اما در این میان در برخی از نقاط دنیا سربازی تنها مختص به مردان نیست؛ البته در این مناطق این مفهوم با آن واژه مقدسی که در اذهان ما است تفاوتی شگرف و آشکار دارد و بعضاً در این کشورها دختران نیز ناگزیرند در دوره اجباری شرکت کنند؛ رژیم غاصب صهیونیستی که به‌دلیل ترس و وحشت از مقاومت فلسطین برای حفظ گنبد آهنین و آرمان‌هایی که به‌واسطه سران صهیون ساخته و پرداخته شده، با بحران جدی امنیتی مواجه بوده، ناگزیر است تا برای تأمین نیروی حفاظتی و البته رزمی خود، از زنان و دختران به‌عنوان سرباز استفاده می‌کند.
قانون خدمت سربازی در سرزمینهای اشغالی شامل دختران و پسران هجده ساله می‌شود و تنها دخترانی که اعلام می‌کنند اشتغال به تحصیل مذهبی دارند، از این قانون مستثنی می‌شوند وگرنه بیشتر دختران صهیونیست به خدمت سربازی می‌روند؛ این درحالی است که مطابق آماری که از منابع گوناگون و با قصد افشاگری علیه این رژیم جعلی هر از گاهی منتشر می‌شود، فساد و بهره‌کشی‌های نامتعارف در اردوگاه‌های نظامی از دختران سرباز بیداد می‌کند.
البته فعالیت سنگین نظامی برای دختران در همه زمینه‌ها از جمله خلبانی هواپیماهای جنگی و فعالیت‌های اطلاعاتی صورت دیگری از شرح وظایفی نظامیان زن در رژیم صهیونیستی است.
درحالی که در تمام این موارد با دستورات
تحریف‌آلود خاخام‌های صهیون همواره زنان را در این پست‌های نظامی به چشم کالایی کم ارزش برای رسیدن به اهداف و آرمان خود تلقی می‌کنند و به بیان بهتر زنان تا وقتی برای اسرائیل کارایی دارند که بتوانند در خدمت آرمان جهان وطنی باشند و شاید یکی از دلایل عمده افزایش میزان افسردگی و به تبع آن خودکشی در بین دختران سرباز در اسرائیل بر اثر همین امر باشد.
به‌هررو سابقه بهره‌برداری صهیونیستها از زنان تنها به همین مسئله منتهی نمی‌شود، استفاده از زنان به‌عنوان جاسوس و سوء بهره‌برداری از ابعاد زنانه آن‌ها برای کسب اطلاعات از سایر اقوام و ملل باعث می‌شود تا متوجه شویم در قاموس صهیونیسم، زن انسانی با هویتی مستقل به‌حساب نمی‌آید؛ این درحالی است که زنان در اسرائیل به طرق مختلف و با بهانه مذهب تحت سوء استفاده و بهره‌کشی قرار می‌گیرند و جامعه جهانی که بعضاً خود را طرفدار حقوق زن معرفی می‌کند، هرگز از این ظلم آشکار سخنی به میان نمی‌آورد.
برای اثبات این مدعا کافی است بیانیه‌ها، تحرکات و موضع‌گیری‌های جنبش‌هایی را که عموماً با رویکرد فمنیسم محور و با شعار برابری و عدالت جنسیتی در جهان به فعالیت می‌پردازند، بررسی کنیم تا متوجه شویم آن‌ها حتی یک بار هم در برابر این مسئله موضعی از خود اتخاذ نکرده‌اند؛ زیرا اصولاً آبشخور مادی و معنوی این جنبش‌ها، صهیونیست‌هایی هستند که برای رسیدن به مقاصد شوم خود مسئله زن را به‌عنوان دستاویزی در مقابل کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران که گفتمان عدالت محوری در حوزه زن و خانواده دارد، قرار می‌دهند و با بهانه‌های گوناگون تلاش می‌کنند تا این گفتمان مترقی و اسلام‌محور به دیگر تمدن‌ها منتقل نشود.
به‌هررو این روزها اسرائیل برخلاف آنچه سران این رژیم جعلی ادعا می‌کنند، برای هیچ‌کس امن نیست و البته این امنیت برای زنان و دختران نظامی از سوی خود این رژیم بیش از دیگر عوامل دچار خطر و اخلال شده است.