ورزش

انگار همین دیروز بود...!

وقت ملاقات زود تمام شد. پس از سخنان امام(ره) بازیکنان را به طرف درب خروجی راهنمایی کردند؛ اما محمد دادکان بازیکن پرسپولیس با صدای بلند به مرحوم توسلی رئیس دفتر حضرت امام گفت: ما تا اینجا آمده‌ایم و معلوم نیست باز هم شانس دیدار با امام را داشته باشیم، بگذارید بیشتر در خدمت امام باشیم و امام را از نزدیک «بو» کنیم و عکس دسته‌جمعی بیندازیم. امام این صدا را شنیدند، اجازه فرمودند چند دقیقه بیشتر برای فوتبالیست‌ها وقت گذاشته شود و به این ترتیب افراد حاضر در جلسه توانستند دقایقی با بنیانگذار انقلاب اسلامی صحبت کنند و عکس‌های یادگاری بیندازند.
محمدرضا تهرانی دبیرگروه ورزشی- زمستان سرد سال 1360 بود که تیم شاهین تهران توانست در مسابقات جام حذفی قهرمان شود. کاظم رحیمی سرپرست وقت شاهین با مرحوم سیداحمد خمینی رابطه نزدیک و دوستانهای داشت. کاظم رحیمی در تیم شاهین قم دوست و همراه و مربی فرزند امام راحل بود و از او خواست تا با هماهنگیهای لازم ترتیب یک دیدار خصوصی با بنیانگذار انقلاب اسلامی داده شود.

ابتدا قرار بود که فقط اعضای تیم شاهین تهران قهرمان جام حذفی باشگاهها در این ملاقات خاطرهانگیز حضور داشته باشند. بنده در آن زمان مسئول انجمن اسلامی باشگاه شاهین بودم و پیشنهاد دادم حالا که قرار است دیدار خصوصی با امام خمینی(ره) داشته باشیم، بهتر است تعدادی از بازیکنان سرشناس استقلال و پرسپولیس هم از فیض دیدار امام(ره) بهرهمند شوند و به این افتخار بزرگ نایل آیند. این پیشنهاد با موافقت فرزند امام راحل و کاظم رحیمی همراه شد و قرار بر این شد یک لیست سی نفری از بازیکنان تا آن جایی که به خاطرم میآید، از تیم شاهین سید محمود حقیقیان، نادر فریاد شیران، مهدی دینورزاده، امیر مرزوقی، عباس موسیوند، شهید سعید سلطانیفر، جمشید آبیاری، امیرخانی، علی حیدری و شاهرخ سیفی و از تیم پرسپولیس علی پروین، محمد دادکان، محمد پنجعلی، محمد مایلیکهن، ضیاء عربشاهی، مرحوم مجید سبزی، رحیم یوسفی و کاظم سید علیخانی و از تیم استقلال سعید مراغهچیان، غلامرضا فتح آبادی، رضا نعلچگر و... را با خود ببریم.

صبح زود زمستان 16 اسفند ماه 1360 بود که با ذوق و شوق به جماران رسیدیم و برای دیدار با امام راحل بیقراری و لحظه شماری میکردیم. جلوی درب حسینیه جماران لیست اسامی افراد را خواندند و پس از مقدمات اولیه از پشت حسینیه وارد حیاط منزل حضرت امام شدیم. منزلی ساده، یک طبقه با مساحتی حدود 160 متر مربع؛ اما بسیار جذاب و با صفا بود. روی تراس منزل که رسیدیم، چشممان به جمال حضرت امام(ره) افتاد که بدون عمامه، درحالی که عرقچین سفیدی بر سرداشته و ملافهای سپید هم روی پایشان انداخته بودند با صلابتی خاص روی مبل نشسته بودند. جلوی درب اتاق امام که رسیدیم، کفشهای مان را در آوردیم و پس از در آغوش گرفتن امام و دستبوسی هرکدام در جایی نشستیم. نوبت که به «غلامحسین شقاقی» عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی شاهین که در اوایل جنگ تحمیلی در منطقه سوسنگرد به درجه جانبازی نائل شده و پایش را از دست داده بود، رسید و قصد ورود به اتاق را داشت، امام به محض آگاهی از وضعیت این جانباز با گرفتن دست وی اجازه نداد که از ایشان فاصله بگیرند و دور شوند و از او خواست نزد خودش و درکنارش بنشیند. ابتدا کاظم رحیمی متنی را قرائت کرد و پس از آن بیانات حضرت امام(ره) آغاز شد.

امام در این دیدار آن جمله تاریخی را که «من ورزشکار نیستم؛ ولی ورزشکاران را دوست دارم» را بر زبان آورد. این جمله تاریخی تصوری را که برخی از مخالفان نظام از امام امت در ذهن خود داشتند، به کلی خراب کرد و نشان داد مرجع بزرگ جهان اسلام نهتنها مخالفتی با ورزش ندارند، بلکه ورزشکاران را هم دوست دارند. پس از آن توصیههای مهمی به ما داشتند که تا مدتها سرلوحه زندگی ورزشی تمام حاضران در این نشست قرار گرفت.

وقت ملاقات زود تمام شد. پس از سخنان امام(ره) بازیکنان را به طرف درب خروجی راهنمایی کردند؛ اما محمد دادکان بازیکن پرسپولیس با صدای بلند به مرحوم توسلی رئیس دفتر حضرت امام گفت: ما تا اینجا آمدهایم و معلوم نیست باز هم شانس دیدار با امام را داشته باشیم، بگذارید بیشتر در خدمت امام باشیم و امام را از نزدیک «بو» کنیم و عکس دستهجمعی بیندازیم. امام این صدا را شنیدند، اجازه فرمودند چند دقیقه بیشتر برای فوتبالیستها وقت گذاشته شود و به این ترتیب افراد حاضر در جلسه توانستند دقایقی با بنیانگذار انقلاب اسلامی صحبت کنند و عکسهای یادگاری بیندازند.

این دیدار یکی از زیباترین حس و خاطرهای بود که بنده پس از آن هیچگاه درکش نکردم و همواره از آن یاد میکنم. حس و خاطرهای که تا آخر عمر از یادم نخواهد رفت.

https://shoma-weekly.ir/1EJJYg