این تهدید بر مبنای اعتماد کاذبی بنا گذاشته میشود که در دنیای مجازی معمولا به شکلی غیرمحسوس ایجاد میشود؛ اگر به روابط دوستانه مجازی دقت کنید به سادگی میتوانید به این مقوله پیببرید؛ چنانچه در این دنیا افراد بدون آنکه هویت و جنسیت حقیقی یکدیگر را بدانند و از من واقعی یکدیگر مطلع باشند با هم مراوده کرده و به گفتگو میپردازند در این شرایط نخستین گروهی که دچار آسیب میشوند زنان و دختران جوانی هستند که با هویت و تصویر واقعی خود در شبکههای اجتماعی حساب کاربری داشته و به فعالیت مجازی اجتماعی مشغولاند؛ نگاه به میزان جرائم اجتماعی در شبکههای مجازی که بعضا هر از گاهی از سوی نیرویانتظامی منتشر میشود به خوبی بیانگر این حقیقت تلخ است.
گستردگی شبکههای اجتماعی به ویژه شبکه تلگرام که هنوز با وجود فرصتها و تهدیدهایی که از سوی فعالین رسانهای مطرح شدهاست منبع آن چندان مشخص نیست کاربریهای گوناگونی اعم از تجاری و تبلیغی، آگاهی رسانی و... دارد؛ اما به تازگی در این شبکه شاهد رشد کانالهایی هستیم که با عناوینی مثل روانشناسی و مشاوره سعی میکنند مخاطب خاص خود را پیدا کنند؛ حتی در بخشی از این کانالها خدماتی مانند ازدواج نیز ارائه میشود؛ بدون آنکه هیچ نظارتی از سوی مرجعی قانونی و معتبر بر این نوع فعالیتها وجود داشته باشد؛ اما در این کنار این امر مشاورههای گوناگون که حقیقت یا دروغ آن مشخص نیست بخش دیگری از ماجرا است، هرچند آمار درستی از این کانالهایی که عموما دسترسی به مدیران کار چندان دشواری نیست، در دسترس نبوده اما با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که به دلیل محتوای خاصی که دارند تا چه میزان مورد اقبال زنان و دختران قرار میگیرند و ممکن است به دلیل عدم داشتن تخصص و مهارت کافی و لازم و دادن مشاوره نادرست منجر به آسیبهای بسیار جدی شوند، این امر زمانی بیش از بیش مخاطرهآمیز میشود که درمییابیم بیشترین مخاطب این مهم را بانوان جوانی تشکیل میدهند که به دلایل گوناگون به این شبکه اعتماد کرده و آن را حلال مشکلات خود میدانند.
به هر ترتیب آنچه مهم است نظارت بر این جنس از فعالیتها در کنار ارائه آموزشهای لازم به مخاطبان اعم از زنان و مردان از یک سو و از سوی دیگر کنترل فعالیتهایی از قبیل مشاوره توسط افراد گوناگون است؛ افرادی که به هردلیلی خود را ذیصلاح دانسته و به همین علت محل مشورت در خصوص موضوعات فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار میگیرند و به جای آنکه مشکلی را حل کنند گاهی مشکلی هم بر سایر مشکلات میافزایند بنابراین لزوم آموزش و نظارت صحیح میتواند تهدیدهای موجود را تبدیل به فرصت نماید و حتی حلال مشکلاتی از قبیل موضوعات عاطفی، روانی و خانوادگی شود.
بدون شک نباید فراموش کرد زنان و دختران طیف گسترده از مخاطبان این شبکهها؛ آنها مانند هر مخاطب دیگری ساعتهایی از روز را در این دنیای مجازی سپری میکنند و ممکن است به دلیل عدم شناخت از آسیبها خود دچار شبهات گوناگون و مشکلات عدیده شوند؛ مشکلاتی که دامنه آنها گاهی از حوزه فردی خروج کرده و به خانواده منتقل میشود و ارائه خدمات میتواند به عنوان یک ابزار بازدارنده به حساب بیاید البته تمام این موضوع مشروط بر آن است که نظارتها و آموزشهای لازم از سوی متولیانی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزرات ورزش و جوانان صورت بگیرد و در این مسیر از ظرفیتهای مردمی نظیر سازمانهای مردم نهاد بهره برده شود تا در اندک زمانی بتوانیم آسیبهای احتمالی مشاوره مجازی را کاسته و آن را تبدیل به فرصت نماییم.