حال با گذشت 6 سال از فتنه 88 و گوشزدنمودن واژهای به نام نفوذ از سوی مقام معظم رهبری و دستگیری نفوذیها توسط نیروهای امنیت جمهوری اسلامی ایران به سادگی میتوان دریافت که بخشی از فرایند نفوذ بر محور زنان پایهریزی شده است، این مهم بدون شک در روزهای انتخابات با شعارهای زنانه توأم شده و سعی در کسب کرسیهای نهادهایی را دارند که به عنوان شاهرگهای حیاتی جامعه به حساب میآیند.
این روزها اما خبر دستگیری افرادی که در قالب فعالان رسانهای خوش خدمتی خود را به جریان نفوذ اثبات کردهاند، باعث جنجالهایی در فضای رسانهها و بهویژه رسانههای مجازی شده است از جمله این افراد فردی به نام ریحانه طباطبایی است. وی که سابقه کار در مجلات چلچراغ و ایران فردا، شبکه خبری سینا و روزنامههای فرهیختگان، کلمه سبز، بهار و شرق را دارد، در سال 84 جزء امضاکنندگان بیانیه 161 نفره زنانی بود که با نگاه فمینیستی از شعار برابری جنسیتی کاندیدای حزب مشارکت حمایت کردند و بعدها نیز در صف حامیان اصلاحات و طیفهای سیاسی نظیر آن قرار گرفت و اکنون نیز به واسطه فعالیتهایی که او را برای شبکه اطلاعات ایرانی تبدیل به یک نفوذی کرده است، دستگیر و محکوم به حبس نموده این درحالی است که باوجود احراز چنین حکمی شبکههای ضد انقلاب دست به کار شده و در حمایت این به اصطلاح فعال مدنی و فعال حوزه زنان کمپینهایی را تشکیل دادهاند که بیشتر بر محور زنانگی میچرخد، کمپینهایی که یادآور سالهای نهچندان دوری است که تلاش میشد اغراض فمینیستها در قالب جمعآوری امضا به شکل یک مطالبه مدنی به نمایش گذاشته شود و سپس سربزنگاه با یک عملیات رسانهای تمام معنا تبدیل به یک مطالبه کلی و جدی گردد و بخش نهایی پروژه نفوذ آماده پردهبرداری شود.
به هر ترتیب تجربه روزگار تلخ 88، تصویری از این سوء استفادههای زنانه را در تاریخ انقلاب اسلامی به رخ میکشد. تصویری که حالا بیشتر تودههای مردم به خوبی میدانند که بیش از آنکه این عملیات روانی و رسانهای یک مانور دلسوزانه باشد یک ژست سیاسی صرف است که راه را برای نفوذ هموار میکند.