اما از آنجا که قرار است ما همیشه از این بزرگواران الگو برداری کنیم، در این کوتاهه سعی بر آن داریم تا ابعاد این موضوع را بیش از پیش روشن کنیم. به نظر میرسد بهترین الگویی که امروزه میتوان از آن ازدواج آسمانی برداشت کرد، ازدواج آسان است. آنچه در جامعه ما منسوخ شده بود و مدتی است فقط جرقههایی از ازدواجهای آسان را در جامعه شاهدیم. برای این کار بهتر دیدیم به بازخوانی رهنمودهای مقام معظم رهبری در این رابطه بپردازیم.
بسیاری از دختران و پسران جوان مایلند که خطبه عقد آنان توسط رهبر انقلاب خوانده شود. مقام معظم رهبری با شرایط خاصی دختران و پسران را به عقد یکدیگر در میآورند که یکی از این شرایط، مهریه معین است.
البته ایشان پس از جاری کردن خطبه عقد به بیان علل نوع نگاه خویش در این زمینه میپردازند و با بیانی شیرین توصیههای بسیار مهمی به زوج جوان برای استحکام خانواده مطرح میکنند.
ایشان در یکی از این گفتگوها پس از مراسم عقد اینطور درباره مهریه و ازدواج مناسب توصیه کردهاند که: اگر بخواهید زندگی، زندگی خوبی باشد باید آن را از تشریفات و زوائد زندگی خالی کنید.
اینکه میگوییم ۱۴ سکه مهریه بیشتر نباشد، نه برای این است که ۱۴ سکه بیشتر اشکالی ایجاد میکند نه، ۱۴ هزار سکه هم باشد ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. اما این برای این است که جنبه معنوی ازدواج غلبه پیدا کندبر جنبه مادی.
روش اسلام بهتر است
هم در مسیحیت و هم در یهودیت و هم در ادیان دیگر، این انضباط (ازدواج})به شکلی دیگر البته هست. اسلام آنها را هم معتبر دانسته است. آنها را زن و شوهر دانسته است و فرزندان آنها را حلالزاده دانسته است.
نحوه و نوع ازدواج در اسلام، بهتر از ازدواج بقیه ادیان و بقیه ملل است. هم مقدماتش، هم اصلش و هم ادامه و استمرارش طبق مصلحت انسان گذاشته شده است. البته ازدواجهای بقیه ادیان هم از نظر ما معتبر و محترم است، یعنی، همان عقدی که یک مسیحی در کلیسا یا یک یهودی در کنیسه انجام میدهد یا در هر قوم و ملتی، هر طوری انجام میشود از نظر ما معتبر است و ما آن را برای خودشان باطل نمیدانیم ولیکن این روشی که اسلام معین کرده، بهتر است. برای مرد حقوقی، برای زن حقوقی، برای زندگی آدابی، برای ازدواج روش و شیوهای معین کرده است. اصل هم این است که خانواده بماند و خوشبخت باشد.
تشریفات ساده ازدواج اسلامی
شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف، خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است. البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد، هر کس هر مقداری که مایل است، اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست. هر کس خواست میتواند انجام بدهد، هر کس نخواست، نه. اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند، و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست. در اسلام، یک صیغهای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد میگیرند... حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ میتوانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.
با شادی و میهمانی موافقیم، با اسراف نه
تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است. آن کسانی که با تجمّلات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذّتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضرّ برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضرّ. با تجمّلات زیادی، جامعه زیان میکند. البتّه در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. امّا وقتی که همین طور مرتّب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حدّ خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود. برخی، اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است. بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیه دخترش را فراهم کند، اینها حرام است. بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه میکنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.
این هتلها و سالنهای پرخرج، عروسی را شیرین نمیکند
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد امّا ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. شادی و میهمانی و دعوت کردن ازدوستان و نزدیکان و خویشاوندان و رفقا خوب است اما اسراف بد است. شأن ملت مسلمان ما نیست.
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم برای دختر مکرمه خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گران قیمت است. در هتلها، در این سالنهای گران قیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی؟! برای
عقب نماندن از قافله اسراف؟!
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان (علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسیِ شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این مهمانیهای مفصّل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل میکند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزّتِ دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
هر چه مراسم را کمتر و سادهتر بگیریم بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند مأیوس نشوند.