اندیشه

تعارض آشکار غرب در احترام به مقدسات ادیان

عده ای معتقد به آزادی بیان بی قید و شرطند و اغلب برای آن محدوده ای قائلند. در جهان غرب برخی-خصوصا بعد از رنسانس- به خود اجازه می‌دادند و می‌دهند که به مقدسات ادیان هم توهین کنند. اگر اعتراض هم شود متهم به نقض حقوق بشر و دیکتاتوری می‌کنند! لذا سوال اساسی که از دیرباز وجود داشته این است که در تعارض حق آزادی بیان و احترام به مقدسات ادیان کدام اولی تر است؟
یکی از کلیدواژگانی که در دنیای مدرن بسیار مورد توجه است و گاه و بیگاه از آن استفاده می کنند "آزادی بیان" است. تا جایی که از شئون پیشرفت و تحول دولت ها در سالیان اخیر-حتی بیش از پیشرفت اقتصادی- حق آزادی بیان شمرده میشود. اما گستره این آزادی تا کجاست؟ قطعاً نمیتوان این ارزش و حق مسلم انسانی را رد کرد همانگونه که نمیتوان آن را بدون قید و شرط متصور شد. یعنی نمیشود و نباید به بهانه آزادی بیان اجازه تعرض به عرض و آبروی افراد و تعدی به سلامت و امنیت جامعه داد.

آزادی بیان یا احترام به مقدسات

دقیقاً اختلافات از همینجا نشأت میگیرد. عده ای معتقد به آزادی بیان بی قید و شرطند و اغلب برای آن محدوده ای قائلند. در جهان غرب برخی-خصوصا بعد از رنسانس- به خود اجازه میدادند و میدهند که به مقدسات ادیان هم توهین کنند. اگر اعتراض هم شود متهم به نقض حقوق بشر و دیکتاتوری میکنند!

لذا سوال اساسی که از دیرباز وجود داشته این است که در تعارض حق آزادی بیان و احترام به مقدسات ادیان کدام اولی تر است؟

مطابق قوانین و قراردادهای بینالمللی و حتی نظرات اندیشمندان اسلامی و غربی احترام به مقدسات ادیان و اعتقادات افراد جزو استثنائات آزادی بیان محسوب می شوند.برای نمونه در ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بر وجود این آزادی تصریح شده اما در بند ۲ این ماده امکان محدودیت این آزادی را بهواسطه امنیت ملی، احترام به حقوق دیگران و اخلاق عمومی بیان داشته است. در حقیقت این قانون به دولت ها حق دخالت در حیطه آزادی را بر اساس مصالح عمومی جوامع میدهد. در همین میثاق نامه مقدسات مصداق بارز اخلاق عمومی است و جزو استثنائات این ماده. همچنین در بند۲ ماده بیستم همین میثاق هرگونه دعوت به کینه ملی یا نژادی یا مذهبی را که محرک تبعیض یا مخاصمه یا اعمال زور باشد، ممنوع اعلام کرده است.

اما نکته تبعیض آمیز و تأسف آور این است که برای مثال در انگلستان این ممنوعیت تنها شامل توهین به عقاید کلیسای انگلستان است! و اگر ملعونی مانند سلمان رشدی بزرگترین توهین ها را به کتاب آسمانی میلیاردها انسان بکند شامل این ممنوعیت نمیشود! در ایالات آمریکا نیز این ممنوعیت تنها شامل مقدسات مسیحیت میشود و توهین به سایر ادیان آزاد است همانگونه که در جریان قرآن سوزی سالهای گذشته شاهد این تبعیض و دوگانگی در قوانین بودیم.

در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز تصریح شده که هیچ فردی را نباید بهواسطه عقایدش مورد آزار و توهین قرار داد. این تصریح، مقدمه ای است که نتیجه آن چنین میشود:وقتی پذیرش عقیده و دین، حقی مسلم برای افراد است پس دیگران نیز مطابق همان حق آزادی بیان نمیتوانند نسبت به افکار آنها توهین و تعرض کنند.

آزادی بیان اسلامی

اسلام به طور کلی معتقد است همه آزادی ها مقید و محدود هستند و باید در چهارچوب امروز نهی های الهی قرار گرفته و در نهایت به سوق دادن انسان به سوی کمال مطلق کمک کنند. برای مثال اغلب گناهان زبانی جزو محدود کننده های آزادی بیان هستند و کسی حق ندارد به بهانه آزادی، به غیبت یا توهین یا تمسخر دیگران بپردازد. این ممنوعیت حتی برای عقاید یک شهروند ساده نیز هست چه رسد به مقدسات میلیونها انسان. قرآن نیز بر این مسأله تاکید دارد:«[شما مؤمنان] به آنان که غیرخدا را میخوانند، دشنام ندهید تا مبادا آنها نیز از روی دشمنی و جهالت خدا را دشنام دهند!» (انعام: 108)نکته پایانی اینکه همه انسانها در انتخاب مذهب و عقاید خود آزادند و همه مکاتب بشری نیز بر این موضوع صحه میگذارند در نتیجه دیگران نیز موظفند نسبت به رعایت این حق کوشا باشند و هیچ کس حق ندارد به اسم آزادی بیان، به آزادی عقاید توهین کند!

https://shoma-weekly.ir/vjy81H