یکی از مسائلی که این روزها و در ایام نزدیک به انتخابات بیش از پیش مطرح میشود موضوع حضور کمی زنان در مجلس شورای اسلامی است، با نگاه به مجامع بینالملل و کشورهایی که این نوع از حضور را تجربه کردهاند، آیا میتوان این موضوع را به کشور خودمان هم تعمیم دهیم؟
آنچه مسلم بوده این است که متاسفانه در مجامع بینالمللی بحث حضور زنان در مجلس شورای اسلامی گاهی برای تخریب نظام مقدس اسلامی بهعنوان بهانهای جدی برشمرده میشود تا عملکرد و دستاورد جمهوری اسلامی را در این زمینه زیر سوال برده و حتی آن را نادیده بگیرند ما در حقیقت برای پاسخگویی به این شبههافکنی رجوع به فعالیت رقابتی بانوان در عرصه انتخابات مینماییم؛ این اصل که بانوان ما در فضای انتخاباتی برابر با مردان در عرصههای سیاسی و اجتماعی ظهور و بروز پیدا میکنند، به نوبه خود ویژگی خاصی را به زنان ما از جهت هویتبخشی و توجه به این قشر قائل میشود.
با توجه به تجربه نظام اسلامی و با یک نگاه مقایسهای حضور کیفی در قیاس با تاکید بر کمیت حضور زنان در مجلس، چگونه میتواند موجب هویتبخشی به زن شود؟
وقتی نگاهی مدقانه به کیفیت حضور زنان در نظام مقدس جمهوری اسلامی در عرصههای سیاسی و همچنین در قیاس با سایر کشورهایی که بحث کمیت حضور زنان در آن مطرح است، میکنیم؛ متوجه یک سلسله از امور خواهیم شد، چنانچه در ارزیابی عملکرد نمایندگان پارلمان سایر کشورها که ما با آنها به فراخور مسئولیت خود در مقاطع گوناگون برخورد و دیدارهایی را به عمل میآوردیم، عملا شاهد بودیم که در بحث تعهد و تخصص کیفی آنها در درجه پایینی قرار داشتند و حتی برخی از آنها جرأت سخنگفتن را نیز نداشتند؛ زیرا بر مبنای بعد علمی و تخصصی در این جایگاه قرار نگرفته بودند و تنها به فراخور جنسیت و مسئله کمیت در پارلمان حضور پیدا کرده بودند، عموما در پاسخ به ادعای غربیها مبنیبر عدم رعایت توازن نسبت به زنان در مجلس ایران براساس تعهد و کارآمدی عمدتا در آن محافل برای پاسخگویی به بدفهمی آنها مباحث اینطور مطرح میشد که حضور زنان ایرانی در ادوار گوناگون مجلس شورای اسلامی درحقیقت بهعنوان نماینده، مبین حضور بهعنوان نماینده جنس خاص نیست؛ بلکه آنها به خودی خود بهعنوان یک ملت و نمایندگان آن محسوب میشوند درحقیقت از بعد کمی و کیفی زنان ما از تواناییهای بالایی برخوردارند، این موضوع با نگاه به دو مقوله تعهد و تخصص نیز سبب میشود تا زنان کارآمد و متعهد بهعنوان نماینده ملت وارد خانه ملت بشوند و ما امیدواریم تا در راستای جلب مشارکت حداکثری و حضور بیشتر بانوان ما یا به عبارت صحیحتر مجموعه اصولگرایان تدابیر لازم را بیندیشند.
لطفا یکی از نمونههای موفق حضور زنان براساس تعهد و تخصص را برای خوانندگان ما بیان کنید؟
یک نکته مهم که میبایست به آن توجه شود این است که ما در مجالس اصولگرای گوناگون به عینه تجربه کردهایم که بیشترین هم و غم بانوان نماینده به فراخور شناخت و درک مناسبی که از مسائل حوزه زنان و خانواده داشتهاند، در این حوزه متمرکز بوده است و تمام مصوباتی که در این حوزه وجود داشت بهویژه در برنامه توسعه مثل ماده 230 برنامه پنجم با تلاش، کوشش، جدیت و درنهایت جلب توجه و نظر مردان نماینده بهعنوان حامیان حقوق ملت، توسط زنان صورت گرفت.
بهعنوان سوال پایانی ارزیابی شما از حضور زنان در دو شکل انتخابکننده و منتخب، در انتخابات 7 اسفند94 چیست؟
با نگاه به این پیش زمینه که مطرح کردم و باتوجه به اینکه مردم ما نسبت به جایگاه زنان در نظام مقدس جمهوری اسلامی شناخت و اشراف کاملی دارند، زنان ما نیز با شناخت از نقشها و جایگاه خود در خانواده بهعنوان منبع و کانون مهرورزی به حساب میآیند و هم در جامعه حضور موثری را به منصه ظهور رساندهاند و به نظر من آنها میتوانند با تاثیرگذاری بر همسران، فرزندان و اعضای مختلف خانواده و به عبارت صحیحتر و در مرحله بالاتر با تاثیرگذاری بر همه افراد جامعه، همانطور که در همه برهههای حساس جامعه و تاریخ انقلاب اسلامی، حضور چشمگیر و پررنگ خود را نشان دادهاند، به اعتقاد من بیشترین تعداد حضور بهجهت مشارکتی را بانوان در انتخابات هفتم اسفند از خود نشان خواهند داد و علاوه بر این حضور جدی و تصمیمساز خود که به نوعی موجب هویتبخشی متقابل آنها به نظام و نظام اسلامی به آنها است با اتکا به نقش مادری و همسری خود و تأسی بر تاثیرگذاری این نقش موجب حضور همسران و فرزندان در پای صندوقهای رای خواهند شد و باردیگر با انتخاب آگاهانه در تعیین حق سرنوشت خود مشارکت خواهند نمود.