جدای از علی مظاهری که نسبت به مبلغ جایزه خود معترض بود و بحث تبعیض میان خود و سعید عبدولی را پیش کشید و نارضایتی رضا یزدانی از عدم دعوتش و شکایت علیرضا رضایی و ایرج اسفندیاری مربیان تیم ملی کشتی باید به دلخوری عجیب کوروش باقری بپردازیم!

مهدی یکتا - همانگونه که مستحضرید به تازگی مراسم تجلیل از ورزشکاران، مربیان و مسئولان رشتههای مدال آور المپیک2012 لندن با
حضور دکتر احمدی نژاد، شمسالدین حسینی (وزیر اقتصاد و دارایی)، دکتر عباسی و مهندس علی آبادی برگزار شد.
ساعاتی بعد از این مراسم برخی از ورزشکاران و مربیان به نحوه تقسیم جوایز المپیکی اعتراض و گلایههای خود را رسانهای کردند.
جدای از علی مظاهری که نسبت به مبلغ جایزه خود معترض بود و بحث تبعیض میان خود و سعید عبدولی را پیش کشید و نارضایتی رضا یزدانی از عدم دعوتش و شکایت علیرضا رضایی و ایرج اسفندیاری مربیان تیم ملی کشتی باید به دلخوری عجیب کوروش باقری بپردازیم!
ظاهراً کوروش خان(!) باقری که مربی جوان و موفقی نیز برای تیم ملی وزنهبرداری به شمار میرود در مصاحبهای جنجالی گفته «چرا به محمد بنا پنجاه سکه طلا بیشتر دادهاند؟» و همچنین بار دیگر تصاحب 4 مدال تیمش در لندن را پیش کشیده والخ!
البته در موفقیت کم نظیر کاروان ایران در المپیک 2012 لندن همه مربیان زحمتکش رشتههای گوناگون از جمله «کوروش باقری» زحمت کشیده و پایههای ورزش ایران را قرص و محکم کردهاند. تردیدی هم در نقش انکارناپذیر این عزیزان در کسب مدالهای رنگارنگ نیست.
اما به راستی میتوان «محمدبنا» را هم تراز با سایر مربیان ایرانی دانست؟ مردی که در تاریخ کشتی فرنگی، یادگاری جاویدان از خود به جای گذاشت و کشتی فرنگی ایران را بر تارک جهان نشاند.
«محمدبنا» برای رساندن کشتی فرنگی (رشتهای وارداتی که با کشتی آزاد نباید اشتباه شود!) به چنین جایگاهی از همه وجود مایه گذاشت. امروز دوست و دشمن و حتی سرسختترین منتقدان این مربی کاربلد نیز معترف هستند که «محمدبنا» کار بزرگی انجام داده است.
او فقط کشتی فرنگی را با سه مدال طلا قهرمان المپیک نکرد بلکه راهی را نشان داد که اگر ورزش ایران باز هم از آن راه برود، نتیجه ای جز موفقیت و قهرمانی در المپیک نخواهد گرفت.
«محمد بنا» تلاش شبانه روزی برای رسیدن به هدف، استقامت و پایداری و سختکوشی را به شاگردان خود آموزش داد که حتی میتواند برای سایر رشتههای ورزشی هم الگو باشد.
از آن گذشته او در رشتهای سه مدال طلا برای ایران بدست آورد که تا به حال فقط یک مدال نقره، آن هم در سالهای پیش از انقلاب نصیب کشورمان شده است و بر همین اساس «محمد بنا» تاریخساز شده است.
تاریخ ورزش ایران در رشتههای کشتی آزاد و وزنهبرداری و حتی تکواندو مدالهای زیادی را به خود دیده است حتی قبل از آن که «کوروش باقری» به دنیا آمده باشد اما همه دستاندرکاران و اهالی ورزش به خوبی آگاه هستند پیش از «محمد بنا» کشتی فرنگی ایران فقط زنگ تفریح سایر کشورها بوده است.
اکنون «محمد بنا» به کشتی ایران احساس غرور داده است. با او سربلند شدیم و به جایگاهی رسیدیم که حتی خوشبینترین کارشناسان هم آن را پیشبینی نمیکردند.
در چنین شرایطی آیا جواب این همه تلاش، زحمت و زندگی شبانهروزی در اردوها چنین حسادتهایی است؟ اگرچه کوروش باقری را مربی لایق میدانیم اما مجبوریم یادآوری کنیم «محمد بنا» با زحمت فراوان ستاره ورزش ایران شده است و حالا نوبت دیگر مربیان است تا به جای حسادت به این مربی لایق، محمد بنا را الگوی خود قرار دهند، نه اینکه بدین شکل شمشیر را از رو ببندند و... در این رابطه باز هم حرف داریم!

ساعاتی بعد از این مراسم برخی از ورزشکاران و مربیان به نحوه تقسیم جوایز المپیکی اعتراض و گلایههای خود را رسانهای کردند.
جدای از علی مظاهری که نسبت به مبلغ جایزه خود معترض بود و بحث تبعیض میان خود و سعید عبدولی را پیش کشید و نارضایتی رضا یزدانی از عدم دعوتش و شکایت علیرضا رضایی و ایرج اسفندیاری مربیان تیم ملی کشتی باید به دلخوری عجیب کوروش باقری بپردازیم!
ظاهراً کوروش خان(!) باقری که مربی جوان و موفقی نیز برای تیم ملی وزنهبرداری به شمار میرود در مصاحبهای جنجالی گفته «چرا به محمد بنا پنجاه سکه طلا بیشتر دادهاند؟» و همچنین بار دیگر تصاحب 4 مدال تیمش در لندن را پیش کشیده والخ!
البته در موفقیت کم نظیر کاروان ایران در المپیک 2012 لندن همه مربیان زحمتکش رشتههای گوناگون از جمله «کوروش باقری» زحمت کشیده و پایههای ورزش ایران را قرص و محکم کردهاند. تردیدی هم در نقش انکارناپذیر این عزیزان در کسب مدالهای رنگارنگ نیست.
اما به راستی میتوان «محمدبنا» را هم تراز با سایر مربیان ایرانی دانست؟ مردی که در تاریخ کشتی فرنگی، یادگاری جاویدان از خود به جای گذاشت و کشتی فرنگی ایران را بر تارک جهان نشاند.
«محمدبنا» برای رساندن کشتی فرنگی (رشتهای وارداتی که با کشتی آزاد نباید اشتباه شود!) به چنین جایگاهی از همه وجود مایه گذاشت. امروز دوست و دشمن و حتی سرسختترین منتقدان این مربی کاربلد نیز معترف هستند که «محمدبنا» کار بزرگی انجام داده است.
او فقط کشتی فرنگی را با سه مدال طلا قهرمان المپیک نکرد بلکه راهی را نشان داد که اگر ورزش ایران باز هم از آن راه برود، نتیجه ای جز موفقیت و قهرمانی در المپیک نخواهد گرفت.
«محمد بنا» تلاش شبانه روزی برای رسیدن به هدف، استقامت و پایداری و سختکوشی را به شاگردان خود آموزش داد که حتی میتواند برای سایر رشتههای ورزشی هم الگو باشد.
از آن گذشته او در رشتهای سه مدال طلا برای ایران بدست آورد که تا به حال فقط یک مدال نقره، آن هم در سالهای پیش از انقلاب نصیب کشورمان شده است و بر همین اساس «محمد بنا» تاریخساز شده است.
تاریخ ورزش ایران در رشتههای کشتی آزاد و وزنهبرداری و حتی تکواندو مدالهای زیادی را به خود دیده است حتی قبل از آن که «کوروش باقری» به دنیا آمده باشد اما همه دستاندرکاران و اهالی ورزش به خوبی آگاه هستند پیش از «محمد بنا» کشتی فرنگی ایران فقط زنگ تفریح سایر کشورها بوده است.
اکنون «محمد بنا» به کشتی ایران احساس غرور داده است. با او سربلند شدیم و به جایگاهی رسیدیم که حتی خوشبینترین کارشناسان هم آن را پیشبینی نمیکردند.
در چنین شرایطی آیا جواب این همه تلاش، زحمت و زندگی شبانهروزی در اردوها چنین حسادتهایی است؟ اگرچه کوروش باقری را مربی لایق میدانیم اما مجبوریم یادآوری کنیم «محمد بنا» با زحمت فراوان ستاره ورزش ایران شده است و حالا نوبت دیگر مربیان است تا به جای حسادت به این مربی لایق، محمد بنا را الگوی خود قرار دهند، نه اینکه بدین شکل شمشیر را از رو ببندند و... در این رابطه باز هم حرف داریم!