زنان

آی آدم‌ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید

حجاب حداقل در سواحل آبی خزر و مسیر سبزش از مرز بحران هم گذشته است
نفیسه زارعی- شاید فرصتی مغتنمتر از تعطیلات عیدفطر برای یک مسافرت تابستانی نباشد تا بخواهی خستگی تمام روزهای گرمی را که روزهداری کردهای از تنت به درکنی، بنابراین به خاطر شرایط فصل ناگزیری تا جایی خنک را انتخاب کنی و طبق معمول بهترین جا میشود شمال ایران، اصلا مهم شمال بودنش است وگرنه دیگر فرق چندانی نمیکند که کجای این خطه سرسبز از ایران بساط مسافرت و تفریح را پهن کنی!

جاده شلوغ است و پرتردد، هنوز تا عید روزه فرصت باقی است؛ اما آمد و شد ماشینها نشان میدهد مردم همه یک قصد مشترک به اسم استفاده بهتر از تعطیلات را دارند، نشستهای در ماشین و نگاهت را دوختهای به منظرههای اطراف جاده تا از داشتههای زیبایش بهترین استفاده را ببری که ماشین مدل بالایی به سرعت از کنارت میگذرد، تعجب میکنی نه از شدت سرعت فضایی آن، سرنشینهای زن خودرو خیلی راحت نشستهاند بدون آنکه چیزی بهعنوان حجاب داشته باشند، شاید خیلی از آنها فکر میکنند حریم داخل خودرو مثل چهاردیواری خانه شان است...

کمی حواست که به ماشینها جلب میشود احساس غربت میکنی، با خودت میگویی شاید از مسیر انحرافی آمدهای و به اشتباه از یکی از کشورهای همسایه غیرمسلمان سردرآوردهای! میمانی اینجا ایران است یا...

کنار دریا هم وضع اگر بدتر از جاده نباشد بهتر نیست، محلیها میگویند، آنهایی که بندوبساطشان را از پایتخت و جاهای دیگر جمع میکنند و میآیند، اصلا در قید و بند رعایت شرعیات نیستند، این مهاجرتهای کوتاه منطقه را خراب کرده و بعضی از محلیها را هم تحت تأثیر قرار داده است، حالا آنها میگویند برای رفع حجاب از سواحل نیازی نیست کسی معطل ماهواره دیدن و دستورگرفتن از گروهی که ما آن را اپوزیسیون خارجنشین مینامیم بماند، تاثیر نوع حضور و حجاب مسافرین نوروزی و تابستانی بر سبک پوشش به مراتب بیشتر از تاثیر شبکههای فراوطنی است!

شاید سالهای زیادی است که خیلی از ما، میگوییم، مینویسم و تلاش میکنیم باسواد و بی سواد وضعیت موجود را نقد کنیم؛ اما آب از آب تکان نمیخورد برای موضوعی که ما قانون برایش وضع کردهایم، اصلا انگار هروقت قرار است اتفاقی در این زمینه بیفتد عدهای به صرافت میافتند تا بیشتر قانونگریزی کنند، عدهای هم که پست و مسئولیتی در این زمینه دارند یا آسمان را نگاه میکنند یا...

حالا وضعیت حجاب حداقل در سواحل آبی خزر و مسیر سبزش از مرز بحران هم گذشته است، نمیدانم چرا ناخودآگاه به یاد این شعر سیاسی- اجتماعی نیما یوشیج، شاعر خطه شمال کشورمان میافتم وقتی به وضعیت پوشش آدمها و اقدامات زودگذر برخیها که به اصطلاح ساحلنشین هستند نگاه میکنم؛ آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر در آب دارد میسپارد جان...

https://shoma-weekly.ir/Va2Rz8