اما آثار و پیامدهای حضور تروریستها در هرجای دنیا بیش از پیش گریبانگیر زنان و کودکان خواهد بود؛ به طور مثال حضور طالبان و تفکر خشک و ارتجاعی آن در منطقه افغانستان سبب نقض آشکار حقوق زنان و کودکان گردید در حقیقت آنها قربانی اول و بی دفاع خشونت طالبان بودند؛، اما هنگامی که داعش متولد شد و سودای ایجاد یک حاکمیت یا امپراطوری بزرگ را در سر پروراند داستان غمانگیز قربانیشدن زنان صورت تازه و خشونت آمیزتری به خود گرفت؛ این خشونت در دو وجه قابل بررسی است، در صورت نخست عدهای از زنان و کودکان قربانی حضور فیزیکی و جنگ سختی شدند که داعش در سوریه و عراق به راه انداخت و در صورت دوم زنانی بودند که بهدلیل فقدان ایدئولوژی صحیح جذب این تروریستها شده و در قالبهای گوناگون و منافی عفت و شأن زنانه به تروریستها مشتاقانه خدمت میکردند، محصول این نگرش به زن در داعش افزایش میزان ابتلا به بیماریهایی نظیر ایدز، خودکشی و اموری از این دست است، که عمدتا با وعدههای مادی و یا معنویتهای بدلی مانند خریدن چند متر مکعب از بهشت صورت میگیرد و باعث گرایش جوانان اروپایی اعم از زن و مرد و حتی کودکان به این گروه میشود و بدون شک در این گرایش بیشترین آسیب متوجه قشرهای آسیبپذیر زنان و کودکان خواهد بود.
به هر ترتیب اکنون که غرب خود بخش کوچکی از زجر ساکنین منطقه ما را چشیده است و کسانی که دائما سخن از احقاق حقوق بشر و حقوق زنان و کودکان به میان میآورند، بهتر است موضع و راهکاری مناسب درخصوص این درد مشترک اتخاذ کنند، دردی که اگر دارویی برای آن تجویز نشود بدون هیچ شبهه و تردیدی همه غرب را دچار خود خواهد کرد.