اندیشه

تمام نداشتن ها یکسان نیستند!

نداشتن مال، نداشتن سلامتی، نداشتن منصب، نداشتن شهرت، نداشتن زیبایی، نداشتن بصیرت و ... همه موارد فوق، در یک نقطه، مشترکند و آن هم «نداشتن» است؛ اما تمام نداشتن ها یکسان نیستند. بعضی چیزها را که نداشته باشی هم خودت را از سعادت، محروم میکنی و هم برای همیشه، نفرین و سرزنش برای خود می خری! نمونه اش همین «بصیرت» است که اگر در بعضی افراد، وجود داشت سرنوشت تاریخ، جور دیگری رقم می خورد. بگذار برایت مثال بزنم؛ «عبیدالله بن حر جعفی»!
رضا رستمی- نداشتن مال، نداشتن سلامتی، نداشتن منصب، نداشتن شهرت، نداشتن زیبایی، نداشتن بصیرت و ... همه موارد فوق، در یک نقطه، مشترکند و آن هم «نداشتن» است؛ اما تمام نداشتن ها یکسان نیستند. بعضی چیزها را که نداشته باشی هم خودت را از سعادت، محروم میکنی و هم برای همیشه، نفرین و سرزنش برای خود می خری! نمونه اش همین «بصیرت» است که اگر در بعضی افراد، وجود داشت سرنوشت تاریخ، جور دیگری رقم می خورد. بگذار برایت مثال بزنم؛ «عبیدالله بن حر جعفی»!
امام حسین (علیه السلام) برای او پیغام فرستاد که به او بپیوندد. بهانه آورد و نپذیرفت. پاسخ او را که برای امام آوردند، خود سیدالشهدا (علیه السلام) نزد او رفت و در نقش یک راه بلد، راه نجات را به او نشان داد. اما... اما امان از بی بصیرتی! به امام گفت: «اسب و شمشیرم را می دهم!» امام به او فرمود: ما خودت را می خواستیم؛ به اموالت احتیاج نداریم.1 البته «عبیدالله» پس از حادثه کربلا به شدت ابراز پشیمانی کرد؛ اما دیگر دیر بود و کار از کار گذشته بود.2
«نافذ البصیره».اما بشنوید از نقطه مقابل! از سلطان بصیرت و خدای بینش! او کسی نیست جز «عباس بن علی بن ابیطالب» (علیه السلام) . در کربلا برای او «امان نامه» آوردند و امنیت او را به شرط جداشدن از امام حسین (علیه السلام) تضمین کردند. اما پاسخ عباس چه بود؟ او به شمر گفت: لعنت بر امان تو باد. آیا از من می خواهی که برادر و مولایم را رها کرده و از ملعونین، اطاعت کنم؟... 3همین بصیرت بالا و معرفت عمیق بود که اباالفضل را باب الحوائج کرد و باعث شد امام معصوم، او را «نافذ البصیره» بخواند.4
و تو ای دوست من! بدان که «نداشتن بصیرت» ما را به چاه گمراهی، می کشاند؛ چون «بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبله‌نما و قطب‌نماست. توى یک بیابان، انسان اگر بدون قطب‌نما حرکت کند، ممکن است تصادفاً به یک جائى هم برسد، لیکن احتمالش ضعیف است؛ احتمال بیشترى وجود دارد که از سرگردانى و حیرت، دچار مشکلات و تعب هاى زیادى شود. قطب‌نما لازم است؛ بخصوص وقتى دشمن جلوى انسان هست. اگر قطب‌نما نبود، یک وقت شما مى‌بینید بى‌ساز و برگ در محاصره دشمن قرار گرفته‌اید؛ آن وقت دیگر کارى از دست شما برنمى‌آید. پس بصیرت، قطب‌نما و نورافکن است. در یک فضاى تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان می دهد.»5
---------
1- موسوعه کلمات الامام الحسین/ ص 365
2- حیاه الامام الحسین/ ج 3/ ص 363 به نقل از مقتل خوارزمی
3- لهوف/ سید بن طاووس/ ص122
4- امام صادق علیه السلام درباره عمویش عباس می فرماید: «کان عمنا العباس نافذ البصیره; عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف بود.» (نفس المهموم، ص 176)
5- بیانات مقام معظم رهبری  در دیدار جوانان قم/ چهارم آبان 1389


https://shoma-weekly.ir/PWRhbJ