اندیشه

انقلابمان اشتباه بود اگر...!

رویداد انقلاب اسلامی را می‌توان به عنوان یکی از بی‌نظیر‌ترین وقایع تاریخ معاصر ایران و جهان برشمرد. انقلابی که نَه برای نان بود نَه برای اعمال آزادی‌های سکولار، بلکه انقلابی برای تحقق دیانت و مذهب بود.

رویداد انقلاب اسلامی را میتوان به عنوان یکی از بینظیرترین وقایع تاریخ معاصر ایران و جهان برشمرد. انقلابی که نَه برای نان بود نَه برای اعمال آزادیهای سکولار، بلکه انقلابی برای تحقق دیانت و مذهب بود.

از این روی، تحلیل انقلاب اسلامی ایران نه تنها در قاموس تعاریف متداول از انقلابها و رِفرمها در طول تاریخ جهان نمیگنجد، بلکه تفاوتهایی بنیادین و ماهوی با سایر دگرگونیهای اجتماعی دارد.

جمهوری اسلامی در برههای از زمان روی کار آمد که تا پیش از آن رژیم سابق، لقب ژاندارمی ایالات متحده را یدک میکشید. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اکثر مفسران و تحلیلگران اجتماعی بر این باور بودند که پس از اتمام دو جنگ جهانی، تاریخ مصرف رِفرمهای گسترده به پایان رسیده است و انقلابهای بزرگ جایشان را به اصلاحات جزئی درون ساختاری دادهاند!

این درحالی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران در سال۱۹۷۹ میلادی، بیاعتباری و کذب بودن این گونه نظریات بر همگان به اثبات رسید.

اکنون با گذشت ۳۴ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب، دشمنان قسم خورده نظام با مأیوس شدن از براندازی ساختار نظام جمهوری اسلامی، با شایعهپراکنی و شبههافکنیهای متعدد علیه کشورمان، درصدد زیرسئوال بردن دستاوردهای کمنظیر جمهوری اسلامی در طول سه دهه گذشته برآمدهاند.

بدیهی است که هر انقلابی، هزینههایی را نیز برای انقلابیون خود در پی دارد؛ چراکه مخالفان انقلاب تازه مولود یافته یا موافقان نظام سرنگون شده سابق، سعی دارند تا به انحای گوناگون در پیشروی حرکت آن انقلاب، سنگاندازی کنند. به گواه دوست و دشمن، رژیم پهلوی از فرق سر تا ناخن پا، مدیون و وامدار اربابان غربی خود بود؛ به همین جهت اگر انقلابی میتوانست این سلطنت دست نشانده را به زیر افکند، طبیعی بود که غربیون نیز این اقدام را به مثابه اعلان جنگی از طرف انقلابیون علیه منافع ایشان محسوب کنند.

طبیعتاً جبهه غرب که به لیبرالیسم، مدرنیسم، اومانیسم و اقتصاد سرمایهداری شهره است، هر فرد یا جریانی که بر ضد مصالحش اقدام نماید را از مواهب و تسهیلات خود محروم نموده و آن انقلاب را در مضیقه مادی خواهد گذارد.

فلذا نباید انتظار میداشت که با پیروزی انقلاب اسلامی، وضع رفاهی و معیشتی مردم به ناگاه متحول شود و ایرانیان به لحاظ اقتصادی مشکل و معضلی نداشته باشند. حال با توجه به موارد از نظر گذشته و دلایل مذکور، عقل مادی و دنیوی نه تنها این انقلاب را تأیید نمیکند، بلکه آن را نوعی عقبگرد دانسته و مذموم میشمارد!

در همین رابطه این شبهه خودنمایی میکند که فلسفه وجوب انقلاب چه بود و اصلاً چه ضرورتی ایجاب میکرد تا رژیم پهلوی سرنگون شود؟

بیملاحظه و بدون تعارف باید گفت که اگر مقصود انقلابیون از برپایی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، آن بود که کشوری همانند ترکیه کنونی و کره جنوبی فعلی تشکیل شود، به قطع و یقین، تحقق این انقلاب اشتباهی محض بود!

اگر که مدینه فاضله و آرمان و آرزوی انقلابیون ایرانی، ترکیه و امارات و قطر و کره جنوبی و... بود؛ شاید با استمرار رژیم پهلوی، ایران شاهنشاهی همانند کشورهای نامبرده میبود و مسلماً، هدف از برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی، موارد فوق نبوده و نیست!

شاید کشورهای نامبرده به لحاظ سطح رفاه و امکانات از موطن اسلامی و ایرانی ما بالاتر باشند، اما هیچگاه طعم شیرین استقلال و اقتدار را نچشیده و همچنان در چنگال و چنته استعمار نوین باختران، دست و پا میزنند!

به یاد آورید «اجلاس جهانی داووس» در سال ۲۰۰۹ را که رجب طیب اردوغان (نخست وزیر ترکیه) به نشانه اعتراض به کشتار مردم مظلوم غزه در جریان جنگ ۲۲ روزه، در حضور شیمون پرز (رئیس رژیم صهیونیستی)، سخنانی عتابآلود خطاب به سران اسرائیل بر زبان آورد و نهایتاً سالن اجلاس را ترک کرد. در آن زمان بود که اکثریت رسانههای جهان، ترکیه را به عنوان رقیب جدی و جایگزین جدید ایران در حمایت از محور مقاومت و فلسطینیان حاضر در منطقه خاورمیانه عنوان کردند، غافل از آنکه این ژست صهیونیسم ستیز و آزادی خواهانه ترک تباران، بسیار زودتر از انتظار فروکش خواهد کرد! تنها چند ماه پس از آن اتفاق، سران بلند پایه ارتش و پلیس ترکیه درصدد انجام کودتا برمیآیند و کارکنان صنعت توریسم و نیز نساجی – که عمدتاً توسط سرمایه گذاران یهودی اداره میشوند – دست به اعتصابات گسترده میزنند! همزمان با این دو اتفاق، وقوع چند انفجار مهیب در شهرهای مختلف این کشور، ترکیه را تا مرز نابودی و انحلال پیش میبرد! در همین اثنا، با احساس خطر سران حکومتی ترکیه، اندکی از شدت عمل در مواجه با صهیونیستها کاسته میشود. پس از اتخاذ این استراتژی است که فرماندهان ارتشی کودتاچیان دستگیر و محاکمه میشوند و کارگران صنایع گردشگری و پوشاک به اعتصاب خود پایان میدهند و شرایط ترکیه به وضعیت گل و بلبل سابق باز میگردد! مصداق عینی عدم استقلال و وابستگی به اجانب، در مثال فوق به وضوح قابل درک است. اینکه چگونه میشود با اعتراضی صوری و مختصر، تمام دودمان آتاترک را به باد صبا سپرد! غرض از یادآوری این اتفاق آن بود که منزلت استقلال و عدم وابستگی را بدانیم و دریابیم که پیشرفت و رفاه بدون استقلال، نه تنها پشیزی ارزش ندارد، بلکه موجبات ننگ و خفت کشورها را فراهم خواهد آورد! ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخلاف پیشینه شرمآور و وابسته خود در عصر قاجار و پهلوی، به برکت استقرار نظام جمهوری اسلامی، هماکنون کشوری مستقل، مقتدر و اثرگذار در منطقه و حتی جهان به شمار میرود.

ایران مقتدر دوران جمهوری اسلامی‌‌ همان ایران ذلیل دوران پهلوی بود که «کنفرانس تهران» سال ۱۳۲۲ در آن برگزار گردید. کنفرانسی که بدون اجازه، هماهنگی و حتی حضور مقامات ایران، در سفارتخانه شوروی در تهران برگزار شد و افرادی چون چرچیل و روزولت و استالین در آن حضور داشتند!

جالب آنکه برگزاری این کنفرانس مقارن با اشغال شمال و جنوب ایران توسط نظامیان متفقین و ارتشیان شوروی و انگلیس بود! با این شرایط چه کسی فکرش را میکرد که تنها پس از گذشت کمتر از ۵۰ سال از کنفرانس تهران، سران و نمایندگان پنج کشور دارای حق وتو، به همراه آلمان با جمهوری اسلامی ایران به مباحثه و مفاهمه بنشینند!

اقتدار و استقلال از این افزونتر که نمایندگان ایرانی در یک طرف میز مذاکره باشند و نمایندگان ۱+۵ در طرف دیگر آن!

ایران ادوار قاجار و پهلوی،‌‌ همان ایرانی بود که بدون هیچ منازعه و جنگی، ترکمنستان داد، تاجیکستان داد، آذربایجان و ارمنستان داد، قره باغ و افغانستان و بحرین داد. حال آیا انصاف است که اینگونه تساهل، تسامح و وادادگیهای ادوار قاجار و پهلوی را با دوران ۸ سال جنگ تحمیلی در جمهوری اسلامی قیاس کنیم؟!

جمهوری اسلامی ایران به کمک بسیجیان و رزمندگان اسلام و با زعامت خمینی کبیر (ره)، ۸سال جنگید، ۸سال خون دل خورد، هزاران شهید و جانباز و شیمیایی داد، اما یک وجب از خاک پاکش را به اجنبی نداد!

با این تفاسیر چگونه میتوان کرور کرور ثروت و امکانات و تسهیلات سایر بلاد را با نعمت استقلال و اقتدار ایران اسلامی مقایسه نمود؟!

فارغ از برشماری سایر دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی که مکرراً در جراید و رسانههای دیداری و شنیداری داخلی و خارجی، بازگو میشود؛ موفقیت سترگ انقلاب اسلامی را میتوان در دو مفهوم «تبلور حکومت دینی» و «ولایت مطلقه فقیه» جستجو کرد.

محض وجود نعمت پربرکت ولایت فقیه و حکومت شیعی است که امروزه ایران اسلامی به عنوان قدرتی منطقهای و حتی فرا منطقهای محسوب میشود.

به برکت پیروزی انقلاب خمینی (ره) است که مبحث اثرگذار در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پارلمانی رژیم صهیونیستی، مسئله فلسطین، بحران سوریه، چالشهای مصر، مناقشات لبنان، مسائل آمریکایلاتین، تنشهای خاور دور و...، مواضع و اقدامات تعیین کننده «جمهوری اسلامی ایران» است.

https://shoma-weekly.ir/zqKTeD