جامعه

اثر ماندگار فرهنگ عاشورا در شهرنمای پایتخت

عنصر سقاخانه در تهران علاوه بر تأثیرات متعددی که بر باورها و مذهب مردم داشته است باعث پیدایش شیوه‌ای نو در بیان هنری در سال‌های 1340 خورشیدی بوده که به مکتب سقاخانه‌ای مرسوم شده است. آثار فراوان هنرمندانی چون پرویز تناولی و حسین زنده‌رودی از این مکتب هنری نشأت گرفته است.

رضا موحدی- این روزها پس از خستگی روزانه اگر شخصی بخواهد گلویی تازه کند و آبی بنوشد باید به فروشگاه برود و یک بطری آب بخرد تا تشنگی اش رفع شود. مسئله ای که تا  سالهای پیش راه حل آن رفتن به نزدیکترین سقاخانه و نوشیدن آبی گوارا و البته یاد کردن از لب تشنه شهیدان کربلا بود.

سقاخانهها روزگاری جایی بودند که بیاغراق در هر محله و کوچه پسکوچهای نشانی از آنها وجود داشت و برای همه اهل محل مکانی مقدس و دلنشین محسوب میشد. کسانی که با هر نیت و خواستهای در آنجا شمع روشن میکردند، پیالهای آب خنک مینوشیدند و به مناجات و راز و نیاز مشغول میشدند. به راستی سقاخانهها محلی بود که هر لحظه فرصتی را ایجاد میکرد برای نیایش در هیاهوی شهری و روزمرگی. اغراق نیست اگر بگوییم تهرانیهای قدیم نگاه دیگری به این مکانهای مقدس داشتهاند، و هر کدام به نوعی از سقاخانهها خاطرهای داشتهاند. اما این روزها این جاذبه کهن گردشگری تهران بیشتر از همیشه در غبار فراموشی به سر میبرد.

 

    معماری سقاخانهها

سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، به فضاهای کوچکی در معابر عمومی اطلاق میشد که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه درست میکردند.  در ایران با رواج تشیع و عمومیت یافتن عزاداران در روضهخوانی و نقل وقایع تاریخی و حماسه کربلا و تأکید بر تشنه لب بودن امام حسین(ع) و یارانش در این حادثه و ممانعت از رسیدن آب به آنان و ماجرای شهادت حضرت ابوالفضل(ع) که جان خود را در راه رساندن آب به تشنه لبان از دست میدهد، سبب شد تا بار دیگر آب نزد شیعیان ایران زمین، جنبه مذهبی پیدا کند و در واقع اعتقادات مذهبی مهمترین عامل در پیدایش سقاخانهها بوده است.

سقاخانهها عموماً نوعی اتاقک یا حجره کوچکند که به شکل تورفتگی در دیواره و بیشتر در محلههای پررفت و آمد و بازارهای قدیمی ساخته میشوند و پنجره مشبکی قسمتی از آن را میپوشاند.

در تهران قدیم، سقاخانهها را بیشتر به خاطر ثواب میساختند و بنای آن چنین بود که در یک دکان نیمیابی ظروف بزرگ سنگی قرار میدادند و در اطراف آن جامها و یا پیالههایی که معمولاً بسته به زنجیر بود، مینهادند.

این اقدام بیشتر در ایام عزاداری و یا روضه خوانی سیدالشهدا(ع) و به یاد شهیدان دشت کربلا انجام میشود. در هنگام شب برای آنکه چشم تشنه لبان بهتر ببیند، در محفظههایی در کنار محل آب، شمعهایی روشن میکردند و این کار مقدمهای شد برای کسانی که نذر و نیازی داشتند و هر شب جمعه شمعهایی را در سقاخانههای تهران روشن میکردند.

درباره اهمیت سقاخانهها در میان باورهای مردمی همین بس که بدانیم اگر کسی حتی قتل نفس مرتکب شده بود و خود را به پای سقاخانهای میرساند، هیچ قدرتی را توانایی آن نبود که او را دستگیر کند.

    سقاخانههای مهم تهران

1- سقاخانه آشیخ هادی نجف آبادی: سقاخانه گذر آشیخ هادی واقع در چهارراه آشیخ هادی منشعب از انتهای خیابان سپه بود که وصفش تا آن سوی اقیانوسها نیز کشیده شده بود.

2-  سقاخانه نوروز خان: از مهمترین دلایل شهرت بسیار این سقاخانه، وجود جای پای سنگی، واقع در آن است که متبرک دانسته شده و این محل را به زیارتگاهی پر سابقه برای تهران درآورده است. این مکان به عنوان یکی از اماکن متبرکه تهران شناخته شده که تا قبل از برپایی حصار شاه طهماسب نیز در تهران وجود داشته و مورد استقبال عمومی اهالی بوده است (تکمیل همایون، 142:1377).

سقاخانه نوروزخان تا زمان رضاخان برپا بود و به هنگام تخریب خیابان بوذر جمهری، بازارچه و سقاخانه نوروزخان را تخریب کردند و سقاخانه جزو خیابان شد. سقاخانه کنونی بنای تازهای است که آن را به اعتبار سقاخانه قدیم نوروزخان به این نام میخوانند. آئینه کاری و تزئینات کاشی کاری زیبایی در این سقاخانه دیده میشود و از افروختن شمع بر لبه درگاه آن جز در ایام خاص عزاداری ممانعت میشود.

3-  سقاخانه آئینه: سقاخانههای فراوانی در تهران به نام سقاخانه آئینه وجود داشته، اما در منابع تاریخی تهران از دو سقاخانه به عنوان سقاخانه آئینه نام برده شده است که یکی از آن دو در خیابان حاج ابوالفتح، کوچه ارامنه است. بنای این سقاخانه نسبتاً مشهور و قدیمی پابرجاست، اما متأسفانه تمامی تزئینات نسبت داده شده به آن از بین رفته و حتی تکهای آئینه هم در آن به چشم نمیخورد. یکی از دلایل آن آتشسوزیهای مکرر بنا و دوبارهسازی آن است. در آخرین بازسازی، سراسر آن با کاشی سفید پوشانده شده است و دارای قدمتی بیش از  80سال است.

4- دومین سقاخانه معروف به آئینه در تهران سقاخانه کوچه ظهیر الاسلام است. بانی آن حاج میرزا آخور در سال 1304 خورشیدی است. شنیدهها و مشاهدههای محلی حاکی از آن است که روزی وی از این محل عبور کرده که نوری در محل قبلی سقاخانه میبیند. نذر میکند اگر حاجتش برآید در این محل سقاخانهای بسازد.

محل این سقاخانه بعد از خیابانکشیهای سال 1348 خورشیدی به داخل خیابان میافتد و به همت مردم، سقاخانه فعلی که یکی از مجللترین سقاخانههای تهران است پا میگیرد. سقاخانه نوروزخان به دلیل جای پای سنگی قدیمی، سقاخانه آشیخ هادی به دلیل جنجال سیاسی کشته شدن کنسول کشور آمریکا و سقاخانه آئینه به دلیل حاجت دهی و تزئینات شکیل در زمره مشهورترین سقاخانههای شهر هستند (بنیادلو، 1381:114).

عنصر سقاخانه در تهران علاوه بر تأثیرات متعددی که بر باورها و مذهب مردم داشته است باعث پیدایش شیوهای نو در بیان هنری در سالهای 1340 خورشیدی بوده که به مکتب سقاخانهای مرسوم شده است. آثار فراوان هنرمندانی چون پرویز تناولی و حسین زندهرودی از این مکتب هنری نشأت گرفته است.

*کارشناس ارشد بناهای فرهنگی

 

https://shoma-weekly.ir/qdjGVJ