در این شرایط احساس‌اش این است که در حوزه‌های نظامی و... نمی‌تواند کاری از پیش ببرد، چون قبلاً تست کرده و دیده بود نمی‌شود. ظاهراً به نظرش می‌رسد در حوزه اقتصادی موفق و این را از روی آسیب‌هایی که زده است ارزیابی می‌کند. البته اینجا هم اشتباه می‌کند، کما اینکه اگر بنا بود اتفاقی بیفتد تا الان مضمحل شده بودیم، ولی ناامید نیست. قبلاً در حوزه اقتصادی با ما سلبی برخورد می‌کرد، مثلاً ما را تحریم یا تعزیرات درست کرد و چون نتیجه نداد حالا می‌خواهد اثباتی عمل کند، یعنی در قالب تعامل، مشارکت و همکاری پیش بیاید. اصل تعامل را قبول داریم، منتهی با حفظ همه شئون اقتدارمان یعنی عزت، حکمت، مصلحت و همه مواردی که مقام معظم رهبری گفتند. باید بداند در یک حد مشخص و تعریف‌شده در حوزه اقتصادی می‌توانیم با هم تعامل‌های اقتصادی کنیم، کما اینکه از قبل هم داشتیم، اما اگر فکر کند که می‌تواند این را محملی برای نفوذش قرار بدهد سخت در اشتباه است، چون چشم‌ها باز و حواس جمع است. البته مردم‌مان هم باید متوجه باشند و دست‌اندرکاران نهادها و تشکل‌های مردمی که می‌خواهند این تعامل‌ها را انجام بدهند اجازه این نفوذ را ندهند. تعامل اقتصادی نظیر خرید، فروش، ورود و صدور تکنولوژی و فناوری ضرورت دارد و همه جزو تعامل‌های بین‌المللی است، ولی باید مراقب بود دشمن از مسیر اصلی‌اش خارج نشود. چگونه این اتفاق می‌افتد و نفوذ می‌کند؟ سعی‌اش بر این است که در انتخاب شرکای‌اش در حوزه داخلی کسانی را انتخاب کند که همگام با او باشند. باید حواس‌مان جمع باشد. دشمن برای شراکت و طرف معامله قرار دادن به هم‌ذائقه‌های خود میدان می‌دهد.
در چنین شرایطی عملکرد اقتصادی مقاومتی از دو جنبه قابل بحث است، یعنی عملکردش در مقابل خارج و دیگری مسائل داخلی‌مان.
حقیقت این است که بعد از سی و چند سال تجربه عملیاتی در حوزه اقتصاد به نسخه جامعی رسیدیم که متفق‌‌علیه همه دست‌اندرکاران فکری، تئوریکی، عملیاتی و مدیریتی است و در نهادهای تصمیم‌گیرنده و تصمیم‌ساز کشور بررسی شده و مورد مداقه قرار گرفته است. مجلس تصویب کرده و در اختیار دولت است تا اجرا کند. دولت اعم از رئیس‌جمهور، معاون اول و وزرا به ظاهر اعلام می‌کنند که آن را اجرا می‌کنیم، اما این حرف و شعار در حوزه اقتصاد چندان ملاک نیست. آنچه مهم است این است که تخصیص و جهت‌گیری منابع چگونه است؟ در این زمینه کُند هستیم. در شعار جا‌افتاده، ولی در اجرا ابزارها و الزامات لازم‌اش هنوز فراهم نشده است که باید به این امر سرعت داد.
برای اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی باید نظام مدیریتی اقتصاد کشور نیز متناسب با این هدف تعیین شوند. یکی از ضرورت‌های اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تشکیل یک ستاد فرماندهی فراقوه‌ای است. البته این ستاد محدود به یک حوزه نیست بلکه تمام دست اندر کاران کشور از حوزه سیاست خارجی گرفته تا بخش تولید و دولت و ملت باید در این ستاد مشارکت داشته و اقدامات لازم را انجام دهند. بعد از تشکیل این ستاد باید شاخص‌های ارزیابی تعریف شود تا براساس آن فرآیندهای پیگیری انجام شود. برای اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی باید نظام مدیریتی اقتصاد کشور نیز متناسب با این هدف تعیین شوند.
