زهرا احمدی- پرستار بعد از فهمیدن اینکه بچه سوم زن متولد شده، با اخم برگهای که مشخصات عمومی بیمار بر رویش درج شده بود را نگاه کرد و خط اخمش را سخت تر از قبل به هم گره داد: «چه خبرتونه خانم، والا ما تو یکیاش موندیم، شما سومین بچه رو چه طور توی این وضعیت جرات کردی به دنیا بیاری؟! اگه به فکر اون دوتا طفل معصوم ات نیستی، حداقل به فکر سلامتی خودت باش، می دونی با این روال اگه بخواهی پیش بری سلامتیات از نظر جسمی و روحی به خطر میافته»
این تحلیل از وضعیت مادری که تازه صاحب فرزند شده است، رهاورد امروز نیست؛ بلکه درست سالهایی که کشور میخواست طعم سازندگی بعد از جنگ را بچشد، عدهای با غلبه تفکر تکنوکراسی دریافتند بهترین و کوتاهترین راه ممکن برای آنکه مردم به رفاه و آسایش آن هم از نوع غربیاش برسند، سیاست کنترل جمعیت است؛ بنابراین دست به کار شده و در اقدامی کاملاً سازمان یافته و در یک پروسه زمانی بلند مدت توانستند شعار فرزند کمتر زندگی بهتر را در جامعه نهادینه کنند. این شعار ابتدا در قالب طرحهای تبلیغاتی خود را به صورت آشکار نشان داد و بعد از مدتی طولانی که رهبر معظم انقلاب، امام خامنهای خطر فرسودگی جمعیت و کاهش آن را متذکر شدند تکاپوها برای تولید نسل آغاز شد؛ اما با تمام تلاشها و تبلیغاتی که در حکم ضد تبلیغ مقابل رویدادهای دهه هفتاد به بعد به حساب میآمد، این بار پروسه به شکلی خزنده و پنهان در بین جامعه جای خود را باز کرده بود، کاهش میل خانوادهها به فرزندآوری با بهانه تنگی معیشت و دشواریهای تربیت فرزند تازه که متعاقباً خواستههای نوظهوری را با خود به همراه می آورد بخشی از آثار و نتایج این پدیده است؛ اما در بخش دیگری نیز ما شاهد توجیهات پزشکی برای رفع جلوگیری از میل به داشتن فرزند بیشتر هستیم، دلایلی نظیر خطرات احتمالی و البته دروغین زایمان طبیعی یا در این اواخر شنیدن اخباری مبنی بر اینکه فرزنددار شدن ممکن است به سلامت مادر لطمه وارد کند.سوء استفاده از امکان سلامتی مادران برای جلوگیری از فرزنددار شدن آنها قطعاً با مراجعه به سالهای ابتدای دهه 60 که کشور با بحران جنگ مواجه بود و طبیعی است که در این شرایط استفاده از امکانات بهداشتی در بسیاری از اماکن و نقاط کشور در حداقل قرار داشت مانع از فرزندآوری زنان نمیشد، ضمن آنکه در این دوره ما شاهد آمار کمی تولد فرزند به شیوه سزارین که بنا به نظر محققان و پزشکان در زمره یکی از سنگینترین اعمال جراحی به حساب میآید، هستیم و بیشتر زنان از پایتختنشین تا زنان روستایی بهرغم مشکلات بهداشتی، تمایلی به اطمینان به تیغ جراحی برای فرزنددار شدن نداشتند، این درحالی است که امروز بعد از گذشت سالهای متوالی از جنگ، مادران ما درست بر خلاف زنان آن روزها در اثر القای تفکر غلط به خطر افتادن سلامت شان اطمینانشان به تیغ جراحان بیش از گذشته شده است.البته باید یادآور شویم که در این سالها ما شاهد رشد شبکه سلامت کشور و کاهش چشمگیر آمار مرگ و میر مادران و نوزادان هستیم و در ضمن با توجه به لزوم افزایش جمعیت در کشور باید در ابتدا با درنظرگرفتن یک سلسله از مخاطراتی که ممکن است برای هر مادری در حین و بعد از زایمان پیش بیاید خود بر موضوع نقض سلامت زنان به واسطه فرزندآوری دامن نزنیم.البته بدیهی است که یک سری از این مخاطرات حتی در کشورهای پیشرفته نیز که از امکانات کافی و به روز در قیاس با سایر کشورها بهره می برند وجود داشته باشد؛ اما آنها هرگز رشد جمعیت را فدای این مسئله نمیکنند؛ بلکه تلاش میکنند تا از این خطرات تا حد ممکن بکاهند.
در ایران نیز از طریق طرح هایی نظیر نظارت مداوم بر سلامت مادران قبل از دوران بارداری و بعد از آن به صورت دقیق و اصولی میتوان با این موضوع به صورت جدی و اصولی برخورد نمود، ضمن آنکه یادآوری این موضوع کاملاً علمی که فرزندآوری و شیردهی میتواند از بسیاری از بیماریهای زنان نظیر سرطانها بکاهد میتوان به نوعی با بیمارهای احتمالی آسیب زا و پرهزینه به مقابله پرداخت. بدون شک داشتن جمعیتی سالم و پویا اصل اول در رشد و توسعه کشور خواهد بود و تأمین این سلامت بر عهده دولتمردانی است که امروز را به امید فردایی بهتر به شب میرسانند، وجود مادرانی سالم در کنار فرزندانی که از سلامت جسمی و روحی برخوردار هستند نیز باید مدنظر این مسئولین قرار گیرد تا علاوه برآنکه کشور در مقابل آسیبهای ناشی از کهولت و فرسودگی جمعیت واکسینه شود از این طریق نیروی انسانی سالم و توانمندی در آینده در خدمت کشور قرار گیرد.