تجارب نشان داده که به همان اندازه که اقتصاد دولتی مطلق قادر به تخصیص بهینهی منابع و بهرهگیری کارا از آن نیست، به همان اندازه نیز در صورت نفی کامل حضور دولت، نتیجه ای جز شکلگیری انحصارها و رکودهای عمیق و تورمهای شدید به بار نخواهد آمد. نگرانی اصلی و دغدغهی این نوشتار این است که دولت به هنگام حمایت از محصولات داخلی دچار سردرگمی نشود و
![](/images/theme/bgnews.jpg)
* امین عسکری- مرزهای عملکرد دولت و بخش خصوصی در اقتصاد چیست؟ چه اقداماتی لازم است تا دولت هنگام حمایت از محصولات داخلی دچار سر درگمی نشود و منابعی را که این روزها و با توجه به شرایط تحریمی به سختی به دست میآورد، نادرست و نابهجا تخصیص ندهد؟ چه اتفاقاتی به تولید ملی لطمه میزند؟ اقدامات اجرایی دولت چه باید باشد؟
تجارب نشان داده که به همان اندازه که اقتصاد دولتی مطلق قادر به تخصیص بهینهی منابع و بهرهگیری کارا از آن نیست، به همان اندازه نیز در صورت نفی کامل حضور دولت، نتیجه ای جز شکلگیری انحصارها و رکودهای عمیق و تورمهای شدید به بار نخواهد آمد. نگرانی اصلی و دغدغهی این نوشتار این است که دولت به هنگام حمایت از محصولات داخلی دچار سردرگمی نشود و منابعی را که این روزها و با توجه به شرایط تحریمی به سختی به دست میآید، نادرست و نابهجا تخصیص ندهد. به خصوص که تجربه نشان داده است که این گونه حمایتهای غلط، بیش از هر چیز به تولید داخلی ضربه زده است. بنابراین تلاش خواهیم نمود تا در ابتدا تصویر صحیحی از نحوهی حمایت دولت از تولید داخلی، آثار، پیامدها و پیش نیازهای آن ایجاد نماییم و آن گاه با تکیه بر چنین تصویر صحیحی به ارایهی راهکارهایی برای عملیاتی نمودن این حمایت بپردازیم.
مزیت رقابتی
شاید بتوان کلیدیترین واژه را در بحث تولید داخلی و حمایت از آن، مفهوم «مزیت رقابتی» دانست. این اهمیت از آن جهت است که سنگ بنا و محور تمام بحثهای مربوط به رقابت میان بنگاه ها با یکدیگر و همچنین رقابت میان بنگاههای داخلی با رقبای خارجی را مسألهی مزیت رقابتی شکل می دهد.
البته هر کالا یا خدمتی دارای ویژگیهای متعددی است که هر یک از این ویژگیها در ایجاد مطلوبیت کل کالا نقش دارد و بنابراین، رضایتی که از مصرف یک کالا برای فرد حاصل می شود، مجموع و برآیند مطلوبیت تک تک ویژگیهای اشاره شده است. به عنوان مثال اگر کالای مورد نظر یک خوراکی باشد، ویژگیهای مهم آن را می توان مزه، رنگ، نشان، خواص پزشکی و نظر مثبت یا منفی مردم راجع به آن، ماندگاری و فساد ناپذیری، قیمت آن و... دانست.
بدون شک فرد به هنگام خرید این محصول به طور خودآگاه یا حتی ناخودآگاه تمام مشخصههای آن را در نظر می گیرد، آن گاه این مشخصه ها را با مشخصه های سایر کالای مشابه مورد مقایسه قرار میدهد و در نهایت یکی را به دیگری «ترجیح» داده و اقدام به خرید آن می کند. مفهوم مزیت رقابتی دقیقاً در هنگام شکلگیری ترجیحات آشکار می شود. به عبارت بهتر «مزیت رقابتی» ناشی از آن دسته مشخصهها و ویژگیهایی از یک کالا (یا خدمت) است که منجر به ترجیح نهایی آن کالا به کالاها (و خدمات) مشابه میشود و عاملی است که موجب برتری و ترجیح عملی محصول یک شرکت نسبت به دیگر شرکتها از سوی مصرف کنندگان میگردد و از این رو نقش اصلی را در میزان فروش یک محصول ایفا میکند.
شاید بتوان کلیدیترین واژه را در بحث تولید داخلی و حمایت از آن، مفهوم «مزیت رقابتی» دانست. این اهمیت از آن جهت است که سنگ بنا و محور تمام بحثهای مربوط به رقابت میان بنگاه ها با یکدیگر و همچنین رقابت میان بنگاههای داخلی با رقبای خارجی را مسألهی مزیت رقابتی شکل می دهد.
البته هر کالا یا خدمتی دارای ویژگیهای متعددی است که هر یک از این ویژگیها در ایجاد مطلوبیت کل کالا نقش دارد و بنابراین، رضایتی که از مصرف یک کالا برای فرد حاصل می شود، مجموع و برآیند مطلوبیت تک تک ویژگیهای اشاره شده است. به عنوان مثال اگر کالای مورد نظر یک خوراکی باشد، ویژگیهای مهم آن را می توان مزه، رنگ، نشان، خواص پزشکی و نظر مثبت یا منفی مردم راجع به آن، ماندگاری و فساد ناپذیری، قیمت آن و... دانست.
بدون شک فرد به هنگام خرید این محصول به طور خودآگاه یا حتی ناخودآگاه تمام مشخصههای آن را در نظر می گیرد، آن گاه این مشخصه ها را با مشخصه های سایر کالای مشابه مورد مقایسه قرار میدهد و در نهایت یکی را به دیگری «ترجیح» داده و اقدام به خرید آن می کند. مفهوم مزیت رقابتی دقیقاً در هنگام شکلگیری ترجیحات آشکار می شود. به عبارت بهتر «مزیت رقابتی» ناشی از آن دسته مشخصهها و ویژگیهایی از یک کالا (یا خدمت) است که منجر به ترجیح نهایی آن کالا به کالاها (و خدمات) مشابه میشود و عاملی است که موجب برتری و ترجیح عملی محصول یک شرکت نسبت به دیگر شرکتها از سوی مصرف کنندگان میگردد و از این رو نقش اصلی را در میزان فروش یک محصول ایفا میکند.
انواع مزیت رقابتی
دستهبندیهای متعددی برای مزیت رقابتی وجود دارد. اما آنچه که در این مجال طرح آن مناسب و بلکه ضروری است، تبیین و تشریح «مزیت ناشی از هزینهی کمتر» در مقابل «مزیت ناشی از تمایز بیشتر» است که اولی دلالت بر ترجیح یک کالا از سوی مصرف کنندگان به دلیل قیمت کمتر و به عبارت بهتر ارزانتر بودن نسبی است در حالی که دومی تمایز و تفاوت زیاد برخی وجوه یک کالا را نسبت به کالاهای مشابه نشان می دهد. یک مثال خوب از مزیت هزینهای را میتوان استراتژی برخی شرکتهای چینی دانست که با آگاهی از وضع تورم و سطح درآمد پایین در بسیاری از کشورهای آسیایی به رغم این که توانایی زیادی در ساخت محصولات با کیفیت و استفاده از مواد اولیهی خوب و کارگران متخصص دارند، اما با اقدام به کاستن از کیفیت تلاش میکنند تا به مزیت رقابتی هزینهی کمتر دست یابند و در عمل نیز با این استراتژی بازارهای بسیاری از کشورهای یاد شده را اشغال نمودهاند.
در مقابل باید از مزیت رقابتی ناشی از تمایز بیشتر نام برد که حتی با وجود قیمتهای بالاتر، عموماً با اقبال بیشتر مصرف کنندگان مواجه میشود و شرکتهایی که این استراتژی را در پیش گرفتهاند، موفق میشوند کالاهای خود را گاه حتی با چندین برابر قیمت کالاهای مشابه به فروش برسانند.
دستهبندیهای متعددی برای مزیت رقابتی وجود دارد. اما آنچه که در این مجال طرح آن مناسب و بلکه ضروری است، تبیین و تشریح «مزیت ناشی از هزینهی کمتر» در مقابل «مزیت ناشی از تمایز بیشتر» است که اولی دلالت بر ترجیح یک کالا از سوی مصرف کنندگان به دلیل قیمت کمتر و به عبارت بهتر ارزانتر بودن نسبی است در حالی که دومی تمایز و تفاوت زیاد برخی وجوه یک کالا را نسبت به کالاهای مشابه نشان می دهد. یک مثال خوب از مزیت هزینهای را میتوان استراتژی برخی شرکتهای چینی دانست که با آگاهی از وضع تورم و سطح درآمد پایین در بسیاری از کشورهای آسیایی به رغم این که توانایی زیادی در ساخت محصولات با کیفیت و استفاده از مواد اولیهی خوب و کارگران متخصص دارند، اما با اقدام به کاستن از کیفیت تلاش میکنند تا به مزیت رقابتی هزینهی کمتر دست یابند و در عمل نیز با این استراتژی بازارهای بسیاری از کشورهای یاد شده را اشغال نمودهاند.
در مقابل باید از مزیت رقابتی ناشی از تمایز بیشتر نام برد که حتی با وجود قیمتهای بالاتر، عموماً با اقبال بیشتر مصرف کنندگان مواجه میشود و شرکتهایی که این استراتژی را در پیش گرفتهاند، موفق میشوند کالاهای خود را گاه حتی با چندین برابر قیمت کالاهای مشابه به فروش برسانند.
دولت و مزیت رقابتی
لذا مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که کار دولت به هیچ عنوان خلق مزیت رقابتی نیست بلکه حمایت از آن است. به عنوان مثال دستیابی به مزیتهای متمایز معمولاً با هزینههای بالایی میسر است که دولت میتواند برخی از آنها را کاهش دهد. شاید اکنون بتوان به پرسشی که در ابتدا طرح گردید، پاسخی هر چند به اجمال داد. دولت باید از مزیتهای رقابتی ایجاد شده توسط تولید کنندگان داخلی حمایت کند.
لذا مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که کار دولت به هیچ عنوان خلق مزیت رقابتی نیست بلکه حمایت از آن است. به عنوان مثال دستیابی به مزیتهای متمایز معمولاً با هزینههای بالایی میسر است که دولت میتواند برخی از آنها را کاهش دهد. شاید اکنون بتوان به پرسشی که در ابتدا طرح گردید، پاسخی هر چند به اجمال داد. دولت باید از مزیتهای رقابتی ایجاد شده توسط تولید کنندگان داخلی حمایت کند.
* تحلیل گرسایت برهان