همه دلسوزی های یک مادر برای ورزش این مرزو بوم با عذر خواهی فراوان از مادران عروس عرض می کنیم که اخیراً مادران عروس ورزش ما تعدادشان روز به روز افزایش می یابد و با کلماتی که نثار داماد خود یعنی ورزش این مرزو بوم و این دیار کهن می کنند حضار را چنان هیجان زده می کنند که نا خود آگاه و بدون آن که بدانند برای چه و برای که می زنند، همین طوری هی کف می کنند و کف می زنند. آخرین مادر عروس ورزش هم با اطلاعاتی جمع کرده از انتقال گرت بیل از تاتنهام به رئال هم گفته( البته بدون ذکر نام بازیکن و باشگاه) تا انحلال آرارات و وضعیت اسفبار استقلال و پرسپولیس! شخص مورد ذکر! در مراسم بزرگداشت ناصر حجازی حضور غافلگیرکنندهای داشت و قبل از آنکه به میان جمع برود و با خبرنگاران، هنرمندان و ورزشکاران عکس یادگاری بیاندازد، پشت میکروفون رفت و درباره کلیت ورزش و فوتبال صحبتهای جالبی کرد:«امروز یک فوتبالیست با مبلغ 100 میلیون یورو از تیمی به تیم دیگر رفته است در حالی که کل ورزش ایران 6 هزار میلیارد تومان بودجه میخواهد به عبارتی یک دوازدهم بودجهای که به انتقال این ورزشکار اختصاص داده شده مورد نیاز ورزش ماست. با توجه به گردش هزاران میلیاردی ورزش در سراسر جهان نباید به این ارقام اکتفا کرد» جناب محترم همچنین در صحبتهایش نسبت به اوضاع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ابراز تاسف کرد و البته از انحلال تیم فوتبال باشگاه آرارات ابراز تاسف نمود. در نشانی بعدی همان شخص، اشاره به رده هفتم ایران در رنکینگ جهانی در دوره خاتمی بوده و گفته: «یکی از ارزشمندترین خاطرات دوره ریاست جمهوری خاتمی همین است.» آخرین جمله این مادر بزرگوار ... ببخشید این پدر محترم و مادر عروس ورزش که با تشویق حضار مواجه شده اشاره او به غلامحسین مظلومی و آرزوی سلامتی برای وی بود. البته ما هرچه فکر کردیم نفهمیدیم کجای فوتبالمان در زمان ریاست جمهوری خاتمی بر فدراسیون فوتبال... (بازهم ببخشید بر کشورمان) رنکینگ هفتم داشته؟ نه عصبانی نشید، حتماً اشتباه چاپی بوده.
ورزش
بازی هفتاد تومانی
انتظار نداشته باشید وقتی همه مملکت یک هفته و حتی بیشتر ورزش را تعطیل می کنند و چهار میخ پای رسانه ملی می نشینند تا بازی آغاز شود، ما سکوت کنیم. انتظار نداشته باشید حتی اگر بازی قرمز و آبی که مدتی است به دربی معروف شده یخ از آب در می آید و یا هیجان فوق العاده ای در آن موج می زند ما ساکت بمانیم.
فردوس عادلی پور- انتظار نداشته باشید وقتی همه مملکت یک هفته و حتی بیشتر ورزش را تعطیل می کنند و چهار میخ پای رسانه ملی می نشینند تا بازی آغاز شود، ما سکوت کنیم. انتظار نداشته باشید حتی اگر بازی قرمز و آبی که مدتی است به دربی معروف شده یخ از آب در می آید و یا هیجان فوق العاده ای در آن موج می زند ما ساکت بمانیم. انتظار نداشته باشید حتی با وجود گذشت سه روز از این دیدار ما ساکت بمانیم! که نمی مانیم! این را هم باور نمی کنیم که حاشیه های این دیدار حتی سه روز بعد از آن جذابیت نداشته باشد. یکی از خنده دار ترین حاشیه ها که واقعاً هیچ ربطی به بازی نداشت و افراد فقط قصد گرفتن شاه ماهی از آب گل آلود را داشتند این بود که یک خانم نسبتاً معروف به مناسبت این دیدار پیغام داد که:« هنوز هم ۱۰۰ هزار نفر این ورزشگاه را پر میکنند و امید من به روزی است که زنان سرزمینم نیز راهی به این ورزشگاه «آزادی» داشته باشند.» و این یعنی آن که همه مشکلات بانوان حل شده و فقط راه ورود به آزادی بسته مانده! دیگری هم آن که جناب ایمون زاید که به غیر از اون سه تا گلی که به استقلال زد، فقط مصاحبه کرد و مصاحبه، قبل از بازی پیام داد که:« من میخواهم پرسپولیس در هفتاد و هفتمین دربی تهران موفق باشد. من آرزوی شکست پرگل استقلال را دارم.» بنا بر این ما از ته ته قلبمون و از اعماق اعصابمون دعا کردیم که این دو به آرزوشون برسن. اما خوب دیدید که چه شد. آرزوی اول که باعث شد نیروی انتظامی دختران پسر نما را در آستانه ورود به ورزشگاه کشف و ضبط کند و آرزوی دوم هم که ... . حالا ما موندیم واقعاً این بازی ارزشش را داشت که بلیت جایگاه تا هفتاد هزار تومان به فروش برسد؟ و انصافا یک تیتر قشنگ از یک روزنامه خلاق: دربی 77، 7 دقیقه به 7.