نکته جالب اینجا است که آنها همان دعایی را می خوانند که ما می خوانیم، همان نذری را ادا می کنند که ما هم به خاطر ادای آن عازم یک مکان مقدس شده ایم و موقع خروج هم همان سلامی را که ما به امامزاده مورد توسل مان می دهیم، می دهند اما با همه
اینها یک تفاوت عمده بین ما و آن ها است و آن این است که ما سعی می کنیم در نهایت سادگی و پوشیدگی به آن آستان مقدس برویم و آنها درست برخلاف ما با چهره های بزک شده و بدون چادر وارد این حریم می شوند و مقابل درب ورودی از چادرهایی که متولیان امامزاده در سبدی کنار درب قرار داده اند، امانت گرفته و وارد می شوند.
کافی است برای رویت این پدیده عجیب سری به یکی از بقاع متبرک شهر خود بزنیم و دریابیم که همه ما اشتراکات مذهبی بسیاری داریم اما گویا وجه تمایز ما در یک اصل اساسی است که به صراحت در قرآن مجید از آن سخن گفته شده است و آن اصل عبارت است از رعایت پوشش اسلامی در هر مکانی...
شاید عده ای با نگاه خوش بینانه بگویند حتما رویت چنین وضعی در تکایا و بقاع مذهبی ناشی از این است که هر فردی این مکان ها را جایی برای آرامش روحی خود میداند و به همین دلیل معدود افرادی به خود اجازه می دهند تا با هرشکل و وضعی وارد این اماکن شوند و به اصطلاح به آرامش معنوی دست پیدا کنند در حقیقت دستاورد چنین تفکری این استدلال غلط می شود؛ «مهم این است که دلت پاک باشد مابقی چیزها را خدا می بخشد»، قطعا دلیل عمده ای که باعث شده در اماکن مذهبی ما حجاب یک وجه تمایز بین زائرین زن به حساب بیاید، ناآگاهی از شرایط و آداب حضور در این اماکن است. آدابی که در سال های بسیار دور و در کتب مختلف مذهبی درج شده است، اما به واسطه فهم نادرست عده ای به بوته تحریف و فراموشی کشیده شده است.
این درحالی است که رعایت آداب در هر امری سبب دست یافتن بهتر به اهداف آن کار می شود و اگر در این آداب صحبت از غسل زیارت و آراستگی لباس و ظاهر به میان می آید، هرگز این آراستگی به معنای زیر پا گذاشتن یکی از مهمترین اصول دینی نیست البته باید یادآوری کرد با فرارسیدن ماه عزای حضرت سیدالشهدا این مسئله شامل حال مراسم عزای آن حضرت نیز می شود و این مجالس هرگز نباید به عرصه جولان امور منافی دین تبدیل شود تا همه عزاداران دستاورد حقیقی و معنوی خود را از این مجالس ببرند.