اقتصاد

انتظار شیرین برای اعدام قاتل بزرگ

قرار شده مسبب ۱۱۴هزار فقره تصادف در ایران تا دو سال دیگر اعدام و قلع و قمع شود تا دیگر نتواند از هموطنان ما قربانی بگیرد.
فاطمه رفیعی- قرار شده مسبب ۱۱۴هزار فقره تصادف در ایران تا دو سال دیگر اعدام و قلع و قمع شود تا دیگر نتواند از هموطنان ما قربانی بگیرد.

بله! مسبب این تصادفات خودرویی نیست جز پراید! اما آیا این تصور که پراید قاتل جان آدمها در جادههای ایران است، درست است؟ خیر این تصور درست نیست. طبق آمارهای پلیس ضریب تصادفات منجر به فوت برای پراید با ۱۱۴ هزار تصادف، برابر ۲. ۴ است. اما نکته جالب اینجاست که این ضریب برای خانواده پژو۳/۳ درصد، برای خانواده سمند 3/4 درصد، و برای پیکان ۲. ۸ درصد است. با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد که خانواده بزرگ ایران خودرو نقش بسزایی در تصادفات جادهای منجر به فوت دارد. اما از آنجا که دیوار پراید کوتاه است همه کاسه و کوزهها سر این ماشین فسقلی میشکند.

در کل پلت فرمهای پراید (۱۹۸۶)، پژو ۴۰۵ (۱۹۸۸) و پیکان (۱۹۶۶) بسیار قدیمی هستند و بیش از ۲۵ تا ۴۵ سال قدمت دارند. سئوال اصلی این است چرا خودروسازان بزرگ ایرانی به تغییر خطوط تولید خود اهتمام نمیورزند و همچنان در بازار انحصاری که به وجود آوردهاند به حیات خود و ممات هموطنانمان مشغول هستند؟

دیوید ریکاردو اقتصاددان انگلیسی میگوید تولید کالاهایی که در تولید آنها بهترین نیستید، منجر میشود آن کالا را با قیمتی بالاتر از قیمت جهانی به مردم خود بفروشید.

برای باز کردن این بحث ذکر دو نکته ضروری است:

۱- یکی از اصول مهندسی فروش امروز میگوید در دنیای اقتصاد جهانی شما اگر مشتری خود را از دست بدهید، باید ۸۰ درصد از بودجه را برای پیدا کردن مشتریان جدید اختصاص بدهید.

۲- در دنیای اقتصاد و در مدل کانو، زمانی طول میکشد که یک محصول جدید از حالت سرگرمی به حالت الزام در بیاید. مثلا در بازار موبایل در دنیا یک گجت جدید بر روی موبایل تنها چند ماه طول میکشد که از حالت سرگرمی به حالت نیاز برسد. اگر شرکتی در این رقابت با دیگر تولید کنندهها نتواند رضایت مشتریان را جلب کسب کند در ‌‌‌نهایت از دور رقابت حذف میشود.

اما وقتی بازار مونو پولی بشود دیگر از مدل کانو و جذب مشتری خبری نیست، چون بنگاههای تجاری میدانند که مردم مجبورند از آنها خرید کنند.

در دنیای مونو پولی یا انحصار صنعت خودرو ایران، دو شرکت بزرگ وجود دارند که خودروهایی که در بیکیفیتی با هم رقابت میکنند را تولید میکنند و صرف اینکه مثلا چرخ اقتصاد را میچرخانند، مانع اقصاد آزاد در صنعت خودرو هستند و خودروهایی را با کیفیت هر چه پایینتر و قیمت هر چه بالاتر به مردم خودشان قالب میکنند. آیا این درست است برای بیکار نشدن تعداد دو میلیون کارگر ایران خودرو و سایپا، جان و مال نصف مردم ایران را به خطر بیاندازند؟

اگر نظریه دیوید ریکاردو درست باشد، شاید ما در خودروسازی مهارت نداریم و مهارت ما در پتروشیمی باشد. شاید اگر دو وام ۵۰۰ میلیارد تومانی - که به دو شرکت بزرگ خودروسازی ایران خودرو و سایپا برای جلوگیری از بیکاری کارگران دادند- را به پروژه ایران ال ان جی اختصاص داده بودند تا تکمیل شده و برای ایران ارز آوری همراه با سود چشمگیر داشته باشد، میتوانستند خودروهایی با استانداردهای روز دنیا و با قیمتهایی نصف قیمت خودروهای بیکیفیت داخلی به مردم عرضه کنند.

در پایان ضمن ابراز خوشحالی از خبر توقف تولید پراید و دعا برای توقف تولید محصولات خطرآفرین مشابه، امیدوار هستیم تا خطوط تولید خودروهای بهتری جایگزین این خودروها شود. هرچند هنوز هم در خصوص صحت این ادعا تردید وجود دارد، چه آنکه اعلام شده بود تولید باردو (همان پیکان وانت خودمان) نیز از سال ۱۳۹۰ متوقف شود.

https://shoma-weekly.ir/bsLDHz