زنان

از خاتون تا بخارا از بخارا تا خیابان های تهران

هنوز هم در حافظه ما خاطره تلخ ضمیمه روزنامه ایران که با عنوان خاتون منتشر شد و با هجمه‌های رنگارنگی که برای رنگ مشکی چادر و اصلاً موجودیت این حجاب برتر در جامعه انداخته شد، موجود است و به قول معروف یادمان مانده که در آن ویژه نامه قطور و پرحجم تنها برای حجاب و به خصوص چادر این نکته مهم بود؛ بودن یا نبودن مسئله این است؟! البته بگذریم که آخر ماجرا به نبودن ختم شد اما این شروع یک جریان رسانه ای برای هجومی فرهنگی و بی‌رحمانه به چادر بود آن روزها که خاتون منتشر شد هرچند خیلی ها مثل ما دست به نقد شده و قلم فرسایی کردند اما در نهایت پرونده خاتون به ناکجا آبادی رسید که اصلاً توقعش را نداشتیم.

نفیسه زارعی- هنوز هم در حافظه ما خاطره تلخ ضمیمه روزنامه ایران که با عنوان خاتون منتشر شد و با هجمههای رنگارنگی که برای رنگ مشکی چادر و اصلاً موجودیت این حجاب برتر در جامعه انداخته شد، موجود است  و به قول معروف یادمان مانده که در آن ویژه نامه قطور و پرحجم تنها برای حجاب و به خصوص چادر این نکته مهم بود؛ بودن یا نبودن مسئله این است؟! البته بگذریم که آخر ماجرا به نبودن ختم شد اما این شروع یک جریان رسانه ای برای هجومی فرهنگی و بیرحمانه به چادر بود آن روزها که خاتون منتشر شد هرچند خیلی ها مثل ما دست به نقد شده و قلم فرسایی کردند اما در نهایت پرونده خاتون به  ناکجا آبادی رسید که اصلاً توقعش را نداشتیم.

در حقیقت خاتون کلید اول قفل رسانه های نوشتاری بود که رایگان روی کیوسکها آمد و در طول یک صبح تا عصر با توزیع گسترده در سطح کشور کار خودش را کرد و شبههای را حداقل بین نسل جوان ایجاد کرد که مدتها با وجود تلاش دوستان رسانه ای و اصحاب قلم این خاتون که دست از پرده نشینی و حیا برداشته بود،  به اندیشه ها و سپس به خیابان ها آمد و اسباب دردسر شد.

این دردسر کمی بعدتر تبدیل به این شد که نشریه هنری و ادبی بخارا، از ابزار و شعار هنر برای هنر استفاده می کند و او هم زن چادری را به سخره می گیرد و با یک تراوش به ظاهر ادبی با عنوان جملگی کلاغ، چادری را که مدتهاست که جزئی از فرهنگ و تمدن کهن بومی و دینی ما است زیر سؤال می برد و حتماً سر و ته قضیه با یک جریمه کذا و کذا و سپس طلب پوزش اهالی به ظاهر  ادب از زنان خاتمه پیدا می کند، غافل از اینکه به قول قدما خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج، این دیوار کج البته آسیب جدی را برای جامعه خواهد داشت و متأسفانه این سهل انگاری سبب بروز وقایع و حوادث دیگر خواهد شد و وقاحت عدهای را بیش از بیش در جامعه بر انگیخت؛  به عبارت بهتر ماجرایی که از خاتون شروع و تا بخارا ادامه پیدا کرد، در مقطعی از بخارا به خیابان های تهران سرایت کرد به طوریکه در فاصله دو الی سه روز ما شاهد هتک حرمت و ضرب و شتم زنان چادری در خیابان های پایتخت هستیم که این زنان به دلیل انجام تکلیف دینی خود نه تنها حق به جانبشان نیست، بلکه در یکی از موارد چیزی هم به خاطر انجام این تکلیف دینی بدهکار می شوند به تعبیر سادهتر جای متهم و شاکی عوض شده و حالا این زنی که مورد بی حرمتی از جانب اقلیتی که بویی از فرهنگ نبرده اند قرار گرفته است، حتی به عنوان یک شهروند مسلمان هم خواسته دینی و قانونی و مسلماً به حقش نادیده گرفته می شود و جامعه هم در گردابی میافتد که دیگر کسی جرأت امر به معروف و نهی از منکر را که جزئی از اصلی ترین پایه های حفظ و دوام خانواده و جامعه است پیدا نمی کند و این فقط به قیمت خوردن نان مصلحت و تساهل و تسامح توسط عدهای صورت می گیرد، که در مقطعی در کف خیابان های پایتخت سختگیری عمومی می کنند و سپس همان افراد بعد از مدتی سر از محافل خارج نشین در میآورند و یا موج فتنه سبز را با لیدرهای بی حجاب در خیابان های شهر راه میاندازند و حالا اوضاع را به جایی می رسانند که آنچه نباید بشود، بشود.

https://shoma-weekly.ir/CXhGWp