اندیشه

جامعیت، حلقه مفقوده علمای عصر حاضر

فیض کاشانی به دلیل برخورداری از همان جامعیتی که بیان شد به عرصه فقه الاخلاق ورود کرد و آرای ارزشمندش را در آثاری چون «المحجه البیضاء»، «الحقایق فی محاسن الاخلاق» و «زاد السالک» ارائه کرد و در ساحت فقه به پژوهشِ اخلاقی-تربیتی پرداخت و از زاویه اخلاق و تربیت، پاره ای از احکام فقهی را بررسی کرد. در این زمینه کتاب «النخبه فی الحکمه العملیه والاحکام الشریعه» نیز را نگاشت.
مهدی فیلسوف زاده- ملامحمد محسن فیض کاشانی از بزرگان فقها و علمای مذهب شیعه در دوران صفویه است. اگر بخواهیم در یک کلام به خصوصیت فیض کاشانی اشاره داشته باشیم باید از جامعیت فوق العاده او بگوییم. او در اصول فقه از بهترین فقها، در علم حدیث از بهترین محدثان، در فلسفه و منطق از بهترین فیلسوفان جهان، در حکمت و عرفان از بهترین عرفا، در جذبه و کشش بهتر از بایزید و خواجه عبدالله و هنگام راز و نیاز با معبود شاگرد علی مرتضی بود. شاید تنها کسی است که توانست قریب به اتفاق احادیث را شرح دهد و به جرأت باید گفت شارحی بر روایات معصومین به تسلط او یافت نمی شود. او همچنین از بنیانگذاران مدرسه فیضیه قم است. فیض کاشانی در فضل و ادب، استادی، زیاد دانستن، خوش تعبیری، خوب نویسی و احاطه بر مراتب معقولی و منقولی، اصول و فروع مشهورتر از آنی است که بر کسی پوشیده بماند. او در زمینههای گوناگون از استادان بنام و صاحب نظر به شمار میآمد. به حق، جامع علوم عقلی و نقلی بود، و آثارش این جامعیت را ثابت میکند. او پیش از بلوغ، علوم مقدماتی و حتی فقه و تفسیر را خوب میدانسته و از ۱۸ سالگی نوشتن کتاب را در متون گوناگون آغاز کرد. خدمات دینی فیض، بویژه در تثبیت عقاید امامیه معقول و منقول به تنهایی با خدمات بسیاری از علمای بزرگوار شیعه برابری میکند. او در تألیفات و تصنیفاتش خطوط اصلی را، که از عقاید این مذهب مظلوم است، فراموش نکرده و همه جا با کمال صراحت و شجاعت عقاید خود را اعلام کرده است. او کتب اربعه شیعه را که از کتابهای اساسی و متقن حدیثی شیعه است، تلفیق و تنقیح کرد و از مجموع آنها با توضیح احادیث مشکل، کتاب شریف وافی را بنیان نهاد.

این بُعد جامعیت را شاید بتوان حلقه مفقوده علمای عصر حاضر دانست. دیگر کمتر فقیهی یافت می شود که فیلسوف باشد و اگر هم باشد در علمالحدیث تبحّری ندارد. جامعیت برای یک فقیه آن هم در دوران پر پیچ و خم کنونی بسیار مورد نیاز است. امروز جوان دانشجو از یک مرجع تقلید فقط انتظار شنیدن فتوا ندارد و چه بسا اگر فقیهی از آداب خوب سخن گفتن بی بهره باشد از چشم بسیاری از مردم بیفتد. حتی در صدور فتاوا نیز این جامعیت علی الخصوص در جامعه کنونی از اهمیت فراوانی برخوردار است. رهبر معظم انقلاب را نیز از این حیث می توان ستود زیرا معظم له در علوم مختلف صاحب نظر است و این موضوع در دیدار با نخبگان علوم مختلف مشخص است. ضمن اینکه حاضرین در دروس خارج فقه ایشان به جامعیت معظم له در فقه، اصول، تفسیر، شناخت حدیث، رجال و علوم روز اذعان دارند.

پایه گذار علم فقه الاخلاق

دومین ویژگی فیض کاشانی که او را از سایر علما متمایز نموده است پرداختن به فقه الاخلاق است. این علمی است که کمتر به آن توجه شده و مغفول مانده است. فقه الاخلاق یا فقه التربیه یک علم میان رشته ای است که در آن با نگاهی فقهی و با لحاظ همان دقت های اجتهادی که در فقه می شود به اخلاق می پردازد. در این علم روایات اخلاقی هم همچون روایات فقهی مورد دقت های اصولی و فقهی قرار می گیرند. در این علم برای احکام فقهی تحلیل های اخلاقی و تربیتی ارائه می گردد و تعامل و ارتباط فقه و اخلاق و تربیت در عرصه های گوناگون نشان داده می شود و با استفاده از احکام فقهی-اخلاقی، نظام سازی اخلاقی به وجود می آید. در واقع این همان چیزی است که مورد نیاز شدید جامعه اسلامی امروز است.

فیض کاشانی به دلیل برخورداری از همان جامعیتی که بیان شد به عرصه فقه الاخلاق ورود کرد و آرای ارزشمندش را در آثاری چون «المحجه البیضاء»، «الحقایق فی محاسن الاخلاق» و «زاد السالک» ارائه کرد و در ساحت فقه به پژوهشِ اخلاقی-تربیتی پرداخت و از زاویه اخلاق و تربیت، پاره ای از احکام فقهی را بررسی کرد. در این زمینه کتاب «النخبه فی الحکمه العملیه والاحکام الشریعه» نیز را نگاشت.

آیت الله العظمی مکارم شیرازی در خصوص این عالم بزرگ می فرماید: «فیض کاشانی در قرن تحول عالم تشیع و ایران که پایه های تشیع با منطق در حال محکم شدن بود، زندگی می کرد. فیض کاشانیها از موقعیت سیاسی کشور استفاده کردند و با منطق، پایه های مکتب اهلبیت علیهم السلام را در ایران محکم کردند و ما امروز از برکت خدمات علمای آن عصر دارای یک کشور شیعی هستیم.»

در حالات او میگویند که دقیقه ای از عمرش را بیکار نمی ماند و از رفتن به مجالس مهمانی و نشست و برخاست با اصحاب دیوان به این سبب که آن را اتلاف وقت میدانست به شدت خودداری میکرد.فیض تابستانها را در گوشه انزوای قمصر با برخی از همنشینان خاص به سر میبرد و شبها در دامنه کوهستانهای آن دهکده خرم و در کنار چشمهسارهایش قاضی الحاجات را عبادت و تسبیح میکرد و به مناجات با او مشغول بود؛ شاهد این امر، سرودههای بسیاری است که به گونه مثنوی و مسمط و ترکیببند و نامهای شراب طهور و شوق العشق در آثارش دیده میشود. این فقیه وارسته و عالم کامل پس از تلاش بسیار برای پژوهش در دین اسلام و تبیین معارف عالیه اهل بیت عصمت با آفرینش آثاری کمنظیر سرانجام در ۲۲ ربیع الثانی ۱۰۹۱ در ۸۴ سالگی در کاشان بدرود حیات گفت و در زمینی که بعدها به قبرستان فیض معروف شد مدفون گشت.

https://shoma-weekly.ir/25hDFc