زنان

تراژدی یک هجوم خاموش

بدون تردید افزایش میزان آگاهی و دانایی در میان جامعه به‌ویژه در حوزه عفاف و حجاب یکی از اصلی‌ترین رسالت‌هایی است که نهادهای فرهنگی در برابر جنگ نرم در این حوزه باید در پی آن باشند؛ با ایجاد این آگاهی در میان اقشار مردم حساسیت نسبت به مسائل فرهنگی بالا رفته و فریضه امربه معروف و نهی از منکر از فراموشی، سکوت و خاموشی خارج می‌شود
حورا سادات رحمانی- اوایل ورود و گسترش در ایران به دهه هفتاد و روزهای پس از بقچهپیچکردن ویدئو برمیگردد، روزهایی که کمی بعد از آن عدهای به خاطر آنکه مبادا کسی متوجه شود که آنها هم این سوغات فرهنگی را دارند اینطور مشاهدات شب گذشته خود را برای طرف مقابل بازگو میکردند: «ما که ماهواره نداریم؛ اما دیشب تو خونه همسایه مون دیدیم که...»

همه داستان به همین سادگی آغاز شد، و کمکم مبدل به سناریویی طولانی و همهگیر شد؛ حالا این روزها دیگر کمتر کسی است که ماهواره داشته باشد و با حیای ناشی از ترس بخواهد خودش را در پشت الفاظ گوناگون پنهان کند، اما عبور از کنار ماجرای بشقابهای کثیف به سادگی ممکن نیست؛ چیزی در حدود بیست سال است که جامعه ایرانی با معضل ماهواره و تأثیرات آن مواجه است؛ این موضوع آنقدر پیچیده شده که امام خامنهای در دهه اخیر از اصطلاح جنگ نرم در حوزه تأثیرگذاری این بدافزارها استفاده کردهاند، جنگی که تلفاتش با چشم سر قابل رؤیت نیست؛ اما در بطن حادثه که میروی متوجه عمق فاجعه میشوی...

شاید به جرأت بتوان گفت اولین حوزهای که تحت تأثیر برنامههای ماهوارهای قرار گرفت، حوزه زنان و خانواده بود، بحث پوشش و تزریق مد یکی از مشکلاتی بود که حالا برای جامعه ما تبدیل به معضل شده است، به عبارت بهتر این رسانه در ایران بیش از هرچیز با خودش زمینه تغییرات عمیق فرهنگی را به همراه آورده است؛ این جریان پیش از آنکه نمود ظاهری پیدا کند؛ به شکل یک جریان فکری مدیریت شد و به سطح افکار عمومی جامعه خزید این روزها دختران جوان زیادی هستند که دیگر سراغ چادر را نمیگیرند، کار به همین جا ختم نمیشود، وضعیت پوشش در برخی خیابانهای شهرهای ما تعریفی ندارد و شاید بتوان سراغ جدیدترین مدهای ماهوارهای را از خیابانهای همین شهرها گرفت؛ در این میان آدمها هم بیتفاوت از کنار هم میگذرند و دیگر از امر به معروف و نهی از منکر خبری نیست، جامعه به نوعی سکوت خودخواسته مبتلا شده است و دستگاههای فرهنگی هم اقداماتشان بیشتر به نوعی موازیکاری مبتنی شده است.

این درحالی است که مطابق آمار منتشرشده درحال حاضر به لحاظ فنی در ۱۵۹ مدار تلویزیونی در کل جهان، ۲۰۳ ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد در ۸۰ مدار قالب دریافت در ایران، یکصد ماهواره تلویزیونی؛ یعنی نیمی از ماهوارههای جهان قرار دارد.

عمده برنامههای این شبکهها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضادند و آثار مخرب روحی و روانی بر مخاطبان ایرانی میگذارند، در این میدان حجاب و عفاف یکی از مهمترین بخشهایی است که مورد تهاجم جدی قرار گرفته است در حوزه مصرفزدگی و فرهنگسازی پوشش و مد، حدود ۸۰ شبکه وجود دارد که به نمایش مد و لباس اختصاص دارد؛ لباسهایی که رسما تبلیغ فرهنگ عریانی است این تبلیغات عموما در بازه زمانی مشخص مخاطب را جذب خود کرده و عریانی را به عنوان محصول اصلیشان در جامعه هدف تبلیغ و ترویج میکنند، این مهم زمانی زنگهای خطر را در جامعه به صدا درمیآورد که بیتفاوتی اجتماعی و موازیکاری متولیان فرهنگی را با خود به همراه داشته باشد.

طبعیتا عواقب بدپوشی و بدحجابی که بخشی از پروژه حیازدایی شبکههای ماهوارهای است مسائل و معضلات دیگری نظیر سستشدن بنیان خانواده، سلب امنیت فردی و اجتماعی و رواج اباحهگری در جامعه را به همراه خواهد داشت.این بازی غربی زمانی قطعات پازل خود را تکمیلتر از گذشته میکند که شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار مکمل وارد عرصه میشوند؛ گویا این دو در حکم بازوهای جنگ روانی هستند که یکدیگر را حمایت میکنند با استفاده از فقدان سواد رسانهای در بین مخاطبان خود پیگیر اهدافشان در ایران هستند.

بدون تردید افزایش میزان آگاهی و دانایی در میان جامعه بهویژه در حوزه عفاف و حجاب یکی از اصلیترین رسالتهایی است که نهادهای فرهنگی در برابر جنگ نرم در این حوزه باید در پی آن باشند؛ با ایجاد این آگاهی در میان اقشار مردم حساسیت نسبت به مسائل فرهنگی بالا رفته و فریضه امربه معروف و نهی از منکر از فراموشی، سکوت و خاموشی خارج میشود البته این فرایند باید آهسته و با برنامهریزی صحیح پیش برود تا نتایج مثبتی را در برابر تخریبی بیست و چند ساله به همراه داشته باشد در غیر این صورت مغلوب این جنگ باورها و عقاید جامعهای خواهد بود که دیانت رکن اصلی آن است.

https://shoma-weekly.ir/NkPVAN