اندیشه

امام جواد(ع) پیشاهنگ حرکت امروز ملت ایران

امام جواد(ع) مظهر مبارزه با باطل بود او کوشش گر برای حکومت الله بود او برای خدا و قران مبارزه می کرد او از قدرت ها نمی ترسید او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب می کنند
میثم سیاح- مقام معظم رهبری طی سخنان مختلف به ابعاد مختلف زندگی حضرت جواد الائمه (ع) اشاره داشتهاند. مناسب دیدیم تا در سالروز شهادت آن امام همام به بخشی از پیامهای مورد نظر رهبر انقلاب بپردازیم؛ پیامهایی که هر کدام میتوانند درس و الگو و سرمشقی برای حرکت ما در مسیر مورد نظر

اهل بیت علیهم السلام باشند.

پیشاهنگ حرکت ملت ایران

رهبر معظم انقلاب با اشاره به بُعد مبارزاتی زندگی امام جواد (ع) و الگوگیری انقلاب اسلامی از آن میفرمایند: «خاطره خونین ۱۷ شهریور دنباله درس جاوید فراموشنشدنی است که امام جواد(علیه السلام) به ما داده است. چرا یک امام بزرگوار در ۲۵ سالگی به شهادت میرسد؟ و دستگاه جبار زمان این ذریه پیغمبر را بیش از آن تحمل نمیکند؟ پاسخ به این سخن را زندگی و شخصیت امام جواد به ما میدهد. او مظهر مبارزه با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه میکرد، او از قدرتها نمیترسید، او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب میکند.» (سخنرانی به مناسبت ۱۷ شهریور در مصلی نماز جمعه تبریز ۱۷/۰۶/۱۳۶۲)

ائمه هدی علیهم السلام مظهر مبارزه با باطل هستند. البته شکل مبارزاتی هر کدام از ائمه با توجه به شرایط روزگار متفاوت بوده است. این مبارزه، برگرفته از قرآن کریم است. قرآن معتقد به جنگ دائم بین حق و باطل در جهان است و به مؤمنین هشدار میدهد که اگرچه عاقبت کار کفار شکست و حسرت و مغلوبیت است ولی اینها همه به شرط این است که اهل ایمان به آن وظیفه خودشان که مبارزه با باطل است قیام کنند. اینجا است که قرآن دستور مبارزه میدهد، نمیگوید شما مطمئن باشید اینها خود به خود شکست میخورند و از بین میروند، مثل حرفهایی که اغلب ما میگوییم: خود به خود خودشان از میان میروند، دیگر احتیاجی به مبارزه ما نیست. قرآن نمیگوید: کفار خود به خود شکست میخورند، بلکه اشاره میکند به وظیفه مسلمین و مؤمنین و میگوید: «و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله؛ و با آنان بجنگید تا فتنه‏اى بر جاى نماند و دین یکسره از آن خدا گردد» (انفال/ ۳۹).

درس مقابله با دشمن ریاکار

«امام جواد مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است... همانطوری که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه مهمی از جهاد همه جانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همه دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابل و رویارویی با مردم عاجز شدند دست به حیله ریاکاری و نفاق بزنند. (بیانات در خطبه نماز جمعه ۱۸/۰۷/۱۳۵۹)

وقتی از وجود مبارک امام جواد (ع) راه مبارزه را آموختیم حالا نوبت آن است تا روش دشمنشناسی را نیز از حضرت بیاموزیم. شناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویارویی انسان با دشمنان دارد، چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد شکست خواهد خورد. جمهوری اسلامی ایران، حکومتی نوپا در جهان امروز با بیشترین دشمن داخلی و خارجی است. لذا دشمنشناسی برای مردم ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. چنانچه دشمن را به خوبی نشناسیم شکست ما حتمی خواهد بود. شاید بتوان به جرأت ادعا نمود که مهمترین و خطرناکترین دشمن منافقین و دشمنان با تزویر و ریاکار هستند. دشمن ناشناخته هر چه هم کوچک و ناتوان باشد چون نقابی از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری، دلی مملو از کین و عداوت و خنجری زهرآلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصتی است تا به اغراض پلیدش جامه عمل بپوشاند. اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است. به همین دلیل است که قرآن سختترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است و بزرگترین اعلام خطر را درباره آن دسته از دشمنان داشته است که میفرماید: «هم العدو فاحذرهم» طبق این فراز نورانی، تنها منافقان دشمنان حقیقی هستند و باید از آنان پرهیز نمود. این آموزه نورانی امروز بیش از هر زمان دیگری باید مد نظر ما قرار بگیرد. دشمنان جمهوری اسلامی در این مقطع زمانی از هر نوع حیله و نیرنگی برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جهان بهره میبرند و حتی شبکههای مختلف فارسی زبان را تاسیس نمودهاند تا نوع نگرش مردم ما را نیز نسبت به وقایع دنیا آن طور که میخواهند تغییر دهند. در برابر چنین دشمنانی مهمترین وظیفه این است که این درس بزرگ امام جواد (ع) را سرلوحه خویش قرار دهیم و با تمام توان بکوشیم تا هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرتها برانگیزیم.

الگویی برای جوانان

«زندگی امام جواد علیهالسلام هم الگو است. امام جواد علیهالسلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت - در بیست و پنج سالگی از دنیا رفت. این نیست که ما بگوییم؛ تاریخ میگوید؛ تاریخی که غیر شیعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانی و خردسالی و نوجوانی، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتی پیدا کرد. اینها چیزهای خیلی مهمی است؛ اینها میتواند برای ما الگو باشد.» (دیدار جمعی از جوانان به مناسبت هفته جوان ۰۷/۰۲/۱۳۷۷)

امام جواد (ع) امامی است که در سنین خردسالی
عهده
دار مقام رفیع امامت جامعه اسلامی شد. حضرت در سن هفت سالگی به هدایت و ارشاد مردم پرداخت. البته‌‌ همان زمان هم عدهای تردید داشتند که آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دوراندیشی و درایت یک مرد کامل را دارد؟ روزی یکی از شیعیان در محضر امام رضا (ع) پرسید: مولای من! اگر خدای ناکرده برای وجود مقدس شما حادثهای پیش آید، به چه کسی رجوع کنیم؟ امام با صراحت فرمودند: به پسرم ابوجعفر (امام جواد (ع)). آن مرد از شنیدن این سخن تعجب کرد، چرا که امام نهم کودکی بیش نبود و آن مرد وی را کم سن و سال دید. امام از سیمای متعجب و نگاههای تردیدآمیز او، اندیشه ناباورانهاش را دریافت و به او فرمود:ای مرد! خدای سبحان عیسی بن مریم (ع) را به عنوان پیامبر و فرستاده خود برگزید و او را صاحب شریعت معرفی کرد، در حالی که خیلی کوچکتر از فرزندم ابوجعفر بود. (کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۵۳)

امام جواد (ع) در حقیقت الگویی بیبدیل برای دانشمندان جوان محسوب میشود. حضرت چنان در عرصه علم و دانش درخشید که دوست و دشمن را به تعجب واداشت. گفتگوها، مناظرات، پاسخ به شبهات عصر، گفتارهای حکیمانه و خطابههای آن گرامی، گواه روشنی بر این مدعا است.

امام جواد (ع) در پیامی اهمیت علم و دانش را این گونه بیان میکند: «بر شما باد کسب دانش! چرا که آن برای همه لازم است و سخن از علم و بررسی آن امری مطلوب (و دوست داشتنی) است. برادران (دینی) را به هم پیوند میدهد و نشانه (شخصیت والا و) جوانمردی، تحفه مناسبی برای مجالس، دوست و همراه در سفر و مونس غربت و تنهایی است.»

https://shoma-weekly.ir/ClCLGh