زنان

تحقق اقتصاد مقاومتی بدون نقش آفرینی زنان ممکن نیست

توجه به نقش جایگاه تربیتی و آموزشی زن در خانه و جامعه به عنوان مادر و همسر می تواند در مقوله فرهنگ سازی که یکی از ارکان مهم برای تحقق این مطالبه رهبر عظیم الشان انقلاب است موثر واقع شود
نفیسه زارعی- اسفند ماه هرچند کهنه نفسهای باقیمانده‌‌اش را میکشد تا ثانیهها روبه نوشدن سال بروند؛ اما انگار پویایی و تحرک آخر سال رنج این کهنگی را به شیرینی تازگی تبدیل میکند؛ در این تغییر و تحول خریدهای سال نو تقریبا جزئی از پروژه نوشدن سال شده است، پروژهای که بیش از هرچیز کاملا مختصاتی زنانه داشته و میتوان ادعا کرد که اقتصاد عید نوروز به این واسطه کاملا در دست زنان است؛ در این میان باتوجه به شرایط اقتصادی کشور و تأکید بر اصل اقتصاد مقاومتی بر آن شدیم تا به نقش زنان در تحقق این مطالبه رهبر معظم انقلاب بهویژه در ایام پر تب و تاب خریدهای اسفندماه بپردازیم و برای این موضوع سراغ فاطمه محمودی یکی از زنان کارآفرین و پژوهشگر اقتصاد و فعال حوزه زنان و خانواده رفته و با او به گفتگو نشستیم.

آیا میتوان گفت مفهوم اقتصاد مقاومتی با موضوع خرید در تقابل است؟

در ابتدای بحث باید برای رفع هرگونه سوء برداشت از اقتصاد مقاومتی، سادهترین و در عین حال مفیدترین تعریف موجود از این واژه را بدانیم و سپس بر مبنای آن به تحلیل بپردازیم؛ زیرا ممکن است در نگاه اول توسط برخی جریانات خاص برداشتی نظیر ریاضت اقتصادی از این واژه بهصورت مغرضانه یا عامدانه به جامعه تزریق شود، اقتصاد مقاومتی در حقیقت اقتصادی مردمی است که به جای اتکا به نفت به سرمایههای انسانی تکیه میکند و با اتکا بر باورها و فرهنگ جامعه و با دخیل دانستن مردم در اصل توسعه کشور را از وضعیت رکود و بحران نجات داده و به بیان دیگر تبدیل به یک اقتصاد الگو می شود؛ طبیعی است که این اقتصاد هرگز با موضوع خرید در تضاد و تقابل نیست؛ بلکه درصدد برمیآید تا جریان صحیح خرید و مدیریت مصرف را بهصورت عمومی در بین تمام افراد جامعه از طریق فرهنگسازی به سمت تولید ملی سوق دهد؛ بنابراین در این اقتصاد الگو هرگز چیزی با عنوان خرید ممنوع دیده نمیشود؛ زیرا این مفهوم در مقاومت اقتصادی یا ریاضت اقتصادی معنا پیدا میکند؛ این در حالی است که در این الگو خوداتکایی و خودکفایی در چارچوب استعدادهای طبیعی و سرمایه انسانی بالقوه و بالفعل با راهکار شکوفاکردن استعدادها دنبال میشود و حمایت از تولید ملی یکی از اسباب تشویق و به فعلیترسیدن این استعدادها و تواناییهای داخلی است.

زنان در این میدان بهویژه در ایام پایان سال که تب خریدهای شب عید بیش از همیشه گرم میشود چگونه میتوانند در اقتصاد مقاومتی به شکلی سازنده تأثیرگذار باشند؟

بدون تردید باید گفت زنان نقش بسیار بسیار مهم و پررنگی در اقتصاد مقاومتی بهویژه در ایام پایان سال و در عید نوروز دارند، شاید به وضوح بتوان گفت بیشتر از نیمی از این الگوی جامع اقتصادی که متکی بر اصل مقاومت و جهاد است میتواند به دست توانمند زنان محقق شود؛ توجه به نقش و جایگاه تربیتی و آموزشی زن در خانه و جامعه بهعنوان مادر و همسر میتواند در مقوله فرهنگسازی که یکی از ارکان مهم برای تحقق این مطالبه رهبر عظیم الشان انقلاب است، مؤثر واقع شود و البته فرهنگسازی این مقوله در عید نوروز هم به دلیل آنکه مردم درصدد استقبال از سال نو هستند و این استقبال اقتضائاتی را ایجاب میکند، میتواند بستر مناسبی برای توجه به نقش زنان باشد. اما برای پاسخ به اینکه چرا زنان در این ایام نقش سازندهای در تحقق اقتصاد مقاومتی میتوانند ایفا کنند باید گفت، شما اگر به معنی اقتصاد مقاومتی خوب دقت کنید، متوجه خواهید شد مطابق با فرمایشات مقام معظم رهبری، مردمیکردن اقتصاد، توجه به مدیریت مصرف و کاهش وابستگی به نفت از مصادیق مهم اقتصاد مقاومتی است. دراین بین مردمیکردن اقتصاد و توجه به مدیریت مصرف، بیشتر به زنان و خانواده مربوط میشود.

بهفعلیترسیدن توانهای بالقوه با اتکا به زنان بهویژه درخصوص مصرف کالای داخلی در عرصه اقتصاد مقاومتی، چگونه خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال شما باید بگویم در میدان خرید کالا وقتی فروش محصولی افزایش پیدا کند، بهصورت خودکار و خود به خود تولیدکننده تشویق میشود و انگیزه پیدا میکند که محصولاتش را مرغوبتر از قبل در خط تولید به جریان بیندازد و به مرور زمان با شرکتهای تولیدی خارجی برابری کرده یا حتی بهتر شود و این موضوع سبب میشود تا میدان رقابت تنگاتنگی برای تولید محصولات با کیفیت مهیا شود. در نگاهی سطحی و گذرا این طور به نظر میرسد که این مسئله میتواند کوچکترین کمک به اقتصاد مقاومتی و کوچکترین کمک به ایران اسلامی باشد؛ اما در میدان عمل متوجه میشویم این اقدام ما تبعات مثبت گستردهای بر اقتصاد خواهد داشت. چنانچه مقام معظم رهبری میفرمایند: خود مردم باید راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند و این فرایند را مهار نمایند. طبیعی است که مهار این فرایند از طریق خرید و حمایت کالای داخلی مقدور میشود، در این میدان زنان بهدلیل آنکه بیش از مردان در امر خرید کالا دخیل هستند با انتخاب آگاهانه وسایل مورد نیاز خود اعم از خوراک، پوشاک و سایر امور از بین تولیدات داخلی بهویژه در ایام نوروز میتوانند به حمایت از توانهای تولیدی داخلی بپردازند تا از این طریق بازوهای اقتصاد تولیدی در داخل تقویت شود.

در عین حال باید توجه داشت که زنانی که به نوعی خودساخته هستند، میتوانند جامعه را پویا کنند؛ این عبارت به این معنا است که زنان بیش از پیش باید ایدهآفرینی و حتی کارآفرینی کنند و با استفاده از ظرفیت مدیریتی خود در خانه حتی گاهی به فرزندان کارآفرینی را آموزش دهند و با اتکا به ظرفیت مادری و همسری خود که با چاشنی هوش و استعداد همراه است به نوعی خودکفایی را تجربه کرده و ثمرات آن را روزبه روز در زندگی خانوادگی خود مشاهده کنند.

آیا زنان با تکیه بر این ظرفیتشان، میتوانند اقدام به مدیریت مصرف در خانه و سپس در جامعه کنند؟

باتوجه به اهمیت دو نقش گفتهشده، یعنی نقش مادری و همسری زن در خانه میتوان گفت، زنان بهتر از مردان در خانه میتوانند عهدهدار مدیریت مصرف باشند، مدیریت مصرف در حوزه اموری که اسراف تلقی میشود، بدون تردید میتواند به واسطه همسران و مادران کنترل شود؛ زیرا اصولا اسراف نهتنها به این دلیل که اسلام نسبتبه آن نهی اکید کرده است، بلکه از آن جهت که موجب تزلزل در امور پسندیده مانند صله رحم میشود یا حتی منجر به افزایش فشار اقتصادی به سرپرست خانوار و در نتیجه مشاجره و سلب آرامش خانواده میگردد مورد پسند نخواهد بود؛ بنابراین تغییر نگرش در مصرف کالاها و اجناس غیرضروری و غیرکاربردی و لوکس بر عهده زنان است؛ این مدیریت مصرف علاوه بر آنکه اقتصاد خانواده را دارای آرامش میکند، به نوعی به چرخه اقتصادی کشور نیز کمک خواهد کرد؛ زیرا عمده این کالاها یک ویژگی مشترک دارند که از آن تحت عنوان کالای وارداتی یا خارجی یاد میشود و برای ورود آنها به کشور بعضا هزینههایی صرف میشود و در نهایت نیز سود حاصل از این خریدها عاید کشورهای خارجی تولیدکننده این محصولات خواهد شد و ما میتوانیم با فاکتورگرفتن از این کالاها یا خرید مشابه داخلیشان به پویایی اقتصاد ملی کمک کنیم.

تولیدکنندگان متقابلا باید چگونه رفتار کنند؟

آنچه مسلم است تولیدکننده و مصرفکنندگان در قبال یکدیگر وظایف و تعهداتی را دارند؛ خرید کالای داخلی که باعث ایجاد انگیزه در تولیدکننده داخلی میشود، تنها با حرف مقدور نخواهد بود؛ تولیدکنندگان ما باید با درنظر گرفتن اصل به روزبودن و کارآمدی برای افزایش کیفیت محصولاتشان تلاش کنند تا مصرفکنندگان نیز متقابلا به سمت خرید محصولات آنها گرایش پیدا کنند. از سوی دیگر، زنان بهعنوان یکی از ارکان اجتماعی اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی باید به اصل جهاد نیز توجه کنند؛ جهادی که قطعا در میدان عمل باید محقق شود. بستر این عمل البته در خرید کالای داخلی خواهد بود. اگر ما توانستیم در میان خانواده این مسئله را نهادینه کنیم قطعا بخشی از جهاد را توانستهایم به جامعه منتقل کنیم و در این فرایند نقش آفرینی نماییم.

بهعنوان نکته آخر، زن بهعنوان مادر؛ چگونه میتواند از فرصت عید نوروز برای آموزش و فرهنگسازی در حیطه اقتصاد مقاومتی مؤثر واقع شود؟

باید بدانیم که این ایام بهترین فرصت برای آموزش مفهوم نو و تازه اقتصاد مقاومتی است. هرچه زنان سادهتر عید را بگذرانند در اصل راحتتر به فرزندان خود سادهزیستی را آموزش میدهند و آنها آسانتر زندگی آینده خود را رقم میزنند. ایجاد بستر تربیتی به دور از تجمل و رفتار مصرفگرایی بدون تردید، یکی از عمدهترین وظایف مادر است. مادر به این شکل به فرزندش آموزش زندگی میدهد که شخصیت، اعتبار، آبرو و مردمداری در تجملگرایی نیست و تجملگرایی مانع توسعه و پیشرفت خواهد شد. دوری از اسراف همان مردمیکردن اقتصاد است و مدیریت مصر، بهمعنای ایجاد تعادل در مصرف است و باید بدانیم که قبل از هرچیز برای تحقق پیداکردن این امرفرهنگسازی در بین زنان و خانوادهها را طلب میکند تا از این راه زنان عمیقا این موضوع را درک کنند و راهکارهای خود را در خانه بهخوبی انجام دهند و زنانی که درک و اطلاعاتشان در این موضوع افزایش پیدا کند، بهتر میتوانند مدیریت مصرف را بهخوبی به دست گرفته و موفق شوند و در حوزه مدیریتی خانه اقتصاد مقاومتی از این راه جریان پیدا کرده و در آینده به جامعه تسری پیدا کند.

https://shoma-weekly.ir/KdcJCH