به هر ترتیب با وجود اجرای ناقص و به تعبیر بهتر عدم اجراییشدن این قانون نه تنها شاهد بهبود رویه در کیفیت حجاب مهمانداران هواپیما نبودیم؛ بلکه با تغییر مجری قانون و نگرش متفاوت دولتمردان به این موضوع، قانون توسعه عفاف و حجاب به فراموشی سپرده شد و همچنان پوشش بانوان کادر پرواز با آنچه در عرف و شرع وضع شده منطبق نیست و این جریان به قوت خود همچنان ادامه دارد و اکنون در سایه دوران پسابرجام و حضور یکی از شرکتهای هواپیمایی فرانسوی در ایران اینبار حاشیههایی متفاوت و از نوع غیروطنی در حوزه پرواز و پوشش مهمانداران رقم خورد.
29فروردین، تاریخ از سرگیری پروازهای پاریس به تهران است، پروازی که تنها شرکت هواپیمایی ایرفرانس انحصار آن را در اختیار دارد و اکنون در آستانه ورود این شرکت به ایران، مهماندارانش، علیرغم آگاهی از قوانین و مقررات ورود افراد خارجی به ایران و رعایت قانون حجاب در کشور ما، نسبت به رعایت این قانون که بر مبنای ارزشهای اسلامی استوار است، در پروازهای آتی خود اعتراض کردهاند، این درحالی است که ایرفرانس تا قبل از تحریم ایران پروازهای متعددی به تهران داشته و قواعد و قوانین جمهوری اسلامی ایران را به عینه تجربه کرده است.
آنچه مسلم است این موضوع بیش از هرچیز یک ترفند یا بازی سیاسی برای عدم ارائه خدمات و ایجاد اخلال در روند اجرای تعهد طرف فرانسوی به ایران است و به خودی خود نوعی بدعهدی سیاسی از طریق زیرسؤالبردن حجاب، به حساب میآید، درحقیقت طرف فرانسوی در پس این رفتار هدفی تازه را دنبال میکند، بدین ترتیب که ابتدا با شانتاژ خبری ذهن دنیا را نسبت به موضوع حجاب اجباری در ایران مخدوش کرده و همنوا با رسانههای غربی، حجاب در ایران را مخل آزادی زنان، جلوه میدهد و چهرهای منفی از حجاب در نظام اسلامی را در اذهان عمومی دنیا به تصویر میکشد و با عدم حضور خود در پروازهای ایران بر ابهامات ایجاد شده در دنیا بیش از بیش دامن میزنند.
اما در پس سایه سنگین این بدعهدی و در ورای تمام اهدافی که مهمانداران زن ایرفرانس در مقام پیادهسازی آن برآمدند، عدم نهادینهسازی سیاستهای قانون توسعه عفاف و حجاب نیز بر این موضوع دامن زده است؛ به عبارت بهتر اگر در طی این سالهایی که بانوانی با عنوان مهماندار در سیستم هوایی کشور مشغول خدماترسانی هستند، با رعایت پوشش مناسب نسبت به ارائه الگوی متعادلی از حجاب یک بانوی ایرانی که با رعایت تمام حدود فرض شده در شرع و قانون میتواند بهعنوان یک مهماندار به فعالیت بپردازد حرکت کرده بودند؛ به خودی خود میتوانست راه رفتارهای این چنینی را ببندد در حقیقت زنان مهماندار میتوانستند، مقدمه آشنایی با حد پوشش در ایران باشند نه اینکه مانند شرایط فعلی با عدم رعایت موازین شرعی پوشش بر ناآگاهی و جهالت عدهای دامن بزنند.
البته در ورای این موضوع گاهی شیطنتهایی از این جنس در روابط بینالمللی و دیپلماتیک نیز صورت گرفته است، حضور نماینده پارلمان اروپا با پوشش نامتعارف در برابر یکی از مسئولین حکومتی علیرغم شناخت کامل آنها از قوانین کشور ما نشاندهنده نوعی تابوشکنی غربی علیه حجاب بهعنوان یک قانون مترقی در بطن نظام جمهوری اسلامی است و شاید اصلیترین دلیل بروز چنین رفتارهایی را فارغ از بهانهتراشی سیاسی، عدم نهادینهکردن موضوع حجاب و انتقال این گفتمان به عنوان گفتمان غالب جمهوری اسلامی که از شریعت مقدس اسلام منبعث شده، دانست که مورد تغافل جدی متولیان امر قرار گرفته است.
این درحالی است که صرفنظر از قوانین جمهوری اسلامی احترام به قواعد شریعت ادیان آسمانی که توصیه شده در فرهنگهای گوناگون است میبایست مدنظر و مورد توجه دستگاه دیپلماسی کشور قرار بگیرد تا از این طریق مهمانان خوانده و ناخوانده ایران به فرهنگ ملی ما احترام گذاشته و رعایت حرمت میزبان را نمایند از سوی دیگر در کنار این اقدامات نیز حسن اجرای قوانین موجود در این حوزه میبایست در دستور کار متولیان امر قرار گیرد تا در داخل کشور نیز نوعی نهادینهسازی قوانین به شیوههای نرم فرهنگی اتفاق بیفتد تا هرگز شاهد بداخلاقیهای غربی در این حوزه نباشیم.