سارا پارسایی- هرچقدر آتش جنگ در منطقه غرب آسیا برافروختهتر میشود؛ انگار شعلههای آن دامن همه دنیا را قرار است بگیرد؛ یک روز فرانسه، روز دیگر ایتالیا و امروز معضلی به نام مهاجرینی که از جنگ گریخته و به دنبال جایی برای زندگی امن میگردند؛ بدون تردید خطر داعش که ساخته دست کشورهای قدرتطلب بود، امروز بیش از هر زمان دیگری گریبان پدرخواندههای خود را گرفته است.
در میان خشونت و رعب و وحشتی که در ذات تروریسم داعش نهفته است، میتوان از این ویژگی بهعنوان فصل مشترک تئوریسینها و تغذیهکنندگان داعش با قربانیان بیگناهی مانند سوریها یاد کرد؛ فصل مشترکی که باعث شده اکنون سیل آوارگان شرقی به سمت غرب روانه شوند، در ابتدای این مهاجرتهای اجباری برخی از کشورهای غربی پذیرای هجمی از آوارگان به دلیل کاهش شاخصهای رشد جمعیتی و کمبود جدی نیروی کار خود بودند؛ آلمانها از همان روزهای اول در قیاس با سایر کشورهای اروپا و کشورهای حوزه اسکاندیناوی راحتتر دروازههای خود را به سوی آوارگان جنگزده که راه دور و درازی را برای رسیدن به آنجا طی کرده بودند، باز کرد این درحالی بود که بهدلیل گرایش مذهبی مهاجران به اسلام، خطر جدی انتشار این آیین در کشورهای غربی بیش از بیش از سوی سردمدارانشان احساس میشد، با این وجود سیاستمداران آلمانی معتقد بودند که اگرچه هزینههای کوتاهمدت آموزش، اسکان، اشتغال و از همه مهمتر، انسجام فرهنگی مهاجران مسلمان به این کشور سنگین است؛ اما مواهب بلندمدتی را در خود نهفته دارد که رنج به جان خریدن این دشواریها را برایشان ارزشمند میکند. دولت آلمان در ماههای اخیر اعلام کرده بود آمادگی پذیرش سالیانه ۵۰۰ هزار مهاجر را برای چندین سال دارد.در حال حاضر، بیش از یک میلیون مهاجر در آلمان بهسر میبرند که ۳۰۰ هزار تن از آنها در سال ۲۰۱۴ وارد شدهاند و گفته میشود یکسوم آنها، به دروغ ملیت خود را سوری اعلام میکنند؛ چراکه باتوجه به سیاستهای جدید آلمان و میانگین بالای تخصص در میان آوارگان سوری، ۸۷درصد از این مهاجران موفق به کسب پناهندگی در آلمان میشوند.
همه چیز برای مهاجرینی که آلمان را برای کار، زندگی و اسکان انتخاب کرده بودند خوب پیش میرفت تا اینکه به یکباره در شب سال نو میلادی انتشار خبر هتک حرمت به زنان آلمانی آن هم توسط مهاجرین باعث تغییر وضعیت آنها شد؛ این درحالی بود که تا پیش از این آلمان با وجود رفاه اقتصادی مناسب در زمره کشورهایی به حساب میآمد که زنان در آن از امنیت قابل ملاحظهای برخوردار نبودند و شاید به همین خاطر است که آنگلا مرکل صدراعظم این کشور، این وقایع را از پیش طراحی شده خوانده است؛ اما نکتهای که امنیت روانی زنان را در آلمان سلب کرده است موضوع مهاجران و رفتارهای ضدهنجاری که ممکن است از آنها سربزند، نیست.
آمارها در این کشور به واقعیتی تلخ نظر دارند و اینطور اشاره میشود که فرهنگ رفتار با زنان در آلمان تنها در ۱۹۹۷ در قانون متجلی گشت و در سال ۲۰۱۵، ۷ هزار و ۴۰۰ مورد آزار زنان گزارش شده است، حال آنکه واقعیت گزارشنشده ماجرای شدت ناامنی آلمان برای زنان بسیار فراتر از این آمار است. گزارشی در همین زمینه اعلام میکند یکی از علل گزارشنشدن این موارد ناشناس باقیماندن عامل اصلی در خیل جمعیت است؛ مسئلهای که شناسایی خاطی در شب عید امسال را کمی مشکوک مینمایاند.
بدون تردید اکنون میتوان بهصورت کاملا واضح اعتراف نمود غربی که خود در پی تجهیز داعش و اسلام هراسی بود؛ همچنان نیز درصدد سوء استفاده از وضعیت پیشآمده با برنامهریزی برای مقصر جلوهدادن مسلمانان درخصوص ایجاد ناامنی برای زنان است؛ این درحالی است که زنان و کودکانی که به خاطر فرار از تروریسم داعش به این کشورها پناهنده میشوند، بیش از هرچیز امنیت جسمی و روانیشان در تمامیت ارضی خود به مخاطره افتاده و سپس در جریان سفری نامعلوم به کشوری غریب پناهنده میشوند؛ سفری که از ابتدا تا انتها با رنج همراه است؛ بنابراین غرب به جای مقصر جلوهدادن این طیف و پنهاننمودن حقیقت درصدد است تا از آب گل آلود جنگ ماهی تازهای بگیرد و در این راستا حتی امنیت روانی زنان کشور خود را نیز دچار مخاطره نماید.