
وضعیت فعلی بورس نسبت به آغاز دولت یازدهم چگونه است؟
بعد از خرداد 92 تا اواخر پاییز، بورس اوضاع فوقالعاده خوبی داشت، یعنی قیمتها به صورت نجومی افزایش مییافت و اگر کسی سهم هر کارخانه نه چندان معروفی را هم داشت، هر روز شاهد افزایش 94/3 درصد مثبت و افزایش نرخ داشت. این خوشبینی در ابتدای دولت وجود داشت، بدون اینکه پشتوانهای داشته باشد. اگر اتفاق خوبی در بازار افتاده باشد، در سال 92 بود، ولی به انتهای آن پنج شش ماه که رسیدیم، بازار سرمایه متوجه شد اتفاق مثبتی نیفتاده است، قیمت دلار و ارز مبادلاتی افزایش یافت، در مورد تحریمها گشایشی نشد و مدتی گفتند قرار نیست ادامه بدهیم و اخبار ضد و نقیضی که میآمد تاثیر مستقیم روی بازار بورس هم داشت و حتی یک شایعه و یک مصاحبه هم بازار بورس را بهشدت تکان میداد.
بعد از سال 92 به سال 93 که رسیدیم، نوسان جهشی به سمت بالا کاهش پیدا کرد و در بعضی از سهمها ثابت شد و در برخی از سهمها به سمت افول هم رفت. سال 93 برای شرکتها، بالاخص پتروشیمی و پالایشی که به اصطلاح گاو شیرده صندوقهای سرمایهگذاری هستند سال خوبی نبود.
چرا؟
به این علت که وزیر محترم نفت در خوراک پتروشیمیها دست برد و نرخ سیزده سنت را تغییر داد و تمام شرکتهایی که در حوزه پالایشی و پتروشیمی ذینفع بودند و یا حتی شرکتهای سرمایهگذاری که چندان درگیر محصول خروجی نیستند، دچار افت قیمت شدند و در سال 93 سهمها بسته شدند و اگر اشتباه نکنم از مرداد تا اسفند 93 بخش عمده بازار سهام فلج بود، به این علت که لیدر گروهها بسته بودند، از جمله پتروشیمی بندرعباس که به مدت شش هفت ماه بسته بود و همین از شهریور 93 تا انتهای امسال در بازار بدبینی ایجاد کرد و یک روند فرسایشی به وجود آمد. نه کسی در بازار، سود داشت نه ضرر و شرکتها بعضا حتی در پرداخت سودهایشان هم خیلی بدقولی و علت را فقدان نقدینگی عنوان میکردند. کارگزاریها هم همینطور. بسیاری از خرید و فروشهایی هم که انجام میشدند، کُد به کُد و حقوقی به حقوقی یا حقوقی به حقیقی بد. اینها کُدهایی بودند که در دورهای صرفا برای سر پا نگهداشتن شاخص استفاده میشدند. بهطوری که خود مسئولین بورس هم اعلام کردند دارد شاخصسازی میشود و باید با آن برخورد کرد که این مربوط به سال 93 است.
در فروردین ماه سال 94 که مذاکرات انجام شد، از روز پنجم تا روز یکشنبه هجدهم بازار رونق داشت و در این روز شدیدا سقوط کرد. علت این سقوط را تا امروز نه کسی میداند و نه متوجه آن شده است، ولی همچنان این سقوط ادامه دارد. تنها روزهای مثبت بورس در سال 94 از پنجم تا دوازده فروردین بود که در روزهای کاری همه نمادها مثبت عجیب و غریبی میخوردند و با هیچ تحلیل تاکتیکی یا تکنیکی یا تحلیلهای عرفی که در بورس صورت میگیرد، قابل تحلیل نبود.
بعد از مذاکرات چه اتفاقی افتاد؟
بعد از مذاکرات دو باره یک جو منفی به بازار حاکم شد و ترس از پیشخور شدن قیمتها در سال 93 و آن چند روز فروردین 94 بر همه مستولی شد و همه متوجه شدند نرخ واقعی شرکتها این نیست و دو باره بخش عمدهای از قضیه هم سیاسی بود و دائما به مذاکرات نگاه میکردند.
لُبّ مطلب را بخواهم عرض کنم این است که از سال 92 در باره این بازار هیچگونه تحلیل منطقی و علمی وجود نداشت و خرید و فروشها یا از روی نگاه کردن از روی دست همدیگر صورت میگرفت یا بر اساس شایعات جو خاصی بر بازار حاکم میشد. حتی خیلی از مسئولین بورس خودشان پیشبینی کردند که مثلا در دو هفته آینده اتفاق مثبتی میافتد، ولی پیشبینیهای خودشان هم برعکس از کار درآمد. یعنی کسانی هم که خودشان متولی بازار بودند هیچ یک از حرفهایشان درست در نمیآمد. بیاعتمادی بسیار سنگینی در این حوزه حکمفرما شد و حتی عرضهها و خریدهای دستوری هم کمکی نکرد.
وزیر اقتصاد چندین بار با بانکها جلسه گذاشت و این موضوع را عنوان کرد که ما فلان میلیارد دلار در صندوقهای مختلف را هماهنگ کردهایم نقدینگی به بورس بیاید و شرکتهای حقوقی گردن کلفت وارد بورس شوند و خرید و فروش کنند، ولی از یک جایی به بعد این اتفاق نیفتاد و این بیاعتمادی خیلی بیشتر شد.
یک دورهای هم در بازار سهام وضعیتی پیش آمد که نه تایید شد و نه تکذیب رسمی و فقط عدهای از سیاسیون و کارشناسها گفتند درست است و یک عدهای گفتند درست نیست. یک عده از کارشناسان گفتند ما در جریان هستیم و شرکتهای حقوقی پولدار در این مجموعه عرضههای دستوری دارند، به این دلیل که اجازه نمیدهند صفهای خرید تشکیل شود و همهاش صف فروش باشد و شاخص، سقوط کند و با این کارشان مفهوم و پیغامی را برسانند.
تا اینکه هفته گذشته چهار وزیر اقتصاد، دفاع، صنایع و رفاه به رئیسجمهور نامه نوشتند که 99 درصد از مضمون نامه منظورشان سازمان بورس بود که اوضاع خوبی ندارد و اجناس کارخانهها در انبار مانده است. توصیهای که الان همه از ریز و درشت به هم میکنند این است که صبر کنید، نه بخرید و نه بفروشید تا ببینیم چه میشود. طبق آمار منتشرشده ارزش بورس در امسال بین 40 تا 45 درصد کاهش پیدا کرده است.
الان بازار منتظر چیست؟
یکی اینکه لغو عملی تحریمها واقعا اتفاق میافتد؟ و دیگر اینکه یک موضع شفاف از سوی دولت در مقابل لیدرهای بازار سرمایه که بخش عمده آنها پتروشیمی و پالایشی هستند اتخاذ شود، چون صنایع خرد خیلی به نظر نمیآیند. در صنایع خودروسازی، کمپین نخریدن خودرو باعث اتفاقات بدی حتی در سهامهایشان شده است.
یعنی مردم واقعا خودروی صفر نخریدند؟
نه اینکه همه نخرند، ولی وقتی چهار وزیر در نامهشان اشاره میکنند که صد هزار دستگاه خودرو به صورت مازاد در انبار شرکتهای خودروسازی هست و این را اعلام عمومی میکنند، معنادار است. آقای نعمتزاده اول در مصاحبهای گفت اینهایی که این کارها را میکنند ضد انقلاب هستند. بعد حرفش را برگرداند و گفت جریان ادامه دارد و اینها نمیتوانند صدمه بزنند و از این حرفها، ولی در نامه اخیر رسما اعتراف کرده بود این تعداد ماشین مانده است و عملا مشتری ندارد. شما یک سری به سایتهای فروش سایپا و ایران خودرو بزنید.
برای شرکت ایران خودرو، مردم وقتی میخواستند خودرو ثبتنام کنند در عرض 10 دقیقه تمام میشد و میگفت تا سه ماه دیگر ظرفیت نیست. الان مدت یک ماه و نیم است که سایت شرکتهای سایپا و ایران خودرو هر روز باز است و پیشنهادهای عجیب و غریبی از قبیل قسطی دادن بدون بهره میدهد. سایپا که طرحی به نام 28 درصد گذاشته است و سود میدهد و کار بانک را دارد میکند. آنلاین هم هست و هر کسی هم میتواند بخرد. میگوید شما این خودرو را از من پیش خرید کن، نه خرید قطعی. در واقع یک جور قرارداد صوری است. یک پولی به من بده و من هر ماه معادل 28 درصد سود به حسابت واریز میکنم. شرکتهای خودروسازی این کار را نمیکردند و میگفتند سود مشارکت میدهیم و زمانی که دعوتنامه صادر شد، شما بیایید و این را از حسابتان کم میکنیم، ولی الان میگوید پولی را که به من میدهید، ماه به ماه سودش را به حسابت واریز میکنم. این یک معنی بیشتر ندارد و آن هم این است که نقدینگی فوقالعاده پایین آمده و علتش هم فروش کم است که این اتفاق را رقم میزند.
تحلیلی وجود دارد مبنی بر اینکه هر وقت وزیر ما از جرگه اصلاحطلبان بود، بورس ما به خطر افتاده و سقوط کرده است. آیا این تحلیل را قبول دارید؟
بورس ما فوقالعاده بیمار است، بورس در کشورهای پیشرفته بر اساس قدرت صنایع بالا و پایین میشود، ولی در کشور ما همه چیز سیاسی است و این سیاسی بودن هم به بورس، هم به بانک و هم به سرمایه مرتبط است و بنابراین با یک مصاحبه خاص بورس ما سقوط میکند و با مصاحبه دیگری افزایش مییابد. در هر حال بورس در حال حاضر اصلا اوضاع مناسبی ندارد و احتمال ورشکسته شدن بسیاری از شرکتها هست. اگر دولت در این ماه تکلیف را روشن نکند، وارد مرحلهای منفی و خوابی طولانی خواهیم شد که وقتی از این خواب بیدار شویم، شاید بسیاری از صنایع دیگر زنده نباشند که بخواهند در بورس با هم رقابت کنند.