ورزش

آیا نیمه دوم لیگ جذاب‌تر از نیمه اول آن است؟

‏هیچ شباهتی بین ما و فوتبال‌های حرفه‌ای جهان وجود ندارد!

شاهین تهرانی
واقعیت تلخ فوتبال حرفه‌ای! ‏
فوتبال ایران بیش از یک دهه است که نام و عنوان حرفه‌ای را برای خود برگزیده، اما اگر قرار باشد ‏بدون حب و بغض به آن نگاه کنیم، خواهیم دید که این عنوان حرفه‌ای بیهوده بر خود نهاده‌ایم! چون ‏هیچ شباهتی بین ما و فوتبال‌های حرفه‌ای جهان وجود ندارد! ‏
برای اثبات این مدعا اجازه بدهید که نگاهی داشته باشیم به اتفاقاتی که در اولین هفته دور برگشت ‏رقابتهای لیگ رخ داده است. معمولاً نیمه دوم هر لیگی جذاب‌تر از نیمه اول آن است و امتیازهای آن ‏هم ارزش بیشتری پیدا می‌کند.
مصطفی دنیزلی با ورود خود به ایران تمام ذهن پرسپولیسی‌ها را مشغول خود می‌کند. او سکان ‏هدایت سرخ‌ها را در دست می‌گیرد. اما حضور این سرمربی نامدار هم ظاهراً نمی‌تواند باز کننده ‏گرهی باشد که در کار پرسپولیسی‌ها افتاده است! ‏
قرمزپوشان بازی آغازین دور برگشت لیگ را با نتیجه‌ای دور از ذهن به حریف شمالی‌شان واگذار ‏می‌کنند اما در لوای این شکست چند نکته ظریف وجود دارد که عمق فاجعه فوتبال به ظاهر حرفه‌ای ‏ایران را آشکار می‌سازد! ‏
مازیار زارع بازیکن شمالی پرسپولیس با وجود آنکه در جلسات قبل از بازی به عنوان پنالتی‌زن اول ‏تیم مشخص شده بود در حساسترین لحظه بازی از نواختن ضربه پنالتی خودداری می‌کند و توپ را ‏به مهدوی کیایی می‌دهد که تازه وارد زمین شده، بدنش سرد است و به واسطه اولین حضورش در ‏پرسپولیس بعد از سال‌ها در شرایط روانی مساعدی به سر نمی‌برد! ‏
پنالتی به هدر می‌رود اما در این پنالتی سوخته سه عنصر غیر حرفه‌ای بیننده را آزار می‌دهند و نقش ‏اصلی را ایفاء می‌کند: ‏
‏۱- چرا مازیار زارع پنالتی نزد؟ اگر او برای زدن پنالتی در شهر خود انزلی مشکل داشت، چرا در ‏رختکن این نکته را اعلام نکرد تا فرد دیگری برای این کار انتخاب شود؟
‏۲- چرا مهدوی کیا در آن شرایط سخت و نامناسب بدنی و روانی، پشت توپ قرارگرفت؟ آیا او به ‏عنوان یکی از حرفه‌ای‌ترین بازیکنان امروز فوتبال ما، نباید شرایط را درک می‌کرد و آن پنالتی ‏سرنوشت‌ساز را به بازیکن دیگری مثلاً وحید هاشمیان می‌سپرد؟ ‏
‏۳- از همه مهم‌تر چرا مصطفی دنیزلی، در آن زمان سکوت کرد و از کنار زمین فریاد نزد که آقای ‏مهدوی کیا از پشت توپ کنار برو؟! اگر دنیزلی شرایط بدنی و روانی مهدوی‌کیا را درک نکند و خطر ‏گل نشدن این توپ را حدس نزند، چه کسی باید بتواند که چنین کند؟ ‏
فوتبال به ظاهر حرفه‌ای ما که اتفاقاً بستر مناسبی برای گردش پول‌های کلان و نجومی است، از ‏اتفاقات آماتور دیگری هم رنج می‌برد. برای مثال بد نیست به شرط غیر معقولی که آبی‌پوشان برای ‏انتقال جاسم کرار به شاهین بوشهر تعیین کرده‌اند اشاره کنیم! ‏
هیچ باشگاهی حق ندارد، برای بازیکنی که دیگر در اختیارش نیست، تعیین تکلیف کند و جاسم کرار ‏هم از این قاعده مستثنی نیست. اما چه می‌توان کرد که فقط در فوتبال ایران، گویا «غیرممکن» است ‏که به راستی «ممکن» می‌نماید!! ‏

https://shoma-weekly.ir/5ErXBp