یکی از مسائلی که در اقتصاد همواره دنبال میشود این است که نفت را از اقتصاد جدا کنیم. از طرفی دیگر گفته میشود که باید بر مالیات تکیه کنیم. حال اینکه رکود بر کشور حاکم است و توان پرداخت مالیات برای مردم وجود ندارد. در چنین شرایطی شما چه راهکاری را برای شکوفایی اقتصادی مفید میدانید؟
اینکه بعضا گفته میشود که ما باید اقتصاد را از نفت جدا کنیم، این حرف به این شکل صحیح نیست؛ بلکه باید گفته شود که باید اقتصاد را از خام فروشی جدا کنیم. یکی از خام فروشیها هم مسئله نفت است. ما اگر بتوانیم نفت را تبدیل به فرآورده بکنیم، میتوانیم به چندین برابر قیمت خام، آن را به فروش برسانیم؛ کاری که در حال حاضر در دنیا صورت میگیرد. همین مسئله در خصوص سنگ نیز وجود دارد. اینکه ما تمام مواد معادن را به صورت فلهای بفروشیم و بعد در کشورهای دیگر مورد پالایش قرار بگیرد و با چندین برابر قیمتی که فروختهایم را به کشور وارد کنیم، به خودمان ضربه زدهایم. ما زمانی که خام فروشی میکنیم، صرفا به ده الی بیست درصد سود واقعی آن محصول دست پیدا میکنیم، این در حالی است که این میزان را میتوانیم به صد درصد برسانیم. چنانچه بتوانیم نفت را تبدیل به فرآورده کنیم و از خام فروشی پرهیز کنیم، یقینا معضل بیکاری در کشور مرتفع خواهد شد؛ زیرا باید کار فراوانی صورت بگیرد تا محصول خام به فرآورده تبدیل بشود. لذا ما باید این موضوع را به شکل جدی پیگیری کنیم.
در این شرایط، آیا میتواند مالیات را راهکار مناسبی برای بهبود وضیعت اقتصادی دانست؟
اگر خام فروشی را کنار گذاشتیم، اشتغال ایجاد میشود. آن وقت است که درآمد مردم بیشتر میشود و میتوان مالیات اخذ کرد. ما امروز در سراسر کشور به خام فروشی مشغول هستیم، رکود بر کشور حاکم است و از طرفی فشار را بر روی دوش مردم میگذاریم؛ چون میخواهیم بودجه را از مالیات تأمین کنیم. درست است که در دنیا این کار متداول و درستی است که بودجه کشورها از طریق مالیات تأمین شود؛ ولی چه بودجهای؟ بودجهای که بتواند کار ایجاد کند و در مقابل درآمد حاصل از آن، مردم مالیات پرداخت کنند؛ ولی زمانی که کاری وجود ندارد و رکود در مملکت حاکم است، مالیاتگرفتن از مردم، جز اینکه منجر به این شود که کار را رها کنند و باعث نارضایتی آنان شود، حاصلی دربر ندارد. ما کشوری هستیم که عنصر اصلی در آن مردم هستند؛ برعکس سایر کشورهای دنیا که ممکن است اتکای زیادی به مردم نداشته باشند. امام فرمودند که سرمایه اصلی ما مردم هستند و پشتیبان ما مردم هستند. خدا رو شاکریم که نظام ما از پشتوانه مردمی برخوردار است. علت اینکه توطئههای جهانی علیه ما مؤثر واقع نمیشوند این است که ما از پشتیبانی مردمی برخوردار هستیم. هرچند در دنیا، از دموکراسی سخن گفته میشود؛ اما این دموکراسی، ساختگی و دیکتاتوری است. شبیه وضعیتی که امروز در ترکیه شاهد هستیم. در این کشور، اتفاقی رخ داده که نام کودتا بر آن نهادهاند؛ حال اینکه بنده اصلا قبول ندارم که ما باید این را یک کودتا بدانیم، بلکه این یک تسویه حساب بود که صورت پذیرفت. تسویه حسابی که امکان نداشت در پوشش عادی رخ بدهد و در پوشش کودتا شکل گرفت.
لذا ما باید دقت کنیم که مردم را حفظ کنیم. ما باید زمانی از مردم مالیات دریافت کنیم که همه شرایط مناسب را در کنار هم داشته باشیم؛ یعنی خام فروشی تعطیل شود، اشتغال به قدری ایجاد شود که بیکاری وجود نداشته باشد. در آن صورت وقتی که درآمد حاصل شد، طبیعی است که از درآمدی که مردم به دست میآورند مالیات هم پرداخت میکنند. از آن طرف هم باید دولت باید دقت داشته باشد که هیچ نوع فرار مالیاتی صورت نگیرد. متأسفانه امروز برخی در کشور دست به این کار میزنند؛ ولی هیچگاه به دام قانون نمیافتند. در مقابل، مردم کوچه و بازار که مغازه دارند و به کاسبی مشغول هستند را تحت فشار قرار میدهند و مالیات از آنها اخذ میکنند. این کار بسیار غلطی است که انجام میشود.
در این فرایند، واردات و صادرات و همچنین تولید چه نقشی را ایفا میکنند؟
ما امروز از لحاظ واردات، در ردیف کشورهای نخست دنیا قرار داریم. تراز تجاری ما پس از سالها دارد مساوی میشود؛ حتی مثبت نمیشود. زمانی مثبت میشود که صادرات ما از واردات بیشتر باشد. تا اکنون این تراز، منفی بوده است، حالا دارد مساوی میشود. موضوع تولید داخلی نیز مسئلهای نیست که با شعار شکل بگیرد بلکه با کار، میتوان تولید داخلی را رونق داد. یکی از الزامات مهم در تولید این است که ما هم از لحاظ کیفی پاسخگو باشیم و هم از لحاظ کمی. ما نمیتوانیم به مردم بگوییم کالای ایرانی مصرف کنید؛ در حالی که اشکالات فراوانی در آنها وجود داشته باشد. امروز هر ایرانی در هرجای دنیا که باشد، برنج ایرانی استفاده میکند؛ هیچ احتیاجی هم نیست که آنها را به خریدن برنج ایرانی تشویق کنیم و به شکل اتوماتیک و از برنج ایرانی مصرف میکنند. این به خاطر کیفیت بالایی است که برنج ایرانی دارد. ما اگر در ارتباط با سایر کالاها هم همین شرایطی که در برنج یا برخی کالاهای دیگر مثل فرش و پسته و خشکبار وجود دارد، را ایجاد کنیم، میتوانیم به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کنیم. خب این زمانی صورت میگیرد که در کشور اشتغال و کار ایجاد کنیم، نه اینکه خام فروشی کنیم.