اندیشه

جایگاه علوم انسانی اسلامی و راهکارهای فعلی

بررسی ماهیت علوم انسانی، آنگاه اهمیت می یابد که دریابیم تمام رفتارهای روحی و عملی بشر به نحوی موضوع تحقیق و پژوهش این علوم قرار می گیرد.
فاطمه کمایی- چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با برخی از اساتید و نخبگان دانشگاهی، لزوم بازنگری بر مبانی علوم انسانی و برنامه های درسی دانشگاهی در زمینه این علوم را مطرح کردند. بررسی ماهیت این علوم، آنگاه اهمیت می یابد که دریابیم تمام رفتارهای روحی و عملی بشر به نحوی موضوع تحقیق و پژوهش این علوم قرار می گیرد. مبانی علوم انسانی، به صورتی انتزاعی و عام قابل بحث است از این رو می تواند وجه مشترک همه ملل و فرهنگ ها باشد، اما تاریخ بندی آنها، زمینه های بومی نگری به این دانش ها را فراهم می آورد. تا آنجا که می توانیم ضمن داشتن نگاهی ماهوی به آنها قائل به نوعی علوم انسانی موقعیتی و مقید به زمان و مکان هم باشیم.  از این رو باید اظهار داشت که در علوم انسانی واحد برای همه فرهنگها باید به دیده تردید نگریست، چرا که علوم انسانی باید مطابق با جهان بینی خاص هر جامعه و نوع نگاه هر مکتب به انسان شکل گیرد. بر این اساس، قاعدهای میتوان بدست آورد که به حکم انسان شناسی مستقل باید علوم انسانی مستقل را پی ریزی کرد. علوم انسانیِ اسلامی با علوم انسانی رایج حداقل در یک نکته تفاوت اساسی دارد  و آن ماهیت و مبنای علوم غربی متفاوت از ماهیت و مبانی علوم انسانی اسلامی است. لذا به نظر می رسد که برای حل مشکلات علوم انسانی فعلی نیازمند چند دسته راهکار هستیم.
راهکارهای فعلی
1. تولید علم و نظریه پردازی
یکی از مهمترین ارکان استقلال و پیشرفت کشور تولید علم در همه ابعاد آن است و بدیهی است که از جمله این علوم، علوم انسانی می باشد و همان گونه که پیشتر اشاره شد از دیدگاه مقام معظم رهبری اهمیت استقلال دراین علوم اگر بیشتر از علوم پزشکی و فنی نباشد یقیناً کمتر از آن نیست زیرا این علوم نقشه راه و الگوی توسعه را می نمایاند.
2. فرهنگ سازی
در فضای کنونی دانشگاه ها که علم بیشتر حالت تقلیدی دارد، نظریه پردازی بسیار دشوار است. این مسئله نیازمند ایجاد یک نگاه خاص به علوم انسانی در همه سطوح استادان و دانشجویان است.
3. استفاده از میراث علمی فرهنگی داخلی
از دیگر اموری که باید مورد توجه قرار گیرد، مواریث گرانبهای علمی گذشتگان ایرانی و اسلامی است. البته چگونگی استفاده از این منابع عظیم علمی و فرهنگی و به روز کردن آنها فعلاً مورد نظر نمی باشد و باید در جای خود به تفصیل بررسی شود، آنچه در اینجا مهم است اصل توجه به این سرمایه ملی اسلامی ارزشمند است. این مسئله بسیار مهم بارها مورد تأکید رهبری معظم قرار گرفته است.
4. بومی کردن علم:
اسلامی سازی علم، زیر مجموعه جریان گسترده تری است که بومی سازی علم نام دارد. این جریان با تردید درباره جهانی بودن مفاهیم اجتماعی غربی، حتی جهانی بودن آن را انکار می کند. طرح کنندگان بومی سازی علم، این مفهوم را در مقابل خود باختگی ذهنی حاکم بر پیروان جهان سومی غرب طرح کرده اند. این روحیه در ضعف نو آوری، طرح مسائل اصیل، ارائه روش های اصیل تحلیلی، تقلید مطلق و رویارویی غیر نقادانه با علم و متناسب نبودن علم با مسائل جامعه بومی ظهور دارد.
5. ضرورت برنامه ریزی و سرمایه گذاری
انجام چنین حرکتی نیازمند برنامه ریزی از سوی مسئولین ذی ربط می باشد. سرمایه گذاری برای انجام پژوهش های بنیادین، ساماندهی پژوهش ها، جذب و تربیت پژوهش گران ویژه و... از جمله اموری است که اجتناب ناپذیر است.


https://shoma-weekly.ir/4ELRlf