زینب اگر نبود اثر کربلا نبود
شیرازه ای برای کتاب خدا نبود
زینب اگر نبود علم حق بپا نبود
این خیمهها و پرچم و رخت عزا نبود
یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
در کار عشق گرمی بازار زینب است...
امتداد شعارهای انقلاب، با همان صلابت، با همان شور و نشاط
این واقعیت همه قیام های کوچک و بزرگ تاریخ است که اگر امتداد نداشته باشند به سرعت در مسیر فراموشی و تغییر و زوال خواهند افتاد. اما حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) به زیبایی مسیر امتداد قیام حسینی را نه تنها برای مردم کوفه و شام و مسلمانان سال 62 هجری که برای طول تاریخ ترسیم نمودند. این موضوع درس بزرگی نیز برای انقلاب اسلامی ایران داشت. انقلابی که بر خلاف تمام انقلابهای سالهای اخیر در منطقه و جهان امتداد پیدا کرد و اکنون بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از آن می بینیم که شعارهای انقلاب با همان صلابت و افتخار و چه بسا پرشورتر و بانشاط تر از آن ایام سرلوحه حرکت دولت و مردم کشور عزیزمان است. حضرت زینب (س) با حرکت روشنگرانه خویش موجب تداوم شعار «هیهات منّا الذلّه» امام حسین (ع) شد. شعاری که هنوز هم بر پرچم آزادی خواهان نقش بسته و تا قیام حضرت مهدی (عج) باقی خواهد ماند. شعارهای «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»، «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» (به عنوان دو سردمدار استکبار و ظلم جهانی) انقلاب ما نیز برگرفته از همین تفکر
ذلت ناپذیری است که حضرت سید الشهداء (ع) پایه گذاری نمود و حضرت زینب کبری (س) با تلاش و مقاومت و ایستادگی خود بعد از کربلا آن را به سرانجام رساند.
دیپلماسی مشخص و مدوّن یا تصادفی حضرت زینب (س)
نقش بیدارگرایانه کاروان اسراء در مسیر کوفه و شام یک اتفاق ساده یا پیشبینی نشده نبود. اینگونه نبود که حضرت منتظر وقایع طول مسیر بمانند وآن وقت تصمیم بگیرند که چه باید بکنند و چه رفتاری باید صورت بگیرد. خطبه های تاریخی کوفه و شام، برخوردهای مختلف با افراد گوناگون اعم از مسلمانان فریب خورده و فرستاده روم و ...،
پاسخهای مستدل و قاطع در مجالس ابن زیاد و یزید و سایر اتفاقات این سفر پر حادثه اموری نبودند که بتوان ادعا کرد به صورت پیشبینی نشده یا تصادفی با آنها برخورد شده است. بلکه حاصل یک دیپلماسی روشن و مشخص و تبیین شده توسط اهل بیت بود. در این کاروان بیدارگر امام زین العابدین و حضرت زینب (ع) نخستین مشعل افروزانِ بیداری و مبارزه علیه تحریف عاشورا بودند. آن دو بزرگوار قهرمانانه با دروغ پراکنی امویان درافتادند و از تحریف ها جلوگیری کردند و به تحریف زدایی پرداختند. اگر سیاست و مدیریت آن دو بزرگوار نبود نه تنها از پیام های عاشورا چیزی باقی نمی ماند بلکه امویان با تحریف وقایع تاریخ را دگرگون شده برای ما نقل می نمودند و دیگر امروز اثری از آن حرکت بیدارگرایانه باقی نمانده بود.
دو وظیفه خطیر حضرت زینب (س)
از زمان حرکت کاروان امام حسین (ع) از مدینه به سوی مکه تا رسیدن به کربلا روز به روز بر مسئولیت های حضرت زینب (س) افزوده می شد. پس از شهادت امام آغاز سنگینترین وظایف و مسئولیت های این بانوی بزرگ بود. سرنوشت یک نهضت عظیم که قرار است تا دوره آخرالزمان اثرگذار باشد بدست یک بانوی با استقامت سپرده شد. برای همین است که حضرت زینب (س) نه تنها الگویی برای همه زنان عالم است بلکه الگویی بی بدیل برای همه انقلابیون مسلمان و همه زنان و مردان مسلمانی است که در صحنه های سیاسی و اجتماعی مشارکت می نمایند. آنان باید از چهره انقلابی حضرت زینب (س) مشروعیت کسب کنند.
ایشان بعد از واقعه عاشورا دو وظیفه مهم و اساسی داشت. وظیفه نخست مدیریت کاروان و وظیفه دوم پیام رسانی نهضت بود. همان وظیفه نخست کافی بود تا مقاوم ترین مردان عالم را از پا بیندازد. اگر کاروانیان در اثنای کار خود را می باختند یا در برابر خیل ناملایمات بی صبری می کردند شاید هدف دوم نیز به درستی محقق نمی شد. اما حضرت با مدیریت صحیح و رفتار عاقلانه همه مشکلات درونی را از کاروان دور کرد و در عوض همه نگاه ها را معطوف به جنایات یزیدیان نمود.
بهترین تصمیم در سخت ترین شرایط
کورت فریشلر نویسنده آلمانی کتاب امام حسین (ع) و ایران مینویسد: «زینب (س) با همه اینها مسئولیت، اداره امور اسیران را داشت، قبل از آنکه در محاضر برای سخنرانی حاضر شود، همه کودکان را دقت میکرد که گم نشوند. خود غذای کودکان را میداد و تطبیق میکرد تا احدی از کودکان بیغذا نماند و بعضی اوقات حتی یک لقمه برای خود او نمیماند.»
دشمن می دانست که برای جلوگیری از ترویج پیام قیام حسینی نخستین و مهمترین راه از پای درآوردن مقاومت کاروانیانی است که همه زن و کودک بودند. اما آن بانوی بزرگ با هیبتی علوی و درایتی فاطمی موفق شد تاکتیک مهم یزیدیان را برای از پای درآوردن کاروان خنثی نماید. ایشان هرگز نگذاشت تهدیدها، تحریم های غذایی و ....، مشکلات فراوان و رنج بی شمار اسارت باعث شود تا زنان و کودکان کاروان روحیه خود را در برابر دشمن ببازند و از خودشان ذلت و زبونی نشان بدهند. در حقیقت حفظ روحیه اسیران، بزرگترین حربهای بود که یزیدیان زمان را رسوا کرد و پرده از جنایات آنان برداشت.
افشای دروغ ها و پرده برداری از چهره واقعی تزویر یزیدیان
رفتار حضرت زینب کبری (س) درس های فراوانی برای عوام و خواص دارد. درس های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی که به برخی از آنها اشاره شد. یکی از مهمترین درس های این بانوی بزرگ افشای تبلیغات دروغین و پرده برداری از چهره تزویر بود. عوامل یزید و ابن زیاد در شام و کوفه با تبلیغات فراوان به کلی حقیقت را دگرگون جلوه داده و در این کار موفق هم بودند. زیرا مردم این شهرها باور داشتند که یزید امیر و خلیفه بر حق و جانشین پیامبر است و مخالفان او خروج کننده از دین هستند. نقش تبلیغات دشمن را در ماجرای کوفه و شام به خوبی می توان مشاهده نمود. شاید از این حیث دوران کنونی شبیه ترین دوران به آن زمان باشد زیرا قدرت تبلیغاتی استکبار جهانی به نحوی است که کشتار هزاران بی گناه را در نظر جهانیان موجّه جلوه می دهد و دفاع از حقوق مسلم توسط یک کشور را جرم و جنایت!
برای نمونه یکی از افشاگری های حضرت زینب (س) که موجب مشخص شدن دروغ های دشمن شد و ورق را در کوفه به کلی برگرداند در روز 12 محرم انجام شد. 72 راس مبارک پیشاپیش کاروان اسرا حرکت داده می شد، مردم آمده بودند تا ببینند اسرا چه کسانی اند و جارچیان هم به جوسازی مشغول بودند. برنامه های دشمن کاملا مطابق پیشبینی ها جلو می رفت اما به ناگهان زینب کبری (س) فریاد برآورد که: «ساکت شوید» همه او را میشناختند او دختر علی(ع) است و سالها در این کوفه زندگی کرده است و ساکت شدند. حضرت فرمود: «سپاس بر خداوند متعال و درود بر محمد (ص) و آل او، پاکان و اخیار. اما بعد، ای مردم کوفه، ای مردم نیرنگ باز و فریبکار، ای بیوفایان پیمانشکن، آیا بر ما گریه می کنید؟ ای کاش هیچگاه اشک چشمهایتان تمام نشود و هرگز نالههایتان خاموش نگردد... شما سوگندهای خود را دست آویز فساد در میان خویش قرار دادید. هان آگاه باشید، چه بد است آن بار گناهی که بر دوش گرفتهاید و... پاسخ کشتن فرزند پیغمبر را چه میگویید؟...» وضعیت کوفه قبل و بعد از این خطبه آتشین زمین تا آسمان متفاوت بود. لذا اگر بگوییم مهمترین وظیفه زینب کبری (س) افشای چهره واقعی دشمن و نشان دادن تزویر یزیدیان بود سخنی به گزاف نگفته ایم.
با صلابتی علوی
در مجموع می توان گفت که اگر زینب کبری نبود پیام قیام و انقلاب حسینی هرگز به آیندگان نمیرسید. او در مقام یک مبلغ و پیامرسان نهضت و قیام در مقابل نظام جنایت، دروغ و اختناق ایستاد و شجاعانه دین خدا را تبلیغ کرد. در نمونه ای دیگر از افشاگری های او بعد از جسارت یزید به امام حسین (ع) به وقوع پیوست. با صلابتی علوی فرمود:... هان ای یزید، آیا گمان کردی که چون اکنون زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را مانند اسیران شهر تا شهر کوچ دادی از منزلت و مکانت ما کاستهای؟ و بر حشمت و کرامت خود افزودهای؟... ای یزید نه چنین نیست، آرامتر بران و کمی به خود آی... هان ای یزید, به خدا قسم با این جنایت, جز پوست خود را نشکافتی و جز گوشت بدن خود را قطعهقطعه نکردی, بهزودی در محکمه عدل الهی بر رسول خدا (ص) وارد خواهی شد... همین روشنگری ها و استقامت فوق العاده و مدیریت کاروان موجب شد به تدریج در کوفه و عراق سپس شام مردم آگاه شوند و چهره حقیقی یزید را بشناسند و بدانند او بر خلاف ادعایش فردی فاسد و نالایق است و این زنان و کودکان اسیر هم خاندان پیغمبر خدا (ص) هستند.