زنان

جابجا کردن نقش فطری زنان برای سوءاستفاده‌های سیاسی

حجم بالای تبلیغات که غالبا با استفاده از زنان انجام می شود به دنبال تغییر سبک زندگی و مصرف گرایی و گرایش به سوی تجملات و ترویج کالای لوکس و اسراف هرچه بیشتر شکل گرفته است
گفتگو: نرگس شیرازی- سبک زندگی اسلامی مقولهای فرهنگی-اجتماعی است که این روزها هر ازگاهی در میان هیاهوی بازار سیاست کم رنگ میشود، حضور زنان در این عرصه به دلیل اهمیت حضور آنها قطعا میتواند این امر را احیا کند. بازخوانی این پرونده موضوعی بود که ما را به سراغ نرگس قدیریان، عضو سابق شورای مرکزی و مسئول حوزه ۷ خواهران تهران حزب موتلفه اسلامی برد تا با او به گفتگو بنشینیم.

چگونه سبک زندگی اصیل دچار تغییر شد؟

تغییر سبک زندگی جوامع اسلامی و شرقی و خصوصا جامعه ما از زمان انقلاب صنعتی در اروپا و به دنبال آن کشورگشاییهای استعمارگران پیر در خاورمیانه و تلاش آنان برای پیدا کردن بازار مصرف در کشورهای تحت سلطه کلید خورد. این پروژه شوم در دوران قاجاریه و با سفر شاهان و درباریان به اروپا و تاثیر پذیری و خود باختگی آنان در مقابل پیشرفتهای جهان غرب بنیان گذاری شد، گرچه در آن دوران هنوز این امواج در میان عموم ملت به حرکت در نیامده بود اما با روی کار آمدن خاندان ملعون پهلوی و دستورمستقیم غرب به رضاخان قلدر برای پیاده کردن سیاستهای اقتصادی و فرهنگی بیگانگان در میان ملت ایران و همه گیر کردن خودباختگی فرهنگی تغییر در سبک زندگی و به قول میرزا ملکم خان از فرق سر تا نوک پا غربی شدن آغاز شد که با هر روش ممکن از به کار گیری شیوههای وحشیانه و خشن رضاخانی تا شیوههای شوم مروج فساد و فحشا و تغییر سبک زندگی و با موج هجوم فرهنگی در دوران محمد رضا پهلوی به اوج خود رسید. این خاندان فاسد با تمام توان کوشیدند تا ملت ما را از درون تهی کرده و با تغییر نوع نگاه ملت ایران به سبک زندگی اسلامی_ایرانی خود، ایرانیان را از تمامی محتوا و غنای فکری خود در این زمینه خالی کرده و انسانی به تمامی معنا غربی را در کالبد فردی ایرانی جایگزین نمایند و تمامی بنیانهای دینی و فرهنگی ما را وارونه کنند.

ماهوارهها و شبکههای مجازی چه تاثیری بر روند تغییر سبک زندگی دارند؟

با گذشت زمان و پیشرفتهایی که در عرصه ارتباطات به وجود آمده است ابزار بسیار مطلوبی در راستای منافع سرمایه داران غربی به وجود آمده تا در سایه یکسان سازی سلایق و ذائقه سازی برای مخاطبان در سراسر جهان به بازارهای بین المللی دست یابند و سودهای نجومی را از این ره آورد، به دست آورند. کاملاً واضح است که نوک پیکان این حرکت حساب شده نیز زنان هستند که محرک بخش اقتصادی خانواده برای مصرف هرچه بیشتر و از آن مهمتر نوع خاصی از کالاها و مدل و مارکها و برندهای هستند که در تغییر نوع نگاه مصرف کنندگان به معروفیت و محبوبیت رسیده و محصولات بومی کشورها در سایه آنان محو و نابود میشوند. این نگاه از زنان که مادران جامعه هستند به حافظه کودکان و نسلهای بعدی نیز منتقل میشود و نسل به نسل آینده این مستعمران اقتصادی و فرهنگی را تأمین مینماید.

شما جایگاه زنان را در اصلاح سبک زندگی چگونه میبینید؟

جایگاه زن در تعیین و تغییر سبک زندگی آنقدر اهمیت دارد که جهان سرمایه داری غرب اغلب سیاستهای اقتصادی خود را در حوزه سود آوری و عرضه هرچه بیشتر و بالابردن تقاضا بر اغوا و فریب زنان از نظر تغییر سبک زندگی قرار داده است تا بر این مبنا بتواند کل اعضا جامعه را با تغییرات در ذائقه مصرف مطابق منافع خود شکل دهد.

حجم بالای تبلیغات که غالبا با استفاده ابزاری از زنان انجام میشود به دنبال تغییر سبک زندگی و مصرف گرایی و گرایش به سوی تجملات و ترویج کالاهای لوکس واسراف و تبذیر هرچه بیشتر شکل گرفته است تا از الگوهای ملی عموم جوامع که عموما بر اساس قناعت و صرفه جویی و مدیریت خوب منابع مالی و اقتصادی خانواده از سوی زنان شکل گرفته، به سوی روحیات اسراف گرایی و نوعی سرگشتگی و تنوع طلبی افراطی گرایش پیدا کند تا سود کارخانجات سرمایه داران غربی را هرچه بیشتر تضمین نماید و چرخهای نظام سرمایه داری را به گردش در آورد، البته این نکته فقط در بعد اقتصادی است که این موضوع و تغییرات سبک زندگی از ابعاد فرهنگی و سیاسی اجتماعی نیز قابل بررسی است.

باتوجه به اینکه با حضور بیش از اندازه زنان در فعالیتهای اجتماعی نگرش آنها نسبت به سبک زندگی ایرانی و حضور در خانه تغییر پیدا کرد آیا میتوان گفت فعالیت اجتماعی منافاتی با فعالیت در خانه دارد؟

تعریف فعالیت اجتماعی با تعریف مصطلحی که جهان غرب ارائه میدهد، قطعا مخل فعالیت و نقش فعال زن در خانه است اما تعریفی که اسلام برای حضور و فعالیت اجتماعی زن دارد هرگز مزاحمتی برای زنان در ایفای نقش مادری و همسری نداشته بلکه مکمل آن نیز است.

اسلام با ارائه الگوی موفقی همچون حضرت صدیقه کبری (س) به زنان توصیه میکند تا نقش فطری و ذاتی خود که‌‌ همان همسری و مادری است را محور قرار داده و در تکمیل آن به فعالیتهای غیر الزام آور که آنان را به رنج و زحمت میاندازد و از محیط امن و آرام خانه و از همراهی با خانواده دور میسازد پرهیز کنند و فعالیتهای خود را بر اساس نیازهای خود و جامعه طوری سازماندهی کنند که تکلیف محورباشد، واز هوی و هوسهای مطابق منافع دیگران به دور بوده و بر اساس تکلیف الهی شکل بگیرد. مانند نقشهای سیاسی و اجتماعیای که حضرت زهرا (س) چه در زمان جنگها و چه در زمان فتنهها یا برای آموزش دیگر زنان و آگاهی بخشی و در کنار وظایف همسری و مادری خود و بر اساس نیاز جامعه ایفا میکردند.

اما در نگاه غربی زن باید فعالیت اقتصادی و اجتماعی را اصل قرار دهد و تمامی سرمایههای جسمی و روحی خود را در این مسیر قربانی کرده و همسر و فرزندان او نیز در این مسیر انواع سختیها را متحمل شده و خانواده آسیبهای مادی و معنوی بسیاری در کنار مادری که حضوری پاره وقت در کنار خانواده خود دارد را ببیند. آسیبهای تربیتی و روانی و جسمی فرزندان از غیبت مادر در کنار آنها تا آسیبهای روانی همسر از بودن در کنارزنی که تمامی وقت و انرژی او در محیط کار در خارج خانه هزینه شده است و هزینههای اقتصادیای که از نبود مادر در منزل تحمیل میشود به تزلزل بنیان خانواده و در بسیاری از مواقع به از هم پاشیدگیهای خانوادگی و یا طلاقهای عاطفی منجر میشود، آسیبی که در فعالیتهای اجتماعی به سبک اسلامی دیده نمیشود.

بخشی از تغییر در سبک زندگی ناشی از نگرش سیاسی به این مهم است، به اعتقاد شما این مسئله چه تاثیری بر نقش زن در این جریان دارد؟

تغییر سبک زندگی و به معنای دقیقتر جابجا کردن نقش فطری زنان در نگاه غربی در راستای بهره برداریهای سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده است. اگرچه از دیر باز زنان همدوش مردان در تحولات مهم جهان به ایفای نقش پرداختهاند و در بسیاری از موارد گاهی نقش مثبت و یا منفی زنان مسیر تاریخ را تغییر داده است اما در باز تولید این نقش جهان غرب با استفاده از ابزار نوین ارتباطی به دنبال این است تا همانگونه که زنان را در مسیر منافع اقتصادی خود مورد بهره برداری قرار میدهد، در جهت سیاسی نیز از آنان به عنوان ابزاری برنده علیه بنیانهای اعتقادی، فرهنگی و بومی و ملی کشورها سوء استفاده کند. امواج ویرانگر فمنیسم را اگرچه جنبشی عدالت خواهانه برای احقاق حقوق زنان معرفی میکنند اما امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست که فمنیسم و فمنیستها در جهان در واقع مجموعهای با بنیانهای سیاسی هستند که به دنبال عملی کردن سیاستهای غربی در جوامع مختلف بوده و اهداف مستکبران را دنبال میکنند تا مکمل مجموعههای دیگر که همسو با غرب هستند، ایجاد تغییرات درنوع نگاه و سبک زندگی را در جوامعی که سعی در حفظ بنیانهای اعتقادی و فرهنگی بومی و ملی خود دارند را سرعت ببخشند. آنان میکوشند تا با بسیج نیروی زنان از این قدرت عظیم اجتماعی در راستای اهداف قدرتهای مستکبر بهره برداری کرده و عامل فشاری در مقابل حکومتهایی باشند که سر تعظیم در مقابل فشارهای زورگویان جهانی فرود نمیآورند. البته در مقابل این جریان مخرب، جریانها و تشکلهای بومی و ملی قرار دارند که با آگاهی دهی به زنان فهیم جامعه و گسترش آموزشهای سیاسی و فرهنگی میکوشند تا با غنا بخشیدن به اطلاعات سیاسی و تحلیلهای به روز، زنان را به عامل تقویت حکومت اسلامی و حاکمیت برحق تبدیل کرده و به آنان در تربیت نسلی فهیم وآگاه کمک نمایند.

https://shoma-weekly.ir/OqdyhA