تا به حال خود را به کسی غالب نکرده ام و هیچ چشم داشتی هم به کمک کسی ندارم، دیگران از من کمک می خواهند و من هم قبول می کنم و بدون هیچ گونه چشم داشتی در خدمت تیم ملی کشورم هستم، به قول معروف برای خودم کیسه ندوخته ام.
علیرضا حاج میرزابابا- علیرضا منصوریان از آن دست افرادی است که هر وقت او را خواستند نه نگفته و به کمک فدراسیون و تیم ملی فوتبال در همه رده های سنی آمده است. بعد از آنکه منصوریان کفش ها را آویخت و وارد دنیای مربیگری شد آرزوی آن را داشت که روزی بر نیمکت آبی پوشان پایتخت بنشیند و سعی کرد همانند دیگر همکاران خود پله های پیشرفت را یکی یکی طی کند و از سرمربیگری پاس شروع کرد، اما زمانی که افشین قطبی سرمربی تیم ملی بود،با توجه به ترافیک کاری قطبی، منصوریان را به تیم ملی دعوت کرد که به عنوان کمک از او استفاده کند و منصوریان از آن زمان در خدمت تیم ملی و فدراسیون فوتبال بوده . حتی اخراج قطبی از تیم ملی و اضافه شدن کارلوس کرش هم نتوانست منصوریان را دلزده و از گود خارج کند،او در حال حاضر هم دستیار کرش در تیم ملی فوتبال و هم مربی تیم ملی زیر 22 سال ایران است. با توجه به کسرت و اهمیت کاری منصوریان با او همکلام شدیم و او هم در گفتگویی یک ساعته به تمام سوالات خبرنگار "شما" پاسخ داد.
یکی از انتقاداتی که به شما می شود این است که برای حضور در تیم ملی با هر سلیقه و هر پیشنهادی کار میکند؟
اینکه اشکالی ندارد من آمادهام برای کمک به فوتبال ایران هر کاری که از دستم برمیآید انجام بدهم حالا هر کس هر جور که دوست دارد میتواند در موردم فکر کند.
و این موضوع برای شما اهمیت ندارد؟
به هیچ وجه.
اما این غیر منطقی است؛ مگر می شود کسی از این موضوعات ناراحت نشود؟
چون هدفم مشخص و مقدس است. در ضمن تا به حال خود را به کسی غالب نکرده ام و هیچ چشم داشتی هم به کمک کسی ندارم، دیگران از من کمک می خواهند و من هم قبول می کنم و بدون هیچ گونه چشم داشتی در خدمت تیم ملی کشورم هستم، به قول معروف برای خودم کیسه ندوخته ام.
باور کردن این موضوع کمی سخت است، در این فوتبال که قرارداد بازیکنان و مربیان میلیاردی است، علیرضا منصوریان بدون هیچ چشم داشت و پولی به فوتبال کمک می کند؟
قرارداد سال اول من با پاس 270 میلیون تومان بود اما وقتی قرار شد به عنوان دستیار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی بنشینم رفتم قراردادم با فدراسیون فوتبال 60 میلیون تومان بود تازه در پایان کار 6 میلیون از این مبلغ را هم نگرفتم و امروز حدود 18 ماه است که بدون قرارداد هدایت تیم زیر 22 سال را بر عهده دارم. نمی خواهم منتی بر سر کسی بگذارم اما می خواهم بگویم اگر من در همان حوزه باشگاهی فعالیت می کردم امروز قرارداد چند صد میلیونی می بستم که به لحاظ مالی خیلی به سودم بود اما من راه دیگر را انتخاب کردم.
این حق را به ما می دهید با وجود گفته هایت باز هم با شک و تردید به این موضوع نگاه کنیم؟
حقیقت را گفتم. البته حضور در سطح ملی برای من بی منفعت هم نبود اما این منفعت مالی نبود.
و این منفعت به چه شکلی بود؟
ورود من به سطح ملی توسط افشین قطبی بود که از این بابت خود را مدیون او می دانم.همین قرار گرفتن در کنار قطبی چیزهایی را به من یاد داد که ایده ام نسبت به مربیگری تغییر کرد.
مثلا چه چیزهایی از او یاد گرفتی؟
وقتی کنار او در تمرینات قرار میگرفتم تازه متوجه شدم که دنیای مربیگری مدرن یعنی چه.
اما همین افشین قطبی که تو از او تعریف می کنی نتوانست نتیجه بگیرد و از ایران رفت؟
شاید او به لحاظ نتیجه گیری خوب نبود اما نباید به این دلیل تمام توانایی هایش را زیر سوال ببرم، ببینید من هم با قطبی کار کرده ام و هم با کارلوس کرش این دو اصول برنامهریزی شان درست مثل هم است اصول تمرین دادن کرش دقیقا همانند قطبی است.
با این حساب این دو را باید قرینه هم دانست؟
به لحاظ کاری و فنی دقیقاً اما کرش یک فرق بزرگ با افشین قطبی دارد و آن هم این است که او قطبی بود اما این کارلوس کرش بزرگ. سرمربی سابق رئال مادرید و تیم ملی پرتغال و دستیار چندین ساله سرالکس فرگوسن بزرگ. وزن کاری کرش به هیچ وجه نه با قطبی بلکه با خیلی از مربیان به نام فوتبال اروپا هم قابل قیاس نیست.
طبیعتا باید خیلی خوشحال باشی که در کنار کرش کار می کنی؟
خدا را شاکرم. اگر روزی هزار بار هم شکر کنم باز هم کم است.
کارکردن باکرش چگونه است؟
هم خیلی سخت است و هم خیلی شیرین. وقتی با کرش هستی نمی دانی روز کی تمام می شود. او سطح توقعش خیلی بالاست. وقتی کاری می خواهد باید به بهترین شکل ممکن انجام بدهی. اگر کارت نقص داشته باشد آن وقت است که زمین و زمان را به هم می دوزد. وقتی کنار کرش قرار گرفتم و هرچه که به جلو رفتیم احساس کردم کار یک مدل دیگری است. اگر می خواستم این چیزهایی که پیش کرش یاد گرفتم را جای دیگری یاد بگیرم باید خیلی هزینه می کردم.
اینکه بدون پرداخت یک ریال توانستی سطح دانش مربیگری ات را بالا ببری اگر منفعت مالی نیست پس چیست؟
حضورم کنار کرش یک فرصت بود و البته که من از آن بهترین شکل ممکن استفاده کردم.
این فرصت چگونه برای تو به وجود آمد؟
پنچ شش ماه پیش بود درست در روزهایی که کار تیم ملی در گروهش گره خورده بود و حتی صحبت از اخراج کرش بود او به من پیشنهاد همکاری داد.
و چطور به این نتیجه رسیدی که این پیشنهاد را در آن شرایط سخت قبول کنی؟
شرایط سختی بود. کرش تنها بود و زیر فشار زیادی قرارداشت او وقتی پیشنهاد داد به او گفتم ارزیابی هایم را می کنم و اگر به این نتیجه برسم که بیایم حتماً می آیم. می دانستم اگر پیشنهاد کرش را قبول کنم در تیم ملی سمتی نخواهم داشت. سر تمرین همه کاره ام اما در واقع هیچ کاره ام با این حال چون بحث ملی بود ده روز قبل از بازی با عمان به کادر فنی اضافه شدم و امروز خوشحالم که چنین تصمیمی گرفتم من هم گوشه ای از کار را گرفتم تا تیم ملی کشورم در نهایت با اقتدار موفق شد جواز حضور در جام جهانی را به دست آورد.
با توجه به صعود تیم ملی به جام جهانی همکاریات با کرش چگونه خواهد بود؟
هدف اول کرش حضور در جام جهانی و هدف دوم و بالاترش حضور موفق و تاثیرگذار در برزیل است، او می گوید تازه کار شروع شده است و من هم در این راه هر کمکی که بتوانم به تیم ملی کشورم می کنم.
یعنی تو در کنار کرش روی نیمکت تیم ملی می نشینی؟
ما با هم همکار هستیم و دلیلی وجود ندارد که بخواهیم به این همکاری پایان بدهیم اما با این حال هیچ چیز مشخص نیست. شاید باشم و شاید نباشم.
پس تکلیف تیم زیر 22 سال چه می شود؟
او تاکید زیادی بر آماده سازی هر چه بهتر تیم زیر 22 سال دارد. کرش معتقد است که اگر تیم ملی بخواهد تغییر نسل بدهد بازیکنان این تیم باید جایگزین بازیکنان فعلی تیم بزرگسالان شوند. از این رو او با حساسیت خاصی پیگیر امور تیم زیر 22 سال است تا کارها به درستی پیش رود.
اوضاع تیم زیر 22 سال امروز چگونه است؟
تقریباً اسکلت اصلی تیم را پیدا کرده ام. کرش هم به دقت تیم من را زیر نظر دارد او حتی سه چهار بازیکن از تیم زیر 22 سال را زیر نظر دارد که اگر در لیگ امسال خوب کار کنند حتی این شانس را دارند که جز مسافران برزیل قرار بگیرند.
از تیم تحت هدایتت می توان انتظار داشت که آرزوی 40 ساله فوتبال ایران را برآورده کند و جواز حضور در المپیک 2016 برزیل را بگیرد؟
قرار بر این شده است که بازی های مقدماتی المپیک دیگر در سطح قاره آسیا برگزار نشود و مسابقات زیر 22 سال آسیا از این به بعد حکم مقدماتی المپیک را دارد در پایان آن سه تیم اول مجوز حضور در المپیک را پیدا می کنند.
حالا این برای فوتبال ما خوب است یا بد؟
بازی هایی که به صورت تورنمنتی و متمرکز برگزار می شود خوب است و تجربه نشان داده است که فوتبال ایران در این مسابقات بهتر می تواند نتیجه بگیرد. البته این زیاد معلوم نیست.
چرا؟
مسابقات انتخابی المپیک 2016 اوایل همان سال برگزار می شود یعنی دو سال و نیم دیگر. بازیکنی که امروز در تیم من 20 و 21 سالش است در آن سال دیگر نمی تواند برای تیم زیر 22 سال به میدان برود باید برای اینکه در آن زمان تیم خوبی را روانه مسابقات کنیم از امروز به فکر باشیم.
راه حل شما به عنوان سرمربی تیم زیر 22 سال برای این موضوع چیست؟
واقعیتش را بخواهید کار مشکلی پیش رو داریم. برای این مسابقات در واقع باید تیم دیگری را آماده کنیم.
به نظر این راه حل خوبی نیست؟
باید به دنبال استعدادهایی باشیم که بتوانند در سال 2016 ما را امیدوار کنند تا فوتبالمان به المپیک راه پیدا کند. به همین منظور باید به نقطه نقطه این مملکت سرک بکشیم. باید بازیکن 17-18 ساله که می تواند رشد کند را پیدا کنیم و او را زیر نظر بگیریم تا هم خوب آموزش ببیند و هم اینکه با حضور در مسابقات مختلف تا قبل از سال 2016 به مرز پختگی کامل برسد.
جواب سوالم را نگرفتم، می توانیم به المپیک برسیم یا خیر؟
اگر مشکلی پیش نیاید و بودجه لازم برای این امر مهیا باشد بله .
یکی از مشکلاتی که تیم المپیک در سال های اخیر با آن رو به رو بوده است این است که متولی آن مشخص نبود و همواره بین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک سرگردان بوده است؟
دقیقاً برای رفع این معضل بزرگ به علی کفاشیان و بهرام افشارزاده رییس فدراسیون فوتبال و دبیر کل کمیته المپیک پیشنهاد دادم که بنشینند و حرف هایشان را در خصوص تیم المپیک هماهنگ کنند و یک متولی را برای انجام امور کارهای تیم المپیک انتخاب کنند. اصلاً یکی از دلایلی که 40 سال است فوتبال ایران پشت در المپیک گیر کرده است به این موضوع برمی گردد.
سالهاست که این حرف ها را می شنویم اما عملی نشده است.
متولی تیم المپیک مشخص نیست فدراسیون یک تصمیم می گیرد کمیته المپیک یک تصمیم دیگر. اگر بخواهیم واقع بین باشیم امروز تیم المپیک به رغم تمام حمایتهایی که از آن میشود یتیم است و پدرش مشخص نیست.
اما مشکلات مالی در حال حاضر تمام اردوهای تیم ملی فوتبال را لغو کرده است، به نظر تیم زیر 22 سال هم با این مشکل درگیر خواهد بود؟
مشکل مالی همیشه هست اما امروز به حدی نیست که برای تیم تحت هدایت من مشکل ساز شود.
خیلی مطمئن از این موضوع صحبت می کنی؟
برای اینکه زمان زیادی تا المپیک باقی مانده و مسئولان امر می توانند بودجه لازم را از محل مناسبی تامین کنند.
حرف آخر؟
امیدوارم تیم ملی فوتبال در جام جهانی موفق باشد و بازیهای زیبایی را از ملی پوشان کشورمان ببنیم و در آخر هم برای تیم ملی زیر 22 ساله های ایران آرزوی توفیق می کنم و امید آن دارم با کسب جواز حضور در المپیک برزیل دل میلیونها ایرانی را شاد کنیم.
یکی از انتقاداتی که به شما می شود این است که برای حضور در تیم ملی با هر سلیقه و هر پیشنهادی کار میکند؟
اینکه اشکالی ندارد من آمادهام برای کمک به فوتبال ایران هر کاری که از دستم برمیآید انجام بدهم حالا هر کس هر جور که دوست دارد میتواند در موردم فکر کند.
و این موضوع برای شما اهمیت ندارد؟
به هیچ وجه.
اما این غیر منطقی است؛ مگر می شود کسی از این موضوعات ناراحت نشود؟
چون هدفم مشخص و مقدس است. در ضمن تا به حال خود را به کسی غالب نکرده ام و هیچ چشم داشتی هم به کمک کسی ندارم، دیگران از من کمک می خواهند و من هم قبول می کنم و بدون هیچ گونه چشم داشتی در خدمت تیم ملی کشورم هستم، به قول معروف برای خودم کیسه ندوخته ام.
باور کردن این موضوع کمی سخت است، در این فوتبال که قرارداد بازیکنان و مربیان میلیاردی است، علیرضا منصوریان بدون هیچ چشم داشت و پولی به فوتبال کمک می کند؟
قرارداد سال اول من با پاس 270 میلیون تومان بود اما وقتی قرار شد به عنوان دستیار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی بنشینم رفتم قراردادم با فدراسیون فوتبال 60 میلیون تومان بود تازه در پایان کار 6 میلیون از این مبلغ را هم نگرفتم و امروز حدود 18 ماه است که بدون قرارداد هدایت تیم زیر 22 سال را بر عهده دارم. نمی خواهم منتی بر سر کسی بگذارم اما می خواهم بگویم اگر من در همان حوزه باشگاهی فعالیت می کردم امروز قرارداد چند صد میلیونی می بستم که به لحاظ مالی خیلی به سودم بود اما من راه دیگر را انتخاب کردم.
این حق را به ما می دهید با وجود گفته هایت باز هم با شک و تردید به این موضوع نگاه کنیم؟
حقیقت را گفتم. البته حضور در سطح ملی برای من بی منفعت هم نبود اما این منفعت مالی نبود.
و این منفعت به چه شکلی بود؟
ورود من به سطح ملی توسط افشین قطبی بود که از این بابت خود را مدیون او می دانم.همین قرار گرفتن در کنار قطبی چیزهایی را به من یاد داد که ایده ام نسبت به مربیگری تغییر کرد.
مثلا چه چیزهایی از او یاد گرفتی؟
وقتی کنار او در تمرینات قرار میگرفتم تازه متوجه شدم که دنیای مربیگری مدرن یعنی چه.
اما همین افشین قطبی که تو از او تعریف می کنی نتوانست نتیجه بگیرد و از ایران رفت؟
شاید او به لحاظ نتیجه گیری خوب نبود اما نباید به این دلیل تمام توانایی هایش را زیر سوال ببرم، ببینید من هم با قطبی کار کرده ام و هم با کارلوس کرش این دو اصول برنامهریزی شان درست مثل هم است اصول تمرین دادن کرش دقیقا همانند قطبی است.
با این حساب این دو را باید قرینه هم دانست؟
به لحاظ کاری و فنی دقیقاً اما کرش یک فرق بزرگ با افشین قطبی دارد و آن هم این است که او قطبی بود اما این کارلوس کرش بزرگ. سرمربی سابق رئال مادرید و تیم ملی پرتغال و دستیار چندین ساله سرالکس فرگوسن بزرگ. وزن کاری کرش به هیچ وجه نه با قطبی بلکه با خیلی از مربیان به نام فوتبال اروپا هم قابل قیاس نیست.
طبیعتا باید خیلی خوشحال باشی که در کنار کرش کار می کنی؟
خدا را شاکرم. اگر روزی هزار بار هم شکر کنم باز هم کم است.
کارکردن باکرش چگونه است؟
هم خیلی سخت است و هم خیلی شیرین. وقتی با کرش هستی نمی دانی روز کی تمام می شود. او سطح توقعش خیلی بالاست. وقتی کاری می خواهد باید به بهترین شکل ممکن انجام بدهی. اگر کارت نقص داشته باشد آن وقت است که زمین و زمان را به هم می دوزد. وقتی کنار کرش قرار گرفتم و هرچه که به جلو رفتیم احساس کردم کار یک مدل دیگری است. اگر می خواستم این چیزهایی که پیش کرش یاد گرفتم را جای دیگری یاد بگیرم باید خیلی هزینه می کردم.
اینکه بدون پرداخت یک ریال توانستی سطح دانش مربیگری ات را بالا ببری اگر منفعت مالی نیست پس چیست؟
حضورم کنار کرش یک فرصت بود و البته که من از آن بهترین شکل ممکن استفاده کردم.
این فرصت چگونه برای تو به وجود آمد؟
پنچ شش ماه پیش بود درست در روزهایی که کار تیم ملی در گروهش گره خورده بود و حتی صحبت از اخراج کرش بود او به من پیشنهاد همکاری داد.
و چطور به این نتیجه رسیدی که این پیشنهاد را در آن شرایط سخت قبول کنی؟
شرایط سختی بود. کرش تنها بود و زیر فشار زیادی قرارداشت او وقتی پیشنهاد داد به او گفتم ارزیابی هایم را می کنم و اگر به این نتیجه برسم که بیایم حتماً می آیم. می دانستم اگر پیشنهاد کرش را قبول کنم در تیم ملی سمتی نخواهم داشت. سر تمرین همه کاره ام اما در واقع هیچ کاره ام با این حال چون بحث ملی بود ده روز قبل از بازی با عمان به کادر فنی اضافه شدم و امروز خوشحالم که چنین تصمیمی گرفتم من هم گوشه ای از کار را گرفتم تا تیم ملی کشورم در نهایت با اقتدار موفق شد جواز حضور در جام جهانی را به دست آورد.
با توجه به صعود تیم ملی به جام جهانی همکاریات با کرش چگونه خواهد بود؟
هدف اول کرش حضور در جام جهانی و هدف دوم و بالاترش حضور موفق و تاثیرگذار در برزیل است، او می گوید تازه کار شروع شده است و من هم در این راه هر کمکی که بتوانم به تیم ملی کشورم می کنم.
یعنی تو در کنار کرش روی نیمکت تیم ملی می نشینی؟
ما با هم همکار هستیم و دلیلی وجود ندارد که بخواهیم به این همکاری پایان بدهیم اما با این حال هیچ چیز مشخص نیست. شاید باشم و شاید نباشم.
پس تکلیف تیم زیر 22 سال چه می شود؟
او تاکید زیادی بر آماده سازی هر چه بهتر تیم زیر 22 سال دارد. کرش معتقد است که اگر تیم ملی بخواهد تغییر نسل بدهد بازیکنان این تیم باید جایگزین بازیکنان فعلی تیم بزرگسالان شوند. از این رو او با حساسیت خاصی پیگیر امور تیم زیر 22 سال است تا کارها به درستی پیش رود.
اوضاع تیم زیر 22 سال امروز چگونه است؟
تقریباً اسکلت اصلی تیم را پیدا کرده ام. کرش هم به دقت تیم من را زیر نظر دارد او حتی سه چهار بازیکن از تیم زیر 22 سال را زیر نظر دارد که اگر در لیگ امسال خوب کار کنند حتی این شانس را دارند که جز مسافران برزیل قرار بگیرند.
از تیم تحت هدایتت می توان انتظار داشت که آرزوی 40 ساله فوتبال ایران را برآورده کند و جواز حضور در المپیک 2016 برزیل را بگیرد؟
قرار بر این شده است که بازی های مقدماتی المپیک دیگر در سطح قاره آسیا برگزار نشود و مسابقات زیر 22 سال آسیا از این به بعد حکم مقدماتی المپیک را دارد در پایان آن سه تیم اول مجوز حضور در المپیک را پیدا می کنند.
حالا این برای فوتبال ما خوب است یا بد؟
بازی هایی که به صورت تورنمنتی و متمرکز برگزار می شود خوب است و تجربه نشان داده است که فوتبال ایران در این مسابقات بهتر می تواند نتیجه بگیرد. البته این زیاد معلوم نیست.
چرا؟
مسابقات انتخابی المپیک 2016 اوایل همان سال برگزار می شود یعنی دو سال و نیم دیگر. بازیکنی که امروز در تیم من 20 و 21 سالش است در آن سال دیگر نمی تواند برای تیم زیر 22 سال به میدان برود باید برای اینکه در آن زمان تیم خوبی را روانه مسابقات کنیم از امروز به فکر باشیم.
راه حل شما به عنوان سرمربی تیم زیر 22 سال برای این موضوع چیست؟
واقعیتش را بخواهید کار مشکلی پیش رو داریم. برای این مسابقات در واقع باید تیم دیگری را آماده کنیم.
به نظر این راه حل خوبی نیست؟
باید به دنبال استعدادهایی باشیم که بتوانند در سال 2016 ما را امیدوار کنند تا فوتبالمان به المپیک راه پیدا کند. به همین منظور باید به نقطه نقطه این مملکت سرک بکشیم. باید بازیکن 17-18 ساله که می تواند رشد کند را پیدا کنیم و او را زیر نظر بگیریم تا هم خوب آموزش ببیند و هم اینکه با حضور در مسابقات مختلف تا قبل از سال 2016 به مرز پختگی کامل برسد.
جواب سوالم را نگرفتم، می توانیم به المپیک برسیم یا خیر؟
اگر مشکلی پیش نیاید و بودجه لازم برای این امر مهیا باشد بله .
یکی از مشکلاتی که تیم المپیک در سال های اخیر با آن رو به رو بوده است این است که متولی آن مشخص نبود و همواره بین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک سرگردان بوده است؟
دقیقاً برای رفع این معضل بزرگ به علی کفاشیان و بهرام افشارزاده رییس فدراسیون فوتبال و دبیر کل کمیته المپیک پیشنهاد دادم که بنشینند و حرف هایشان را در خصوص تیم المپیک هماهنگ کنند و یک متولی را برای انجام امور کارهای تیم المپیک انتخاب کنند. اصلاً یکی از دلایلی که 40 سال است فوتبال ایران پشت در المپیک گیر کرده است به این موضوع برمی گردد.
سالهاست که این حرف ها را می شنویم اما عملی نشده است.
متولی تیم المپیک مشخص نیست فدراسیون یک تصمیم می گیرد کمیته المپیک یک تصمیم دیگر. اگر بخواهیم واقع بین باشیم امروز تیم المپیک به رغم تمام حمایتهایی که از آن میشود یتیم است و پدرش مشخص نیست.
اما مشکلات مالی در حال حاضر تمام اردوهای تیم ملی فوتبال را لغو کرده است، به نظر تیم زیر 22 سال هم با این مشکل درگیر خواهد بود؟
مشکل مالی همیشه هست اما امروز به حدی نیست که برای تیم تحت هدایت من مشکل ساز شود.
خیلی مطمئن از این موضوع صحبت می کنی؟
برای اینکه زمان زیادی تا المپیک باقی مانده و مسئولان امر می توانند بودجه لازم را از محل مناسبی تامین کنند.
حرف آخر؟
امیدوارم تیم ملی فوتبال در جام جهانی موفق باشد و بازیهای زیبایی را از ملی پوشان کشورمان ببنیم و در آخر هم برای تیم ملی زیر 22 ساله های ایران آرزوی توفیق می کنم و امید آن دارم با کسب جواز حضور در المپیک برزیل دل میلیونها ایرانی را شاد کنیم.