زنان

بالا بردن سواد رسانه ای زنان مانع انتقال پیامهای منفی به نسل آتی می شود

متاسفانه ما خودآگاه یا ناخودآگاه با کپی برداری‌های غیر منطقی و غیراصولی و گزینش نشده سریال‌هایی را به روز و باب می‌کنیم که شخصیت زن ایرانی را زیر سئوال می‌برد و اگر کسی اندکی سواد رسانه‌ای داشته باشد به راحتی می‌تواند به این موضوع پی ببرد.
گفتگو: نفیسه زارعی- پای سریال رسانه ملی با خانواده نشستهای و به واسطه اطمینانی که داری میگذاری تا حتی کوچکترین عضو خانواده هم از تماشای سریال لذت ببرد، اما به یکباره ارائه تصویری نامناسب به عنوان یک زن و یا مادر احساس نگرانی توام با تعجب کنی، این البته شرح مادرانهای از سریالها و برنامههایی است که اخیرا رسانه ملی نسبت به پخش آنها مبادرت میکند و ما نیز برای آسیبهای این مسئله و کارکرد رسانه به سراغ نیره عظیمیان مدرس و کارشناس امور فرهنگی و رسانه رفتیم و طی گفتگویی از چرایی این ماجرا آگاه شدیم.

مهم ترین رسالت رسانه در عصر حاضر را چه میدانید؟

رسانه وسیلهای است برای حمل کردن پیام از فرستنده به گیرنده که میتواند در قالبهای گوناگون ارائه شود اما اگر بخواهیم درباره کارکرد این ابزارها توضیح بدهیم یکی از مهمترین کارکردهای رسانهها اطلاع رسانی خبری است. اما از دیگر ویژگیها و کارکردها میتوان انتقال میراث اجتماعی و تاریخی و از همه مهمتر فرهنگمان را از نسلی به نسل دیگر باشد، رسانهها یک نوع ابزار اقتصادی هم به حساب میآیند، آگهیهای تجاری و تبلیغات اینترنتی که متاسفانه امروز به صورت تب اینترنتی بروز کرده است از جمله این موارد است هم چنین اشتراک گذاریهایی که ویژگی رسانههای نوین به حساب میآید کارکرد رسانه در عصر ما است.

شما این کارکردها را در رسانه ملی یک فرصت میدانید و یا یک تهدید؟

این مسئله یک نوع فرصت است در صورتی که نظارت از طریق جمع آوری و توزیع اطلاعات در حوزه رویدادهای محیط اطرافمان باشد و از سویی هم میتوان آن را نوعی تهدید به حساب آورد در صورتی که مخاطبان ما سواد رسانهای مطلوب را برای کسب اخبار درست از نادرست نداشته باشند یک نوع تهدید به حساب میآید، در ایران نیز مسئله سواد رسانهای مطرح است در جامعه ایرانی ما اگر زنان به عنوان نیمه پر جمعیتی دارای سواد رسانهای کامل و جامع باشند، میتوانند به راحتی از این رسانهها به شکل فرصت استفاده کنند اما اگر عکس این قضیه در جامعه حاکم باشد، به طور مثال در دانشگاه ایرانی بروز یک سری از مسائل و مشکلات مثل رفتارهای خلاف عرف و شرع حتی در اشتراکگذاریها یک نوع تهدید برای جامعه و دولتمردان ما به حساب میآید، این درحالی است که از این ابزار تازه میتوان به بهترین و یا بدترین نحو استفاده شود.

رسانه ملی عموما رسانه دولتی محسوب میشود و بنابراین دولت نیز در قبال این خوراکهای رسانهای و تبدیل آن به فرصت یا تهدید مسئول است. یک کارکرد رسانه ملی فرهنگ سازی است و باید توجه داشته باشیم که بیشترین مخاطب رسانه زنان و کودکان هستند، رسانه ملی گاهی از طریق پخش آگهیها و تبلیغاتی که پخش میکند فرهنگ عمومی را دستخوش تغییر قرار میدهد، نوع پوشش زنانی که در این آگهیها هستند و طرز فکر مصرفی آنها و تجددی که بیشتر به سبک غربی است تا سبک اسلامی در تبلیغات امروز مشاهده میکنیم که با فرهنگ اصیل ما در تضاد جدی قرار دارد، ما میگوییم رسانه ملی یک رسانه سراسری است یعنی کل افراد جامعهای به نام ایران مشغول تماشای آن هستند و این آگهیها مدنظر تمام جامعه قرار میگیرد و در ناخودآگاه زنان تاثیر میگذارد و این‌‌ همان اصلی است که میگوید رسانه ذائقه ساز است.

یکی از مخاطبان عمده سریالها زنان هستند، ارزیابی شما از نقش این تولیدات رسانهای ویژه در سالهای اخیر در حوزه زن و خانواده چیست؟

در مقیاس رسانه ملی، سریال و فیلمهای ما تصاویری گزینشی با توجه به شرایط و آداب و سنن ما باید باشد. متاسفانه در این سالها پدیدهای نامناسب در جریان تولید فیلم شکل گرفته است.

دست اندرکاران فیلمها قبل از اینکه بخواهند یک سریالی را پخش کنند ابتدا از روی نسخهای غیر ایرانی ابتدا ویرایش کرده، مونتاژ و طراحی و بازسازی میکنند و متاسفانه در این مونتاژها و یا حتی سریالهایی با سبک ساخت داخلی شخصیت زن ایرانی را مورد تظلم قرار میدهند و از او یک شخصیت همیشه در حال گریه جمع و جور کردن اعضا خانواده و... به تصویر کشیده میشود.

به نظر من شخصیت حقیقی زن مسلمان ایرانی در لابلای این سریالها بعضا فراموش و گم شده است ما اکثرا میبینیم زنان ایرانی از اینکه نتوانستند مانند یک زن اصیل ایرانی با وجود داشتن الگوهای عملی در این فیلم نامهها خانوادهشان را قوام بدهند و این خانوادهها دچار فروپاشی شدهاند رنج میبرند و بنابراین برخلاف واقع شخصیت منفعلی دارند، حتی با یک نگاه به برنامههای اخیر سیما و حضور زنان در گپ و گفتهای قبل از افطار ماجرا را به خوبی روشن میکند. زنان دعوت شده به این برنامهها عموما از قشر آسیب دیده بودهاند، نه قشری که در بستر خانواده و تعالیم اصیل آن رشد کرده باشند و یا بلعکس سعی میشود تصویری از زنان مردگونه یا مردواره کردن زن ارائه شود در صورتی که شخصیت اصیل زن ایرانی غیر از این است.

گاهی برخی از مفاهیم زنانه در سریالها کاملا با فرهنگ ما در تضاد است از همه مهمتر آنکه میبینیم در برخی از فیلمهای معمولا پرمخاطب شبانگاهی خیانت عضوی به دیگری به صورت آشکار در حال نمایش است و این آسیبی جدی برای بنیان خانواده به حساب میآید و این آسیب در مرحله اول متوجه زنان جامعه میشود این در حالی است که چنین مفاهیمی داخلی و بومی ما نیستند و معمولا در سریالهای ترکیهای مشاهده میشوند.

متاسفانه ما خودآگاه یا ناخودآگاه با کپی برداریهای غیر منطقی و غیراصولی و گزینش نشده سریالهایی را به روز و باب میکنیم که شخصیت زن ایرانی را زیر سئوال میبرد و اگر کسی اندکی سواد رسانهای داشته باشد به راحتی میتواند به این موضوع پی ببرد.

البته باید گفت آن دسته از افرادی که ماهواره دارند این شبیه سازی را به خوبی متوجه نمیشوند و افرادی که این بدافزار را ندارند به راحتی متوجه میشوند که یک تغییر و تحول و جهشی در سریالهای ایرانی صورت گرفته که برخلاف شخصیت و زندگی ایرانی اسلامی است.

آیا شما این توجیه را که برای عدم جذب مخاطب به ماهواره، برنامه با سبک و سیاق غربی بسازیم را میپذیرید؟

جذب مخاطب از طریق شبیه سازی ماهواره با توجه به عدم درک درست سواد رسانهای در بین اقشار مختلف به ویژه در میان سیاست گذاران و کارگزاران رسانهای باعث تقلید کورکورانه بخشی از جامعه از الگویی میشود که گمان میکنیم ایرانیزه شده است البته باید گفت گاهی این کار با توجیه غلط جذب مخاطب حداکثری برای استفاده از رسانه سالم و تفریح مناسب صورت میگیرد این در حالی است که به طور مثال مخاطب به راحتی میتواند تفاوت برنامهای مثل بفرمایید شام که از ماهواره پخش میشود را با شام ایرانی درک کند. در حقیقت این برنامه یک کپی تمام عیار است و هیچ تفاوتی بین این دو دیده نمیشود جز در نحوه پوشش که آن هم به اقتضای ایدئولوژی اسلامی و جهان بینی اسلامی ما باید رعایت شود مخاطب به خوبی درک میکند اگر برنامه ماهواره بد است پس این نسخه داخلی چیست؟ بنابراین اگر ماهواره حرام است پس چرا این تضاد جدی وجود دارد؟ ضمن اینکه سبک زندگی غربی را نیز ترویج میدهد این درحالی است که یکی از وظایف رسانه ما باید ایجاد تفکر خلاقانه و موشکافانه باشد که البته در برخی از برنامهها مشاهده میشود.

شما جایگاه زنان در افزایش سوادرسانهای را چگونه میدانید؟

باید توجه داشته باشیم مخاطب گیرنده منفعل پیام رسانهای نیستند، آنها پیامها را درک میکنند ما نمیتوانیم طبق این اصل برنامههایی بسازیم که فقط جذب مخاطب را مدنظر قرار دهد و داشتن دانش رسانه صحیحای برای زنان به دلیل ناقل بودن در فرهنگ از اهمیت بالایی برخوردار است. تاثیرات تلویزیون بر جامعه زنان ایرانی کم نبوده اگر برای زنان ایرانی برنامه ریزی کنیم تا سواد رسانهایشان را بالا ببریم و با تکنیکهای رسانه آشنایشان کنیم دیگر در نوع فرهنگ پذیریشان دچار تزلزل نمیشوند زیرا اکثر آنها به عنوان مادر هستند و فرهنگ غلط تجددپذیری را به نسل بعد خود منتقل نمیکنند. زنان ایرانی نقش یک شهروند مسئولی را بر عهده دارند که در تعلیم و تربیت به صورت آگاهانه میتوانند به تجزیه مسائل قبل از انتقال آن به خانواده بپردازند و رسانه میتواند در این بین با برنامه خوش ساخت و بومی که با فرهنگ ملی ما همخوانی دارد جامعه را به این واسطه به سوی آینده مطلوب رهنمون کند.

https://shoma-weekly.ir/A1uavP