از سالها پیش و با تلاشهای صورت گرفته این رشته دارای فدراسیون جهانی شد، در حالی که این فدراسیون جهانی با همکاری فدراسیون ایران باید در خصوص معرفی این رشته به جهانیان اقدام میکرد، اما تنشهای به وجود آمده در این دو ارگان باعث اتفاقات ناخوشایندی هم شد! وقتی به سوابق نظر میکنیم، متأسفانه منیتها در این باره لطمه شدیدی به اعتبار ایران زده است! وقتی دیگران شاهد کشمکش دو نهاد مهم این رشته در ایران باشند، چگونه میتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم تا برای حضور در رشتهای با این قدمت و این همه آئین فرهنگی علاقه نشان دهند؟ در گذشته من در چند نوبت اختلافات را رسیدگی کردم و به دوستان از هر دو طرف توصیههایی داشتم، اما عدهای گوششان بدهکار نبود و سنگ خود را به سینه میزدند! یادم میآید به مسئولین فدراسیون جهانی هم گوشزد کردم که حق ندارند در امور مربوط به فدراسیون ایران دخالت کنند، اما این اتفاق افتاد. با تغییراتی که در فدراسیون ورزشهای پهلوانی ایران رخ داد، ما مدتی شاهد کم شدن تنشها بودیم، اما این بار مشکل از فدراسیون جهانی نمود پیدا کرد! ریاست فدراسیون جهانی اعتقادبه خطاهای صورت گرفته از سوی دبیر ذیربط حکم بر کناری او راداد و باز هم با کمال تأسف شاهد جدلها اما این بار در سطح بینالمللی بودیم! که این نیز از دردهای بزرگ به شمار میرود.
با این مقدمه به اینجا میرسیم که با دعوت مهندس مهرعلیزاده من همکاریم را با فدراسیون جهانی آغاز کردهام و امیدوارم بتوانم مثل فدراسیون والیبال و کشتی با کارهای زیربنایی منشاء خیر باشم. برنامههای مفصلی برای این رشته دارم که امیدوارم با حمایت از سوی مسئولین ذیربط در این باره شاهد تحولات اساسی باشیم. فراموش نکنیم که کشورهایی مثل آذربایجان و عراق داعیه این رشته را دارند و در تلاشند تا این رشته را به نام خود سند بزنند! آنها همچنین تلاش میکنند تا مقر فدراسیون جهانی را به کشور خود ببرند. من خبر دارم سوئیسیها حاضرند کلیه مخارج این فدراسیون را متقبل شوند تا مقر فدراسیون جهانی را به این کشور منتقل کنند، چون چنین اتفاقی برای آنها باعث اعتبار بیشتر در ورزش جهان شود. بنابر این ما بایدهوشیار باشیم و با تلاش مضاعف این رشته سنتی در ایران را احیاء کنیم و گرنه در آینده نمیتوانیم پاسخگوی نسلهای بعد باشیم.