شهرستانها

اصفهان کرنشگاه سیاست در برابر دیانت

اصفهان ذات خداجوی خود را به حاکمان وقت تحمیل کرد و از این رهگذر عناصر تمدنی همچون معماری، ماهیتی دینی- هنری پیدا می‌کنند. این پدیده منحصر به فرد در اصفهان را می‌توان کرنش سیاست در برابر دیانت نامید که در معماری اسلامی – ایرانی این شهر به نحوی متعالی تجلی یافته است.
دکتر مسعود جعفری نژاد- با خبر گشتیم طی پیگیریهای حقوقی صورت گرفته از سوی معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری با اعضای شورای جهانی صنایع دستی و رایزنیهای انجام شده از سوی معاون صنایع دستی کشور در اجلاس آسیا اقیانوسیه در کشور هند (۲۰۱۵) در خصوص ثبت جهانی دو شهر اصفهان و تبریز این درخواست به تأیید این شورا رسید.

به این بهانه، در نوشتار حاضر دو عنصر تمدنی منحصر به فرد در اصفهان که هویت فرهنگی این شهر را تشکیل میدهند مورد بررسی قرار میگیرد. در حقیقت اصفهان از معدود شهرها در ایران و جهان محسوب میشود که نمودهایی هنر مختص خود را دارند. مهمترین این آثار هنری را میتوان به دو بخش تقسیم بندی کرد. نخست صنایع دستی که خوشبختانه همانطور که اشاره شد به ثبت جهانی رسیده است و دوم معماری اسلامی – ایرانی اصفهان که پیشتر بعضا در زمره میراث فرهنگی جهانی ثبت گردیدهاند

صنایع دستی

از دیدگاه مقام مظم رهبری، فرهنگ زیر بنای توسعه محسوب میشود «فرهنگ در حقیقت همه چیز یک جامعه است، هیچ بنیاد اجتماعی و اقتصادی بدون اتکا به فرهنگ شکل نمیگیرد... اگر بخواهیم توسعه اقتصادی را به معنای صحیح کلمه در جامعه راه بیاندازیم، احتیاج به تلاش فرهنگی داریم. با این وصف، عنایت و توجه به عناصر اصیل فرهنگی همچون صنایع دستی که بیانگر روحیات، استعدادها و قریحه برآمده از یک جامعه اسلامی – ایرانی است، قطعا در تعالی جامعه نقش به سزایی ایفا خواهد کرد. در این مجال، راهکارهایی جهت ارتقا جایگاه صنایع دستی در سطح مدیریتی و کارکردی ارائه میگردد:

۱. افزایش سهم هنرهای دستی در صادرات غیر نفتی تا حدااقل بیست درصد

۲. برند سازی و معرفی گسترده صنایع دستی ایران در جهان

۳. تداوم روند اهدا صنایع دستی به عنوان یابودها و جوایز در مراسمهای دولتی و بخش خصوصی

۴. ترغیب گردشگران خارجی به خرید صنایع دستی ار طریق تعدیل قیمت و معرفی موثر

۵. تاسیس دانشگاه هنرهای دستی در اصفهان

۶. ارائه نشان استاندارد ملی برای صنایع دستی

۷. ارایه معافیتهای مالی حداکثری برای فعالان و سرمایه گذاران در عرصه هنرهای دستی

۸. ایجاد کرسیهای استادی برای هنرمندان برجسته

۹. راه اندازی بانک جامع اطلاعات صنایع دستی

۱۰. ترویج فرهنگ خرید صنایع دستی به جای گلدانهای چینی و مصنوعات نقره

معماری

در اصفهان معماری یکی از مهمترین نشانههای هویت شیعی است که خوشبختانه در رهگذر ایام و پس از آفات فراوانی که متوجه این شهر بوده است، همچنان پایدار ماندهاند. معماری اصفهان را میتوان با تاکید بر هویت اسلامی – شیعی آن به دو دوره درخشان تقسیم نمود. این دو دوره در بردارنده عصر سلجوقیان و صفوی است که اصفهان به عنوان پایتخت شناخته میشده است. معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمیترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است. در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و به شدت از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی نمود. عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیکتر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند. از ویژگیهای مهم در شیوه معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشی های درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.

معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارایی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعادِ حیاتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد؛ و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارایی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.

آنچه در تمام این دورهها نمود پیدا میکند، مقولهای است که ناشی از روح و فطرت معنا جو و دینی مردم اصفهان است. در واقع اصفهان ذات خداجوی خود را به حاکمان وقت تحمیل کرد و از این رهگذر عناصر تمدنی همچون معماری، ماهیتی دینی- هنری پیدا میکنند. این پدیده منحصر به فرد در اصفهان را میتوان کرنش سیاست در برابر دیانت نامید که در معماری اسلامی – ایرانی این شهر به نحوی متعالی تجلی یافته است. آنچه در انتهای این نوشتار مجدد مورد تاکید قرار میگیرد اهمیت اصفهان برای تبلیغ و شناساندن هویت معنوی و مذهبی مردم ایران در طول سالیان است که میتواند در قالب بناهای تاریخی و مساجد این شهر در معرض دید جهانیان قرار گیرد.

* دبیر حزب مؤتلفه اسلامی استان اصفهان
https://shoma-weekly.ir/s4Xrmd