ویژه

تفاوت 360 درجه ای! در شادی و عزای اهل بیت

جشن های ما اصلاً شکل و محتوای اختصاصی ندارند! یعنی همان الگوی عزاداری را با تغییر ظاهر جشن می نامیم. همان حسینیه، همان منبر و منبری، همان مداح، همان سبک مداحی فقط ریسه های سقف حسینیه ها در عزاداری مشکی و در جشن رنگی است!

مقدمه : اگر بخواهیم در یک جمع بندی کلی مشکلات فعالیت های فرهنگی در کشورمان را بررسی کنیم دو عامل بیش از سایر عوامل تأثیرگذارند، کمبود بودجه و مشکل جذب مخاطب.

البته این دو مشکل جنسشان کاملاً از همدیگر متفاوت است. بیشتر کارهای فرهنگی که خودجوش و مردمی شکل می گیرد و از صفر تا صدش را خود مردم انجام می دهند و حتی بودجه اش را تأمین می‌نمایند مشکلی از بابت جذب مخاطب ندارند. اغلب این فعالیت های با کمبود بودجه و محدودیت‌های اینچنینی روبه‌رو هستند ولی در عین حال با وجود همه کمبودها مخاطبان فراوانی دارند.

از طرف دیگر کارهای فرهنگی ارگانی و اداری که بخشنامه ای هستند و پشتوانه برنامه‌ریزی هم با خود دارند کمتر از بابت بودجه مشکل دارند. این برنامه ها با بهترین امکانات برگزار می شود ولی دقیقاً مشکلشان در نقطه مقابل فعالیت های مردمی است. هرقدر هم که این کارهای رسمی و اداری از امکانات و پوشش مالی مناسبی برخوردار باشند بازهم با یک مشکل اساسی دست و پنجه نرم می‌کنند، مشکل جذب مخاطب. مصداق همان مثل معروف است که: کَرم داران عالم را دِرم نیست، درم داران عالم را کرم نیست!

 فرق عزاداری و جشن در رنگ ریسه‌ها!

2: وقتی در شب و روز نیمه شعبان گذری به برخی کوچه و محله ها می انداختی آنچه جالب به نظر می رسید این حجم از فعالیت و ایستگاه صلواتی از سوی مردمی بود که شاید خیلی هایشان از وضع مالی مناسبی هم بهره نمی‌بردند. این عشق به مولا و صاحبشان است که باعث می شود حتی گاهی در یک کوچه چندبار جلویت را بگیرند تا کامت را شیرین کنند.

اما به‌راستی چقدر از این ظرفیت عظیم مردمی و بستر فراهم و آماده استفاده می شود؟ در یکی از کوچه های منتهی به میدان خراسان که چراغانی زیبایی هم شده بود دیدم که غروب نیمه شعبان محل بساط دستفروش ها شده است. در واقع این دستفروش ها به اهمیت این بستر ایجاد شده در حوزه کاری خودشان پی بردند و از ظرفیت مردمی که برای دیدن چراغانی آمده بودند استفاده کردند. اما متولیان امور فرهنگی چطور؟ تأسف ندارد که بگوییم دستفروش های میدان خراسان از ما جلو زده اند و حداقل در کار خود بصیرتر و موفق ترند؟ این همه همایش و فعالیت بی فایده بخشنامه ای با بودجه‌های کلان فرهنگی در کشور برگزار می شود که نه مخاطب دارند و نه بازده فرهنگی! آن وقت بسترهای بسیار مناسب برای کارهای فرهنگی مهیاست و همه غافلند.

یکی از مواردی که مقام معظم رهبری چندین‌بار در جمع مداح ها و جمع های دیگر به آن اشاره نمودند، نحوه برگزاری جشن های اهل بیت علیهم السلام است. حضرت آقا چندین بار تذکر دادند، توصیه کردند، توبیخ کردند که جشن هایتان رنگ و بوی عزاداری به خود نگیرد. اما بازهم در عمل تغییر چندانی مشاهده نمی شود. چرا؟ چون ایراد کار از پای بست خانه است و خواجه تنها در فکر نقش ایوان است! شما اگر بخواهید شخصیت انسانی را تغییر دهید با تغییر لباس و ظاهرش به نتیجه نخواهید رسید بلکه باید فکر او عوض شود. در بحث مراسم های دینی و آیینی هم شکل و محتوای جشن های موجود ایراد اساسی دارد. ایرادش هم از اینجا نشأت می گیرد که جشن های ما اصلاً شکل و محتوای اختصاصی ندارند! یعنی همان الگوی عزاداری را با تغییر ظاهر جشن می‌نامیم. همان حسینیه، همان منبر و منبری، همان مداح، همان سبک مداحی فقط ریسه های سقف حسینیه ها در عزاداری مشکی و در جشن رنگی است!

خب وقتی شکل و محتوای خاصی نبود هرقدر هم روی ظاهر کار کنیم تا متفاوت شود به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.

 چرا عزاداری هایمان موفق تر از جشن هاست؟

حالا سؤالی که مطرح می شود اینست که وقتی شکل عزاداری و جشنمان یکی است چرا در عمل می‌بینیم که عزاداری هایمان اثربخش‌تر، پر مخاطب تر و مؤثرتر است؟

چون همانطور که اشاره شد این شکل کار اختصاص به عزاداری دارد نه جشن. یعنی در ایام شهادت اهل بیت علیهم السلام ما دقیقاً می دانیم چه می کنیم و چه می خواهیم. اما در جشن ها نه می دانیم چه می کنیم و نه می دانیم چه می خواهیم! تا هدفگذاری و محتوای کار مشخص نباشد نتیجه همین است. اینکه حضرت امام (ره) فرمود: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.» ناظر به همین مسئله است. در محرم و صفر هم شور داریم، هم شعور؛ هم جوان ها جذب می شوند، هم پیرترها؛ هم تنوع در نحوه عزاداری ها هست و هم کسب معرفت در اغلب آنها.

اما در جشن ها شور هست ولی کسب معرفت، تنوع و جذب مخاطب نیست.

راهکار چیست؟

به نظر می رسد باید با توجه آنچه در ابتدای مقاله آمد یعنی هدررفت بودجه ها در مسیرهای بی ثمر، این بودجه را به سمت فعالیت های مردمی پرمخاطب هدایت کرد. البته اگر این کار هم از روی برنامه ریزی و با هدف گذاری نباشد نتیجه بخش نخواهد بود. برای مثال در نیمه شعبان جمعیت فراوانی از همه اقشار - پیر و جوان، با حجاب و بدحجاب و... برای دیدن چراغانی و پذیرایی شدن در برخی مناطق شهر آمده بودند به گونه ای که برخی کوچه و خیابان ها به دلیل ازدحام جمعیت بسته شده بود. چراغانی ها هم همه خودجوش و مردمی بود. شاید از حدود ده شب قبل از نیمه شعبان پیر و جوان را می دیدم که در حال آماده سازی محلشان برای جشن نیمه شعبان بودند.

حالا اگر بودجه مناسبی هم بدون برنامه ریزی و هدف گذاری به این امر اختصاص بیابد تصور می کنید نتیجه چه خواهد شد؟ چراغانی ها زیباتر می شود و احیاناً در برخی مناطق آتش بازی نورافشانی و... را هم شاهد خواهیم بود.

اما همه اینها دوباره به شور کمک می کند نه کسب معرفت، برای آن چه برنامه ای داریم؟ همه آن افرادی که برای دیدن چراغانی می آیند هرچند به یاد مولای خویش قدم بر می دارند و همین امر تأثیرگذار است اما حیف نیست که از این بستر بسیار مناسب برای جذب حداکثری و معرفت افزایی استفاده شود؟ حیف نیست که دستفروش ها هشیار باشند و ما غافل؟ کمتر هیأت و مراسمی را سراغ دارید که افراد با این میزان تفاوت فرهنگی و با حجاب و ظاهرهای مختلف در آن حاضر باشند و حالا که همه را به برکت نام امام زمان و اهل بیت علیهم السلام کنار هم جمع کرده ایم چرا هیچ کاری صورت نگیرد؟

ایجاد ایستگاه های شادی در نقاط مختلف شهر

برای نمونه طرح زیر یک الگوی متفاوت است که هم در جذب مخاطب کمک کند و هم در جهت آگاهی بخشی مؤثر باشد.

در ایام شادی ائمه صلوات الله علیهم اجمعین و خصوصاً اعیاد بزرگ شیعیان هم در شب عید و هم در روز عید در مسیرهای پر رفت و آمد که فضای ایستادن و توقف کوتاه و بلند مدت برای عابرین و سواره ها وجود دارد ایستگاه هایی ایجاد شوند. به این صورت که برای چند ساعت برنامه تدارک دیده شود و از طلبه‌های جوان و خوش بیان، مداح ها و مجریان توانمند به عنوان گردانندگان مجلس استفاده شود. در بخش های مختلف هم برنامه های جذاب به اجرا در آید و به‌جای استفاده از موسیقی، در لابه‌لای مراسم مولودی های مناسب و کوتاه به اجرا درآیند. یعنی موسیقی مجلس مولودی اهل بیت باشد. همچنین در بین برنامه های متنوع که البته باید چاشنی معرفتی هم داشته باشند، منبرهای کوتاه پنج دقیقه ای که به ذکر یک روایت کوتاه می پردازد گنجانده شود. شاید مردم حوصله شنیدن یک ساعت منبر را نداشته باشند ولی کمتر کسی است که نخواهد یک روایت کوتاه را بشنود. یکی از مهمترین بخش های این برنامه نیز باید به کودکان در سنین مختلف اختصاص بیابد. برگزاری مسابقات شاد و مفرح و البته آگاهی بخش برای کودکان و نوجوانان و حتی جوانان و دادن هدایایی که آنها نیز باید متناسب با ایام باشد، بسیار به ایجاد هیجان و شادی و خصوصاً جذب مخاطب کمک خواهد کرد. حتی خانواده ای که از اعتقادات ضعیف تری برخوردار باشد به‌خاطر کودکش هم که شده مجبور می شود از ابتدا تا انتهای برنامه را حضور داشته باشد.

نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد اینست که ظرفیت جذب در مراسم های شادی اهل بیت علیهم السلام بیشتر از مراسم های عزاست و حال آنکه ما برعکس عمل می کنیم.

باید در این زمینه فکر شود، ایده های مختلف بررسی شود و برنامه های متنوع و آگاهی بخش طراحی و اجرا شوند.

https://shoma-weekly.ir/XhcEJN