخشند و در بعد ملی هم تواناییهای خود را به رخ دیگران بکشند و اصولاً تیم ملی بدون ستارههای لیگ، حرفی برای گفتن نخواهد داشت!
آری! حق با شماست. اما منظور ما از عبارت «ستارههای لیگی»، آن دسته از بازیکنانی هستند که در لیگ برتر خوش میدرخشند و برای موفقیت تیمشان سنگ تمام میگذارند، اما در تیم ملی مرتکب اشتباهات وحشتناکی میشوند که گاهی حتی بنیان تیم را نیز بر هم میزند!
بازیکنان زیادی در این طبقهبندی جای میگیرند. قصد نام بردن از کسی را نداریم اما شما با مراجعه به آرشیو حافظهتان و مروری به آن، به راحتی میتوانید نمونههای زیادی را بیابید که در این گروهبندی قرار گرفتهاند.
علت چیست؟ چرا بازیکنی که در رقابتهای باشگاهی خوش میدرخشد، در تیم ملی ناگهان تبدیل به یک بازیکن معمولی میشود و حتی از انجام سادهترین وظایف فردی و تاکتیکی خودش هم عاجز میماند؟
بی تردید اصلیترین نقش در این رابطه را مسائل روحی – روانی ایفا میکند. مهاجمی که موفق به کسب عنوان آقای گلی لیگ برتر شده، قطعاً راه و روش رسیدن به دروازه حریف را به خوبی بلد است و اگر نمیتواند در بازیهای ملی هم چنین کند، علت فقط فشار روانی مضاعفی است که حضور در تیم ملی و بودن در جمع بهترینهای فوتبال کشور، بر دوش او وارد کرده است!
دروازهبانی که در تیم باشگاهی خودش دشوارترین توپها را جمع میکند، در تیم ملی لابد زیر فشار روانی بیشتری است که نمیتواند همان کار را تکرار کند.
البته پرونده «ستارههای لیگی» فقط محدود به فوتبال ایران نیست. بسیاری از بازیکنان ذاتاً به گونهای هستند که در تیم ملی نمیتوانیم از آنها توقع زیادی داشته باشیم، اما به صورت معمول برای حل این مشکل هم راهکارهایی وجود دارد. راهکارهایی که باعث میشوند فشار روانی وارد به بازیکنان تیم ملی به حداقل برسد تا آنها بتوانند کیفیت فنی واقعیشان را به ظهور برسانند و نشان بدهند که بیهوده به تیم ملی دعوت نشدهاند. این وظیفه کارلوس کی روش پرتغالی و دستیاران اوست. آنها باید با کم کردن فشار روانی بازیکنانشان، آنها را به فرم ایدهآل نزدیک و نزدیکتر کنند. جو وفاق و هماهنگی را در تیم ملی هر چه بیشتر تقویت نمایند. برای انجام این کار فرصت زیادی باقی نمانده است. تیم ملی در شرایط جدولی بسیار حساسی است و ما دیگر فرصتی برای اشتباهات فردی نداریم. ای کاش کی روش هر چه سریعتر دست به کار شود!
شاید تعجب کنید. مگر میشود حضور ستارههای لیگ در تیم ملی مشکلساز بشود. ستارههای لیگ باید در تیم ملی هم بدرخشند و در بعد ملی هم تواناییهای خود را به رخ دیگران بکشند و اصولاً تیم ملی بدون ستارههای لیگ، حرفی برای گفتن نخواهد داشت!
آری! حق با شماست. اما منظور ما از عبارت «ستارههای لیگی»، آن دسته از بازیکنانی هستند که در لیگ برتر خوش میدرخشند و برای موفقیت تیمشان سنگ تمام میگذارند، اما در تیم ملی مرتکب اشتباهات وحشتناکی میشوند که گاهی حتی بنیان تیم را نیز بر هم میزند!
بازیکنان زیادی در این طبقهبندی جای میگیرند. قصد نام بردن از کسی را نداریم اما شما با مراجعه به آرشیو حافظهتان و مروری به آن، به راحتی میتوانید نمونههای زیادی را بیابید که در این گروهبندی قرار گرفتهاند.
علت چیست؟ چرا بازیکنی که در رقابتهای باشگاهی خوش میدرخشد، در تیم ملی ناگهان تبدیل به یک بازیکن معمولی میشود و حتی از انجام سادهترین وظایف فردی و تاکتیکی خودش هم عاجز میماند؟
بی تردید اصلیترین نقش در این رابطه را مسائل روحی – روانی ایفا میکند. مهاجمی که موفق به کسب عنوان آقای گلی لیگ برتر شده، قطعاً راه و روش رسیدن به دروازه حریف را به خوبی بلد است و اگر نمیتواند در بازیهای ملی هم چنین کند، علت فقط فشار روانی مضاعفی است که حضور در تیم ملی و بودن در جمع بهترینهای فوتبال کشور، بر دوش او وارد کرده است!
دروازهبانی که در تیم باشگاهی خودش دشوارترین توپها را جمع میکند، در تیم ملی لابد زیر فشار روانی بیشتری است که نمیتواند همان کار را تکرار کند.
البته پرونده «ستارههای لیگی» فقط محدود به فوتبال ایران نیست. بسیاری از بازیکنان ذاتاً به گونهای هستند که در تیم ملی نمیتوانیم از آنها توقع زیادی داشته باشیم، اما به صورت معمول برای حل این مشکل هم راهکارهایی وجود دارد. راهکارهایی که باعث میشوند فشار روانی وارد به بازیکنان تیم ملی به حداقل برسد تا آنها بتوانند کیفیت فنی واقعیشان را به ظهور برسانند و نشان بدهند که بیهوده به تیم ملی دعوت نشدهاند. این وظیفه کارلوس کی روش پرتغالی و دستیاران اوست. آنها باید با کم کردن فشار روانی بازیکنانشان، آنها را به فرم ایدهآل نزدیک و نزدیکتر کنند. جو وفاق و هماهنگی را در تیم ملی هر چه بیشتر تقویت نمایند. برای انجام این کار فرصت زیادی باقی نمانده است. تیم ملی در شرایط جدولی بسیار حساسی است و ما دیگر فرصتی برای اشتباهات فردی نداریم. ای کاش کی روش هر چه سریعتر دست به کار شود!