اما در همه انتخاباتها روی ظرفیت رای زنان بهعنوان 50 درصد از هرم جمعیتی حساب ویژهای باز میشود؛ به طوریکه با بررسی شعارهای انتخاباتی در دورههای گذشته به سادگی میتوان به این موضوع پی برد؛ البته نباید فراموش کرد که گاهی این شعارهای مطرحشده از سوی کاندیداها تنها در حدحرف باقی مانده و هرگز جامه عمل به خود نمیپوشند. در این دوره از رقابتهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری؛ اما ماجرای جلب این رای کمی متفاوتتر از گذشته شده است؛ تاکید برخی از سیاسیون بر حضور کمی زنان بهعنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری سبب حضور گسترده زنان در مرحله ثبتنام نامزدهای انتخاباتی شد؛ هرچند افرادی نظیر معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری بیش از همه درصدد مطالبه مجلس سی درصد هستند و چیزی شبیه فراخوانی جدی را برای ثبتنام زنان مطرح کرده و عملی ساختند؛ اما با این وجود زنان متعهدی نیز که دغدغه انقلاب اسلامی را فارغ از مباحث پیش پا افتاده جنسیتی در دل داشتند آمادگی خود را برای انجام مسئولیت بر محور تکلیفمداری اعلام کردند و به عبارت سادهتر طیفهای گوناگونی از زنان وارد عرصه رقابت انتخاباتی شدند. طیفهایی که بر دو ادعای واهی، یکی در حوزه انتخابات و دیگری در حوزه زنان خط بطلان میکشد.
در وهله اول و فارغ از هیاهوهای جنسیتی، حضور این سلایق متنوع و متکثر در انتخابات بهمنزله آزادی کامل در جمهوری اسلامی ایران است، بدون شک در کشورهای غربی که ادعای آزادی و استقلال مدنی را سرمیدهند هرگز چنین فرصتی برای همه اقشار جامعه مهیا نمیشود که بتوانند حضور حداکثری در پله نخست یعنی در مرحله ثبتنام داشته باشند. در مرحله دو نیز ادعای نقض حقوق زنان در ایران و عدم مشارکت اجتماعی آنها که توسط طیفهای مختلف و کمپینهای غربگرا مثل کمپین تغییر چهره مردانه مجلس مطرح میشود به راحتی مهر ابطال میخورد؛ زیرا این انتخابات در همان مراحل ابتدایی اثبات کرد که زنان در ایران نهتنها حق انتخابکردن دارند، بلکه حتی میتوانند در عالیرتبهترین مجلس یعنی مجلس خبرگان رهبری با رعایت چارچوب قوانین حضور به هم رسانده و محل رایآوری شوند؛ در حقیقت این جنسیت آنها نیست که باعث حضورشان در انتخابات میشود؛ بلکه اصلیترین ملاک برای کسب یک جایگاه بر مبنای تعهد و تخصص در جمهوری اسلامی تعریف شده و ممکن است روزی فرابرسد که به واسطه این دو مؤلفه تعداد قابل توجهی از بانوان بر کرسیهای قانونگذاری و خبرگان رهبری تکیه بزنند. اما آنچه در این میان بسیار مهم به نظر میرسد سعی دشمن در مصادره به مطلوبکردن این حضور زنانه است، حضوری که بیش از هرچیز بر مبنای اقتدار نظام اسلامی و کرامت زن در گفتمان انقلاب تاکید داشته و ثمره آن امروز این مشارکت گسترده است و اگر گروههای فمنیستی، اعتدالیون، اصلاحطلبان و کمپینهایی نظیر کمپین تغییر چهره مردانه مجلس و گروههایی از این دست درصدد برمیآیند تا به این حضور رنگ جناحی داده و این حضور را ناشی از فراخوان خود میدانند تا رای 50 درصد هرم جمعیتی را به خود اختصاص دهند، باید امروز نگاهی به کارنامه خود مبنی بر روزگار قول و قرارها و وعدهایی بیندازند که پیش از انتخابات داده و در ایام تکیهزدن بر مسند قدرت گرد و غبار فراموشی بر آن نشسته است و قطعا همه مشارکتکنندگان در انتخابات به این مسئله بهخوبی واقف هستند، به هرترتیب انتخابات بهار سیاسی تازه با میوه مشارکت اجتماعی است که مشروعیت جمهوری اسلامی را هربار تضمین کرده و به بهرهبرداریهای سیاسی پایانی تلخ اعطا شده است.