مروری بر صحبتهای اخیر «محمد بنا» نشانههایی از «مربی سالاری» را بروز میدهد. پدیدهای شوم که نه تنها باعث پیشرفت کشتی نمیشود، بلکه میتواند تبعات ناگواری را نیز برای این رشته مدال آور به دنبال داشته باشد.
امید توکلی - سالهاست «بازیکن سالاری» یکی از معضلات ورزش ما به شمار میرود و ریشه بسیاری از حاشیههای ورزشی را میتوان در آن جستجو کرد. پیشرفت ورزشکاران از لحاظ اقتصادی، پیچیده شدن ارتباطات آنان با سیاسیون و بالا رفتن سطح توقعات مدالآوران و فوتبالیستهای متمول و... شرایطی را فراهم کرده است که ورزشکاران امروزی افکار و اندیشههای متفاوتی در باره رابطه شاگرد و استادی داشته باشند.
این امر دشواری کار مربیان و مدیران را به همراه داشته و باعث شده تا قدرت بازیکنان و ورزشکاران هر روز بیشتر از دیروز شود. تا بدینجای داستان را همه شما میدانید و در نکوهش بازیکن سالاری قلمفرساییهای فراوانی شده است اما آنچه ما را واداشت تا با چنین مقدمهای سراغ مطلب برویم پدیده جدید «مربی سالاری» است.
در اینکه «محمد بنا» مربی لایق و شایستهای است شکی نیست. کوچکترین تردیدی هم وجود ندارد که بخش عمدهای از موفقیت کشتی فرنگی ایران و همچنین کاروان ما در المپیک لندن مرهون تلاش وصف ناپذیر این مربی است. همچنین بر همگان ثابت شده که «محمد بنا» یک مربی وطن دوست است و بارها به پیشنهادات چرب و نرم و وسوسهانگیز آذربایجان، ترکیه و سایر کشورها جواب منفی داده است. با تمام این تفاسیر آیا «محمد بنا» حق دارد فدراسیون کشتی را زیر سؤال ببرد و برای مدیران بالا دستی خود تعیین تکلیف کند؟
او که تا دیروز – بخوانید بعد از پایان المپیک لندن – خستگی مفرط را دلیل اصلی خداحافظی و جداییاش از کشتی فرنگی میدانست، بعد از دستور رئیس جمهور برای پس گرفتن استعفایش ، در رودربایستی مانده و بهانههای جورواجور ردیف میکند!
«بنا» که چهارشنبه هفته گذشته جلسه مهمی با «رسول خادم» مدیر تیمهای ملی کشتی برگزار کرده بود به پیشنهادات خادم نیز توجهی نکرد و بار دیگر حجتاله خطیب را مدیر نالایقی خواند و گفت: «با توجه به ضعف مدیریتی فدراسیون کشتی توانایی ادامه همکاری با مدیریت فعلی را ندارم!»
سرمربی موفق تیم ملی کشتی فرنگی به این نیز بسنده نکرده و با غرور خاصی به نوعی برای وزارت ورزش و جوانان و مدیران ارشد ورزش نیز تعیین تکلیف میکند:
«کادر مدیریتی فعلی توانایی لازم برای تداوم موفقیتهای کشتی را ندارد. این پیشرفت نیاز به مدیریت بهتری دارد که از عهده گروه فعلی خارج است!»
مروری بر صحبتهای اخیر «محمد بنا» نشانههایی از «مربی سالاری» را بروز میدهد. پدیدهای شوم که نه تنها باعث پیشرفت کشتی نمیشود، بلکه میتواند تبعات ناگواری را نیز برای این رشته مدال آور به دنبال داشته باشد. هر چند در این میان ایراداتی نیز به نحوه مدیریت و روحیات بیش از حد صلحطلبانه حجتاله خطیب وارد است ولی هیچ یک از این موارد و حتی موفقیت بی نظیر «محمد بنا» در المپیک لندن نیز دلیلی بر شیوع پدیده جدید «مربی سالاری» نمیشود. این دست نوشته را خطاب به متولیان ورزش کشور به ویژه دکتر عباسی نوشتیم و بار دیگر هشدار میدهیم. توجه اضافی(!) به «محمد بنا» یا هر مربی دیگری و حمایت از «مربی سالاری» پیامد خوبی برای ورزش نخواهد داشت. از ما گفتن بود!
این امر دشواری کار مربیان و مدیران را به همراه داشته و باعث شده تا قدرت بازیکنان و ورزشکاران هر روز بیشتر از دیروز شود. تا بدینجای داستان را همه شما میدانید و در نکوهش بازیکن سالاری قلمفرساییهای فراوانی شده است اما آنچه ما را واداشت تا با چنین مقدمهای سراغ مطلب برویم پدیده جدید «مربی سالاری» است.
در اینکه «محمد بنا» مربی لایق و شایستهای است شکی نیست. کوچکترین تردیدی هم وجود ندارد که بخش عمدهای از موفقیت کشتی فرنگی ایران و همچنین کاروان ما در المپیک لندن مرهون تلاش وصف ناپذیر این مربی است. همچنین بر همگان ثابت شده که «محمد بنا» یک مربی وطن دوست است و بارها به پیشنهادات چرب و نرم و وسوسهانگیز آذربایجان، ترکیه و سایر کشورها جواب منفی داده است. با تمام این تفاسیر آیا «محمد بنا» حق دارد فدراسیون کشتی را زیر سؤال ببرد و برای مدیران بالا دستی خود تعیین تکلیف کند؟
او که تا دیروز – بخوانید بعد از پایان المپیک لندن – خستگی مفرط را دلیل اصلی خداحافظی و جداییاش از کشتی فرنگی میدانست، بعد از دستور رئیس جمهور برای پس گرفتن استعفایش ، در رودربایستی مانده و بهانههای جورواجور ردیف میکند!
«بنا» که چهارشنبه هفته گذشته جلسه مهمی با «رسول خادم» مدیر تیمهای ملی کشتی برگزار کرده بود به پیشنهادات خادم نیز توجهی نکرد و بار دیگر حجتاله خطیب را مدیر نالایقی خواند و گفت: «با توجه به ضعف مدیریتی فدراسیون کشتی توانایی ادامه همکاری با مدیریت فعلی را ندارم!»
سرمربی موفق تیم ملی کشتی فرنگی به این نیز بسنده نکرده و با غرور خاصی به نوعی برای وزارت ورزش و جوانان و مدیران ارشد ورزش نیز تعیین تکلیف میکند:
«کادر مدیریتی فعلی توانایی لازم برای تداوم موفقیتهای کشتی را ندارد. این پیشرفت نیاز به مدیریت بهتری دارد که از عهده گروه فعلی خارج است!»
مروری بر صحبتهای اخیر «محمد بنا» نشانههایی از «مربی سالاری» را بروز میدهد. پدیدهای شوم که نه تنها باعث پیشرفت کشتی نمیشود، بلکه میتواند تبعات ناگواری را نیز برای این رشته مدال آور به دنبال داشته باشد. هر چند در این میان ایراداتی نیز به نحوه مدیریت و روحیات بیش از حد صلحطلبانه حجتاله خطیب وارد است ولی هیچ یک از این موارد و حتی موفقیت بی نظیر «محمد بنا» در المپیک لندن نیز دلیلی بر شیوع پدیده جدید «مربی سالاری» نمیشود. این دست نوشته را خطاب به متولیان ورزش کشور به ویژه دکتر عباسی نوشتیم و بار دیگر هشدار میدهیم. توجه اضافی(!) به «محمد بنا» یا هر مربی دیگری و حمایت از «مربی سالاری» پیامد خوبی برای ورزش نخواهد داشت. از ما گفتن بود!