اقتصاد

جای خالی گردشگری اسلامی

اگر پدیده ای به نام گردشگری اسلامی برای اولین بار در ایران ابداع و به طور مناسب برای آن در جوامع اسلامی تبلیغات گردد، تقاضای کلیه این متقاضیان متمول اما محدود به شرع اسلامی به سمت تورهای گردشگری ایران سرازیر می گردد.
مرتضی اصفهانی- همواره سوال اساسی اینجاست که پس از نفی یک مدل غیر اسلامی و غربی باید جای خالی آن را رها کرد یا تلاش نمود تا به یک جایگزین برآمده از اندیشه اسلامی فکر نمود جایگزینی که نه تکرار همان مدل غربی تنها با حذف بخشهای غیر شرعی بلکه یک پدیده صد در صد برآمده از نگاه اسلامی باشد. این مسلم است که تا ایجابی در یک مدل اجتماعی صورت نگیرد، نفی و سلب یک مدل دیگر جواب نخواهد داد زیرا جای خالی آن احساس خواهد شد اما وقتی مدلی جذاب و بر اساس نیاز های جامعه مسلمان به جای مدل نفی شده ارائه شود آنگاه است که دیگر کمتر کسی به سراغ شی سلب شده خواهد رفت.

این حقیقت را نمی توان انکار کرد که ایران با داشتن رتبه پنجم جاذبه های طبیعی گردشگری در جهان و همچنین رتبه دهم جاذبه های گردشگری باستانی اکنون نباید در جایگاه 114 جذب گردشگر جهان قرار داشته باشد؛ اما در همین زمینه پذیرش برخی انتقادات رایج چندان منطقی به نظر نمی آید!

موضوع از این قرار است که انتقادات موجود در زمینه عدم رشد کشور ایران در جذب گردشگر و درآمدزایی از این صنعت به دو دسته تقسم می شود نخست انتقادات موجود نسبت به مسائل فنی صنعت گردشگری مثل کمبود هتل های درجه یک در مناطق باستانی و طبیعی که معمولا دور از مراکز شهری هستند، بازدید توریستها از این مناطق را دشوار می کند یا مثل عدم وجود تبلیغات مناسب بین المللی در مورد جاذبه های باستانی و طبیعی ایران و ....

اما دسته ای دیگر از انتقادات شامل قوانین و مقررات اسلامی موجود در جمهوری اسلامی است که این قوانین دست و پای صنعت گردشگری ایران را بسته است، که شامل مواردی چون الزام توریستها به رعایت حجاب حداقلی، عدم وجود سواحل یا استخر های مختلط، عرضه نشدن مشروبات الکلی در هتلها و رستورانها، نبود تفریحاتی چون بار و کازینو و .... می گردد.سخن ما امروز با آن دسته از عزیزانی است که همواره دهان به انتقاد از موفقیت های جمهوری اسلامی در حذف مظاهر غیر اسلامی و ضد اسلامی فرهنگ غرب از ایران می کنند و آن را مانع رشد اقتصادی و ... می دانند کسانی که به جای نگاه به نیمه پر لیوان و جستجو به دنبال مزایای فرهنگی و اقتصادی آن تنها به دنبال تکرار مدل های کهنه تقلیدی گذشته اند و البته از منع قانونی اجرای کامل مدلهای منحط گذشته ناراضی و معترض برای روشن تر شدن موضوع به مثالی در مورد صنایع غذایی توجه کنیم دوران پس از انقلاب اسلامی در صنایع غذایی تجربه ای جالب را در بر داشته است که امروز به جهان سرایت کرد و آن الزام صنایع به تولید غذای حلال بود، به زودی رد پای سوسیس و کالباس های خارجی به طور کامل از ایران بر چیده شد و کم کم صنایع معادل ایرانی آن بوجود آمد . واردات گوشت از کشور های خارجی منوط به نظارت ایران و اجرای مقررات ذبح اسلامی گردید و این موضوع کم کم در کشور های دیگر جا افتاد، تنوع نوشابه های غیر الکلی روز به روز بیشتر شد تا جایی که در دو دهه اخیر مساله ایجاد برندی با نام برند غذایی «حلال» در سطح بین المللی شکل گرفت و امروزه حتی به دلیل رعایت بیشتر موارد بهداشتی از قبیل خروج کامل خون از بدن مذبوح و ... برند غدای حلال با قیمت بالاتر و مشتری بیشتر نسبت به سایر برندها در اروپا مواجه شده است.

چرا همین موضوع را به طور صحیح در صنعت گردشگری دنبال نکنیم تا پدیده ای به نام گردشگری اسلامی برای اولین بار در جهان با محوریت ایران شکل بگیرد و برگ زرین دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی گردد و البته نقش درآمدزایی مناسب خود را در اقتصاد کشور نیز ایفا کند؟

اخیرا در گفتگو های برخی مسلمانان روسیه که برای گردشگری به ایران آمده بودند عنوان شده که در مسیر گردشگری خود در ایران از روسیه راحت تر بوده اند، زیرا خانمهای مسلمان به راحتی می توانسته اند در فضا های مختص به زنان از سواحل ایران لذت ببرند و غالب تفریحات عرضه شده و محیط های توریستی کشور به گونه ای بوده که حضور یک خانواده مسلمان با بیشترین امنیت اخلاقی و اجتماعی میسر شده و این چنین فضایی را در روسیه نمی توانستند تجربه کنند.

باید توجه کنیم که در جامعه یک میلیارد و چهار صد میلیونی مسلمانان جهان خانواده های بسیاری هستند که خواستار تفریح و سفر برای گردشگری هستند، اما از وجود فضای غیر اسلامی در سواحل به دلیل محجبه بودن خود و خانواده شان معذب می گردند و شرعا امکان حضور در فضاهایی چون استخر ها، سواحل دریا و بار و کازینو را ندارند و از استفاده از نیمی از برنامه های تور گردشگری خود محروم می مانند.

 همچنین برای یافتن غذای حلال در اغلب تفرجگاه های سایر کشور ها مشکل دارند و در آخر مجبورند به غذای گیاهی و یا دریایی اکتفا کنند.

طبیعی است که اگر پدیده ای به نام گردشگری اسلامی برای اولین بار در ایران ابداع و به طور مناسب برای آن در جوامع اسلامی تبلیغات گردد، تقاضای کلیه این متقاضیان متمول اما محدود به شرع اسلامی به سمت تورهای گردشگری ایران سرازیر می گردد.

آن زمان است که همچون برند غذایی حلال و شعب بانکداری اسلامی بانکهای ایران در سایر کشور ها به زودی رقبای دیگری نیز به این صنعت برای عقب نماندن از جذب درآمد آن خواهند پیوست و همین موضوع این صنعت را به نفع مسلمانان دچار تحول نموده و گردشگری با رعایت ارزشهای اسلامی در جهان پذیرفته و رایج خواهد شد.گفتنی است اخیرا برخی بانکهای غربی در پی رشد تقاضای مسلمانان برای خدمات بانکداری اسلامی(بدون ربا) اقدام به تاسیس شعب بانکداری اسلامی در کشور های مسلمان نموده اند و همچنین به دلیل رشد برند غذایی حلال در بسیاری از فروشگاههای اروپا امروزه غرفه های مخصوص غذای حلال افتتاح می شود.

با توجه به مطالب فوق اکنون آیا بجاست که همچنان بر طبل نامناسب بودن قوانین اسلامی در جذب گردشگر بکوبیم و تنها به نیمه خالی لیوان نگاه کنیم  یا نیمه پر لیوان را دیده و از مزیت قوانین اسلامی جامعه بهره جسته و به عنوان یک حاشیه امن برای خانواده های مسلمان  به طور جدی برای خلق پدیده گردشگری اسلامی تلاش کنیم؟

https://shoma-weekly.ir/trNKaJ