اندیشه

تقرب امیرالمؤمنین (ع) به خدا با امام حسن (ع)

حضرت امیرالمومنین علی (ع) پس از اصرار مردم به پذیرش خلافت، به مسجد رسول الله (ص) آمدند و خطابه‌ای را ایراد نمودند. در این هنگام به امام حسن (ع) فرمودند که برخیز و در تثبیت این امر (خلافت) سخن بگو. امام فرمود:‌ای مردم، از جدم رسول الله (ص) شنیدم که چنین می‌فرمود: أنا مدینه العلم و علیٌّ بابُها، هرکس می‌خواهد وارد این شهر علم شود ناگزیر است که از طریق دروازه آن یعنی علی بن ابیطالب به این مهم دست یابد. امیرمؤمنان به واسطه بیان این نکته بجا و زیرکانه فرزندش را در آغوش گرفت و تحسین نمود.
حضرت امیرالمومنین علی (ع) پس از اصرار مردم به پذیرش خلافت، به مسجد رسول الله (ص) آمدند و خطابهای را ایراد نمودند. در این هنگام به امام حسن (ع) فرمودند که برخیز و در تثبیت این امر (خلافت) سخن بگو. امام فرمود:ای مردم، از جدم رسول الله (ص) شنیدم که چنین میفرمود: أنا مدینه العلم و علیٌّ بابُها، هرکس میخواهد وارد این شهر علم شود ناگزیر است که از طریق دروازه آن یعنی علی بن ابیطالب به این مهم دست یابد. امیرمؤمنان به واسطه بیان این نکته بجا و زیرکانه فرزندش را در آغوش گرفت و تحسین نمود.

شیخ مفید (ره) میگوید که عامل اصلی غلبه سپاه علی (ع) در جنگ جمل امام حسن (ع) بود. زیرا سپاه دشمن تکیه زیادی روی شتر همسر پیامبر داشتند و در اطراف آن حلقه زده بودند و از آن محافظت شدید میکردند. حضرت علی (ع) با تیزبینی نقطه ضعف آنها را شناسایی نموده و به محمد حنفیه دستور دادند خودش را به شتر برساند و آن را پی کند. او تلاش زیادی به خرج داد ولی موفق نشد. مولا پرچم را به دست امام حسن (ع) داد و حضرت نیز با شجاعتی مثال زدنی موفق به این کار شد و شتر مذکور را پی کرد و اصحاب جمل هم با سرنگونی شتر مقاوتشان را از دست دادند و در ‌‌نهایت سپاه امیرالمؤمنین با شجاعت امام
مجتبی (ع) به پیروزی رسید هرچند کمتر به این شجاعت و نقش بسیار مهم امام حسن (ع) در این پیروزی حیاتی اشاره می
شود.

در جنگ صفین نیز نقش حسنین علیهما السلام انکار ناپذیر است. امام حسن (ع) در این نبرد به همراه عبدالله بن جعفر فرماندهی جناح راست لشکر امیرالمؤمنین(ع) را عهده دار بودند. البته خود حضرت امیر به علت خطرات موجود در این جنگ و حفظ ذخایر امامت اجازه حضور مستقیم در میدان را به این دو برادر بزرگوار نمیدادند ولی از نقش آنها در پیشبرد جنگ نیز نمیتوان گذشت. در همین جنگ عبیدالله بن عمر بن خطاب به امام حسن (ع) صدا زد وگفت شامیان پدرت را قبول ندارند ولی تو را به عنوان نواده رسول الله میپذیرند. اگر پدرت را کنار بزنی ما با تو بیعت میکنیم و... امام هم با پاسخی شدید اللحن او را به لشکر معاویه برگرداند و توطئه را نقش بر آب نمود. بعد هم حضرت مامور متقاعد نمودن خوارجی شدند که بعد از صفین وارد کوفه نشدند و از این ماموریت نیز سربلند بیرون آمدند.

در قضیه نهروان و سایر وقایع هم تا آخرین لحظه شهادت در کنار امیرمؤمنان (ع) بود. امیرالمؤمنین زمینهای با ارزش ینبع را که در طول ۲۵ سال خانه نشینی آباد نموده بودند، وقف فرزندان خود کردند و در حکمی امام مجتبی (ع) را به تولیت آن گماشتند. در عظمت جایگاه امام حسن (ع) همین بس که حضرت علی (ع) در حکم خود در این رابطه امام مجتبی را وسیله تقرب خود به سوی خداوند ذکر نموده و فرمودند: من با تعیین فرزندم حسن به عنوان متولی این موقوفات، به خداوند متعال تقرّب میجویم.

https://shoma-weekly.ir/XwBf82