نصر عزیزی- قریب دو ماه از شروع به کار دولت دکتر روحانی سپری شد. در روزهای تبلیغات انتخاباتی از نگاه برخی کارشناسان و صاحب نظران مطلع به اوضاع کشور، وعدههای صد روز اول تا حدودی تعجبآور بود البته بعضی دیگر برخی از وعدهها را در این مهلت محدود عملی میدانستند.
دکتر روحانی و یارانش که در این جامعه از شرایط زندگی مردم مطلع بودهاند، حتماً میدانند که اولویت اول مردم ترمیم و اصلاح وضعیت معیشتی آحاد مختلف جامعه بوده که کماکان خانوادهها با آن مواجه هستند.
اگر توان و قدرت خرید مردم و سطح درآمدی آنها را دستهبندی نماییم، در واقع با سه طبقه درآمدی دهکهای بالا، دهکهای متوسط و دهکهای پایین روبرو هستیم. قبل از هر چیز باید اذعان نمود قدرت خرید مردم، بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها و مختل شدن نظام ارزی و ارزش پول داخلی و بخصوص در دو سال اخیر به مرور و با شیب بسیار تندی به قریب
50 درصد ودر بعضی از گزینهها به یک سوم کاهش یافته است. معنی این ادعا یعنی یک خانواده کارگر ساده با درآمد قریب پانصد هزار تومانی با ارزش پولی بین دویست تا دویست پنجاه هزار تومان برای تامین همه نیازمندیهای خانواده دست و پنجه نرم میکند.
حال باید توجه داشت دهکهای درآمدی بالا که بر اساس آمارهای رسمی تقریباً قریب 20 درصد جامعه و دهکهای متوسط قریب 30 تا 40 درصد و قریب 40 تا 45 درصد باقیمانده که در دهکهای پایین قرار دارند، با شرایط جدید، در چه وضعیتی قرار دارند. واقعیت انکارناپذیر آن است که صرف نظر از شرایط درآمد و کسب و کار دهکهای بالا، دهکهای متوسط به خط فقر نزدیک شدهاند و دهکهای درآمدی پایین به زیر خط فقر کشانده شدهاند.
بگذریم از اینکه الگوی مصرف بی رویه بالا رفته، الگوی معیشت تغییر یافته، اسراف و تبذیر و تقلید مصرفی در حد بالا و در انحراف با رهنمودهای دینی میباشد، الگوی کار و اشتغال بخصوص در دو دهه اخیر با رویکردهای پیشرفت و توسعه متغیر گردید، نظام اجتماعی و ارتباطی و اقتصادی روستا و روستاشهر و دهها مقوله دیگر که تأثیر مستقیم بر اشتغال و تولید و درآمد و مصرف و نوع هزینههای خانوارها دارد، با همه اینها گرفتاریهای مردم را صد چندان نموده است.
همانطور که این روزها زیاد تکرار میشود، انتظار زیاد در این صد روز اول معقول نیست ولی انتظار حداقلی و باز نمودن روزنههای امیدو گشایش گرههای پلکان اولیه نیز حداقلهایی بوده که عامه مردم در خروجی اتاقهای تدبیر و جلسات و شوراهای عالی کارگشا و به خصوص تصمیمات هیئت دولت، به آنها چشم دوختهاند.
نکند خدای ناکرده دولتمردان بعد از رأی اعتماد مجلس و با انتصابهای سطوح میانی از حاشیههای تجربه شده گذشته غفلت نمایند و با پرداختن به بسیاری از مسائل کم اهمیت که مصادیق آن در چینش یاران مدیریتی و یا پاسخ به انتقادات و با موضعگیریهای جریانی و باندی بوده، زمان را از دست بدهند.
ذکر این نکته با اهمیت است که تحرکات دولت در حوزه دیپلماسی خارجی و تلاش برای تأثیرگذاری آن در حوزه اقتصاد، و پرداخت قریب 60 میلیارد طلب چایکاران شمال و یا تلاش برای انسجام گروه اقتصادی دولت و هماهنگیها در خصوص نرخ ارز و یا تاکید بر ترخیص برخی کالاهای استراتژیک که در بنادر متوقف بودهاند و یا تأمین داروی مورد نیاز و برخی مراودات خارجی برای معاملات نفتی و امثال آن از اقدامات مهمی است که قابل تقدیر بوده و نباید کم اهمیت تلقی شوند. همچنین اقدام ارزشمند اعلام پیشاپیش نرخ تضمینی خرید گندم که دستاورد تولیدی و انگیزهای بالایی برای کشاورزان دارد، از اقدامات مهم و سنجیده دولت است.
در حال حاضر که اصلاح بودجه سال جاری در دستور کار میباشد، با همکاری مجلس و هماهنگیهای کارشناسی شده میتوان شرایط را به خوبی هدایت نمود که قطعاً در چهل روز آینده آثار خود را نشان دهد.آنچه که مایه امیدواری ست، آگاهی، صبر، حوصله و تیزهوشی مردم و توجه به آثار تحریمها سرمایه ارزشمندی است که با وجود این ظرفیت کم نظیر دولت امکان پیشبرد و اجرای برنامههای مدبرانهاش را بیش از پیش خواهد داشت ولی باید مراقب فرصتطلبان بود.