آن روزها شاید کسی مثل امروز با لفظ استعمار آشنا نبود اما همه در باطن خود از حضور نیروی بیگانه در زادگاهشان احساس نارضایتی میکردند و درست در همین ایام است که علمای دشتی و دشستان اعلام جهاد کردند.
قطعا در این حرکت ضد استعماری زنان نیز در کنار دلیر مردان دشتستان حاضر بودند. شاهد این مطلب را میتوان در یکی از نشریات تهران که در آن سالها اخبار بوشهر را هرچند محدود منتشر میکرد، یافت. هرچند وقتی گوشههایی از تاریخ مبارزات رئیس علی دلواری در جنوب را تورق میکنیم، متوجه میشویم که عدهای زنان به همراه کودکان تحت حمایت پدر رئیس علی به منطقهای دیگر کوچ داده میشوند اما در نهایت حضور فعالانه تعدادی از زنان در این قیام بسیار مشهود است زیرا در یک بخش این زنان حامی آوارگانی بودند که به منطقه کلات بوجیر هجرت کرده بودند و در بخشی دیگر در میدان مبارزه به تهیه اقلام مورد نیاز انقلابیون و حمایت از آنها مشغول بودند.
به هر ترتیب مبارزه با استعمار و تاریخ آن همواره گویای حضور توام با بصیرت و هوشیاری زنان در کنار مردانی است که سلاح مبارزه را بر دوش میکشند، جریان تکوین مبارزات بر علیه استعمار در ایران و نقش زنان در پیروزی این قیامها در تمام نقاط تاریخ وجود دارد، در جریان جنبش تنباکو و مشروطه و پس از آن انقلاب اسلامی حضور زن ایرانی، حضوری مفید فایده بوده است و قطعا با شاهد گرفتن وقایع تاریخی میتوان گفت اگر نبودند زنان شیردلی که در کنار مردانشان از دین و وطن خود دفاع کنند، قطعا جریان انقلاب و مبارزه علیه استعمار عقیم میماند زیرا زنان علاوه بر آنکه در میدان مبارزه نقش آفرین هستند، خود در حکم تاریخ شفاهی برای نسل بعد از خود به حساب میآیند که میتوانند ارزشها و البته خدمات انقلابیون را حفظ کرده و به آینده انتقال دهند.
*کارشناس تاریخ