ساختن امپراتوری جهانی هدف غایی تلاش جنایتکاران اقتصادی است. ما گروهی زن و مرد نخبه هستیم که با بهره گیری از سازمانهای مالی بین المللی، شرایطی را فراهم میکنیم که در آن سایر ملل مطیع ((ابر شرکت سالاری)) آن هم از نوع آمریکایی میشوند.
اعترافات یک جنایتکار اقتصادی نام کتابی است شبیه به کتاب معروف خاطرات مسترهمفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی، اما در عصر استعمار نوین شیوه تسلط کشورهای غربی به خصوص آمریکا بر سایر ملل جهان تغییر کرده است. مطلب زیر معرفی کتاب نیست بلکه شرح خلاصهای است از روش و آثار این استعمار نوین اقتصادی توسط آمریکا و آثار زیان بار آنکه از زبان یکی از عاملان اصلی آن بیان شده است:
جان پرکینز مامور سازمان امنیت ملی آمریکا در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در حالی به نوشتن خاطرات خود روی آورد که پس از سی سال خدمت صادقانه در کشورهای مختلف آثار جبران ناپذیر اعمال سیاستهای اقتصادی دیکته شده توسط این دو نهاد بین المللی را به چشم میدید.
خدمات صادقانه پرکینز البته نه به کشورهای محل خدمت بلکه به آنچه او از آن به عنوان امپراطوری جهانی آمریکا یاد میکند چنان تاثیرات جبران ناپذیر اقتصادی و زیست محیطی مخربی در کشورهایی چون اکوادور، اندونزی و.... برجای گذاشت که به گفته خود او بسیاری از این کشورها پس از اجرای برنامه کمکهای اقتصادی صندوق و بانک جهانی به مراتب وضعیت بد تری نسبت به دهههای قبل پیدا کردند:
از پنجره ماشین بیرون را نگاه میکنم، ابرهای عظیم غبار مانند از جنگلها و درههای باریک و تنگ پاستازا تنوره میکشید. پیراهنم از عرق خیس شد و معدهام شروع به پیچ زدن کرد، البته نه از شدت گرمای منطقه حاره یا از پیچ و خمهای جاده بلکه از این رو که نقش من در نابودی این کشور زیبا بر خودم مشهود بود و از من حق طلبی میکرد. در اثر نقشی که من و هم قطارانم – جنایتکاران اقتصادی – ایفا کرده بودیم، اکوادور امروز در وضعیتی به مراتب بدتر ا ز وضعیت قبل از ارائه معجزات نوین اقتصادی، بانکداری و مهندسی قرار دارد.
مناطق وسیعی از جنگل باران زا از بین رفته است، طوطی منحصر به فرد دم دار و پلنگ خالدار از صفحه زیستی آمریکای لاتین محو شدهاند، سه فرهنگ بومی اکوادور به ورطه نابودی کشیده شدهاند و رود خانههای بکر و دست نخورده به خلاب آتش زا تبدیل شدهاند.
سطح رسمی فقر از ۵۰ درصد به ۷۰ درصد و بدهی عمومی از ۲۴۰ میلیون دلار به ۱۶ میلیارد دلار افزایش یافته است. با وجود این، سهم فقیرترین اقشار جمعیت از منابع ملی از ۲۰ درصد به ۶ درصد کاهش یافته است»
پرکینز در مقدمه خاطرات خود بخشی از شیوه کار خود و همکارانش در سازمانهای بزرگ اقتصادی را چنین تشریح میکند:
ساختن امپراتوری جهانی هدف غایی تلاش جنایتکاران اقتصادی است. ما گروهی زن و مرد نخبه هستیم که با بهره گیری از سازمانهای مالی بین المللی، شرایطی را فراهم میکنیم که در آن سایر ملل مطیع ((ابر شرکت سالاری)) آن هم از نوع آمریکایی میشوند.
مشابه همتاهای ما در مافیا، جنایتکاران اقتصادی هم آدمهای دست و دلبازی هستند. این دست و دلبازی در قالب وام برای ساختن پروژههای زیر بنایی از قبیل نیروگاههای برق، بزرگراهها، بنادر، فرودگاه یا شهرکهای صنعتی ظاهر میشود. شرط اعطای چنین وامی این است که ضرورتاً شرکتهای مهندسی و ساختمانی ایالات متحده آمریکا این پروژهها را بسازند. در واقع، بخش اعظم وام هیچگاه از ایالات متحده خارج نمیشود بلکه صرفاً از بانکهای واشنگتن به حساب دفاتر مهندسی در نیویورک، هوستون یا سان فرانسیسکو انتقال مییابد.
... اما تمام ماجرا اینجا نیست بلکه اصل ماجرا از آنجا شروع میشود که یک جنایتکار اقتصادی میتواند وام را با شرایط و بهرههایی به کشور قربانی بقبولاند که حتی پس از اجرای پروژهها توسط شرکتهای آمریکایی و به سود دهی رسیدن آنها باز هم کشور میزبان موفق به پرداخت اصل و فرع وام نشود و آنجاست که باید بدهی خود را به گونه دیگری به ایالات متحده پرداخت کند...
حالتی که شکلی از وابستگی سیاسی، اقتصادی یا نظامی کامل را برای آن کشور به ارمغان میآورد و آن زمان است که میتوان گفت کشور دیگری به جرگه امپراطوری جهانی پیوسته است.
اقتصاد
اعترافات یک جنایتکار اقتصادی
اعترافات یک جنایتکار اقتصادی نام کتابی است شبیه به کتاب معروف خاطرات مسترهمفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی.