اندیشه

بررسی جایگاه مفاهیم صلح و جنگ و جهاد در فقه شیعه

در مجموع باید گفت که در مبارزه با کفار و مشرکین اصالت با صلح است و اسلام نیز دین صلح است و نه جنگ و خونریزی. اسلام حتی در مورد جهاد نیز چارچوب های مشخصی معین نموده که مطابق آن هر گونه خونریزی بی جهت. غارت و تجاوز و تعدی به غیر نظامیان ممنوع خواهد بود
حجت الاسلام علی تبریزی- یکی از فروع دین اسلام جهاد است. در قرآن کریم نیز آیات فراوانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این فرع با اهمیت دین اشاره دارد. روایات بسیاری نیز به تعریف و بیان انواع جهاد پرداخته است. امیرالمومنین (ع) جهاد را یکى از درهاى بهشت میداند که خداوند آن را براى اولیاى خاص خود گشوده است. از طرفی در فقه شیعه جهاد به دو قسم ابتدایی و دفاعی تقسیم میشود و جهاد ابتدایی جز با فرمان امام انجام نمیگیرد. برای اینکه با جایگاه جهاد در فقه شیعه و اهل سنت بیشتر آشنا شویم و در پایان بر بیاساس بودن تفکر گروههای تکفیری پی ببریم با حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد حسین میرحسینی نیری استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو نشستیم.

برای شروع میخواهیم بدانیم اسلام را بالاخره باید دین جنگ بنامیم یا دین صلح!؟

هیچکدام و هردو! البته سوال، سوال غلطی است. به قول شهید مطهری وقتی صحبت از این میشود که صلح اصل است یا جنگ معنایش این نیست که یکی قبول و دیگری رد است. اسلام هم دین صلح است و هم دین جنگ؛ اما هر کدام به جای خودشان. هم از صلح در اسلام گفته شده و هم از جنگ لکن برای هریک جای مناسبی تعیین کرده است.

نکته دیگری که باید توجه داشته باشیم این است که جهاد و جنگ دو کلمه هم معنی نیستند. جنگ به هر درگیری و ستیزه جویی گفته میشود و مفهومی عام دارد ولی جهاد مفهومی خاص و مقدس است. جهاد به جهد و تلاش در راه حق میگویند. وقتی جهاد ابتدایی جز با نظر امام و در موارد خاص امکان وقوع نمییابد این بدان معنا است که اسلام نگاه ترویجی به جهاد ندارد. یعنی نمیخواهد دین و آیین خود را بوسیله جنگ گسترش بدهد. لذا به جز در موارد اضطراری که دشمن محارب و ستیزه جویی در برابر مسلمین نباشد اسلام بنایش بر همزیستی مسالمت آمیز است.

پس از چه طریقی باید دین را گسترش داد؟

از راههای مختلف دیگر مثلاً در قرآن کریم «مؤلفه القلوب» به کار رفته که به یکی از موارد مصرف زکات اشاره دارد. مولفه القلوب یعنی پول زکات را میشود در راه مسلمان کردن کفار استفاده کرد. مثلاً خرج تبلیغ و ترویج دین شود. یا میشود آن را به کافران داد تا به مسلمانان در جنگ کمک کنند و در جنگ شرکت نمایند. یا برای مرزداران مسلمان و کافر برای حفاظت از مرزها داده میشود. اینها همه جزو مصادیق مولفه القلوب است. اسلام دین تسخیر قلب ها است نه دین پیروزی با شمشیر. لذا جز در موارد خاص جنگ توصیه نشده است.

آیات قرآن چه نوع جهادی را توصیه کردهاند؟

آیات بر دو نوع است، یک دسته مطلق هستند و دسته دیگر مقید. یک دسته به طور مطلق به جنگ با کافران و مشرکان دستور میدهد از جمله آیه ۵ سوره توبه که فرمان میدهد: «فَاقْتُلوا الْمُشْرِکینَ حَیثُ وَجَدْتُموهُم.» هرجا مشرکان را یافتید بکشید. یا در سوره بقره میفرماید که بجنگید و بکشید تا فتنه ریشه کن شود.

دسته دیگر اینگونه نیست و دستور جنگ به صورت مقید میدهد. این دسته فرمان جنگ میدهد اما نه با همه مشکین و کافران بلکه با آن گروهی که با مسلمانان سر جنگ و ستیز دارند و مانع گسترش اسلام هستند. برای نمونه در آیه ۱۹۰ سوره بقره میفرماید با کسانی بجنگید که با شما میجنگند. یا در آیه ۳۹ سوره حج میفرماید اجازه جنگ فقط به کسانی داده شده که مورد ستم واقع شدهاند.

حالا وظیفه مسلمانان چیست؟ باید به دسته اول عمل کنند یا دوم؟

این نکته واضحی از لحاظ علم فقه و اصول است که وقتی دو نوع مطلب داریم که یکی مطلق و عام و دیگری خاص و مقید است این دسته دوم یعنی مقیدها، مطلقها را تخصیص میزنند. پس نتیجه این میشود که حتی در آن آیاتی که به طور مطلق گفته بود باید با کفار و مشرکین جنگید مقصود آن گروه کفاری است که قصد ستیز و مقابله با اسلام دارند نه همه آنها.

از طرفی حتی آیاتی در قرآن هست که دستور به صلح میدهد. در بعضی آیات میفرماید که اگر آنها درخواست صلح داشتند توکل به خدا کن و بپذیر. در برخی آیات هم میفرماید که اگر غیر مسلمانان با شما سر ستیز ندارند، خداوند از نیکی به آنها نهی نکرده است. بخشی از آیات قرآن کریم نیز مانند آیه ۲۰ سوره آل عمران و ۴۶ سوره عنکبوت بر مناظره منطقی با غیر مسلمانان و تکیه بر عقاید مشترک با اهل کتاب تأکید میکند.

نظر فقهای شیعه به چه شکلی است؟ اصالت را با صلح میدانند یا جنگ؟

با توجه به این نکاتی که ذکر شد و همگی هم در قرآن کریم هستند غالب فقهای شیعه اصالت را با صلح میدانند. البته این را نباید خلط کرد با موضوع صلح در هر صورتی. هیچ فقیهی چنین نظری ندارد و مقصود از اصالت صلح پذیرش صلح تحت هر شرایطی نیست. شهید مطهری معتقد است که دین البته طرفدار صلح است و قرآن هم میگوید که الصلح خیرٌ؛ اما دین ناگزیر است که طرفدار جنگ هم باشد. مواردش هم در قرآن روشن شده است. مثلاً وقتی طرف مقابل شما ظالم و زورگو است و حاکمیت و عقاید شما را به رسمیت نمیشناسد و در مسیر آرمانهای شما سنگ اندازی میکند، در امور داخلی شما دخالت میکند و موارد مشابه دیگر در چنین صورتی کجا دین توصیه به صلح دارد!؟ اسلام میگوید صلح، در صورتی که طرف آماده و موافق با صلح باشد، اما جنگ، در صورتی که طرف میخواهد بجنگد. پس در مجموع باید گفت که در رابطه با کفار و مشرکین اصالت با صلح است و اسلام نیز دین صلح است نه جنگ و خونریزی. اسلام حتی در موارد جهاد نیز چارچوبهای مشخصی معین نموده که مطابق آن هرگونه خونریزی بیجهت، غارت و تجاوز و تعدّی به غیر نظامیان ممنوع خواهد بود.

مبنای فکری گروههای تکفیری چیست؟ آنها هم نگاهشان به جنگ و مبارزه اینگونه است؟

قطعاً خیر. جهاد از نظر آنها –البته ما آن را جهاد نمیدانیم و بهتر است بگوییم جنگ- دیگر یکی از فروعات دین نیست و از اصول اولیه محسوب میشود. آنها جنگ را واجب و ضروری میدانند و آن را مقدمه تشکیل حکومت اسلامی بر میشمرند. آنان با تمسک به آیات الهی، آرای فقهای سلفی و وهابی و تفسیرهای خاص خود، جهاد ابتدایی، تروریسم و هرگونه خشونت علیه هرکسی (چه مسلمان، چه کافر و غیره) را موجه جلوه میدهند و آن را جهاد در راه خدا تفسیر میکنند. برای نمونه صالح سریه، یکی از سران سلفیهای مصری معتقد است جهاد برای اقامه دولت اسلامی واجب عینی است! سران تکفیری کاملاً با این نظریه که جهاد فقط برای دفاع است مخالفند. برخی از آنها مثل ابوبکر بشیر، رهبر سازمان جماعت اسلامی اندونزی میگویند که سایر ارکان دین از جمله نماز و روزه و حج و غیره منوط به پذیرش جهاد است یعنی جایگاه جهاد را تا حد توحید و نبوت بالا میبرند! ضمن اینکه مفهوم جهاد را هم دگرگون جلوه داده و فقط شامل قتال میدانند و بس! یعنی این روایات را قبول ندارند که میگوید تلاش برای کسب روزی مانند جهاد در راه خدا است یا هر تلاشی در راه خدا جهاد است.

بر فرض که نوع تعریف آنها از جهاد را پذیرفتیم، کشتار مسلمانان را چگونه توجیه میکنند؟

آنها نمیگویند کشتار مسلمانان؛ بلکه اول آن مسلمانان را با عقاید خودشان از دایره اسلام خارج میکنند و حکم کفر و ارتداد آنها را صادر میکنند بعد میگویند با کفار جنگیدیم! ببینید سلفیها مصادیق کفر را آنقدر گسترش دادهاند که از نظر آنها شامل بسیاری از مسلمانان –تقریباً همه به غیر از خودشان- میشود! با مبانی جدید فکری سلفیها حتی اقشار میانه رو نیز از تیررس حکم تکفیر در امان نیستند. بُعد فکری خطرناک دیگرشان این است که جهاد در نگاه آنها واجب عینی است، لذا نیازی به صدور حکم علما ندارد. این در حالی است که شیعه و سنی با وجود اختلافاتی در باب مفهوم جهاد، بر این امر متفقند که جهاد در اسلام تابع قواعد و احکامی است. مطالعه و دقت در آداب جنگ در اسلام، این حقیقت را آشکار می‏کند که آنچه امروزه در نظام حقوق بین‏المللی مورد تأکید قرار گرفته، چهارده قرن پیشتر در متن تعالیم اسلام وجود داشته است. لذا واضح است که جنایات داعش، مثله کردن، شکنجه نمودن اسیران، تهیه فیلم از صحنه جنایت، نابودی محیط زیست و... ابداً با هیچ یک از اصول اسلامی سازگار نیست. لذا از همین منظر، انتقادات بسیار زیادی از جانب علمای اهل سنت متوجه آنان شده است.

https://shoma-weekly.ir/XYMIP0