اندیشه

آیا به راستی اینها سخنان رئیس جمهور است؟

رئیس جمهور می‌گوید: «مسجد پناهگاه است و باید درب آن به روی همه باز باشد. مسجد فقط مخصوص یک عده خاص نیست، مسجد مال همه است».
علیرضا حقجو- رئیس جمهور در 25/11/91 در جمع کانونهای فرهنگی و هنری مساجد مطالبی را بیان نمود که بعضاً خارج از فرهنگ اسلام بود، تفکراتی که حاکی از پلورالیسم فرهنگی و اباحه گری است. بیان سخنان دو پهلو و چند پهلو که بتواند جواب مخالفین را بدهد و کم نیاورد و اگر اخبار نقل شده صحیح باشد، اسلام شناسان برجسته باید درباره آن اظهار نظر نمایند. هرچند به نظر می رسد انتشار این اخبار برای کسب رأی می باشد لذا به تکلیف الهی امر به معروف و نهی از منکر و به صورت اجمالی نکاتی ذیلاً تقدیم می گردد.

رئیس جمهور می‌گوید: «مسجد پناهگاه است و باید درب آن به روی همه باز باشد. مسجد فقط مخصوص یک عده خاص نیست، مسجد مال همه است».

اولاً مگر چه کسی گفته که مسجد مال یک عده خاص است که به‌عنوان وکیل مدافع مساجد چنین ادعایی را رد می کند؟ و از طرفی منظور ایشان از اینکه مسجد پناهگاه است و باید درب آن به روی همه باز باشد و مسجد مال همه است چیست؟ مؤمنین، مسلمین، سایر ادیان و یا کافرین؟! در حالی که در احکام فقهی مسجد ورود مشرکین و کافرین حتی مسلمین ناپاک  ممنوع است (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا؛   آیه 28 سوره مبارکه توبه) ، و در همه کتب فقهی و رساله مراجع آمده است. همچنین قرآن می فرماید (وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً؛ آیه 18 سوره مبارکه جن)

وی می گوید: «مسجد فقط ظاهر آن و مکان آن نیست، وقتی می‌گوییم مسجد، منظور فضایی است که در آن حال و هوای الهی موج می زند، سجده خداوند و عبودیت!»

منظور شما از این جمله چیست؟ مسجد اسم مکان سجده یعنی محل سجده  وعبادت است و با صیغه مخصوص در آن خوانده شود و احکام خاص دارد  والبته در آن حال و هوای الهی موج می‌زند ولی هر مکانی که در آن حال و هوای الهی دارد مسجد نام ندارد مثلاً جبهه که به آن مسجد نمی‌گوییم، حتی نمازخانه‌ها حکم مساجد را ندارند. قرآن می‌فرماید (وَ أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ آیه 29 سوره مبارکه اعراف) رو به سوی مساجد آورید و خدا را خالصانه بخوانید نه هر مکان.

وی می‌گوید؛ «کار اصلی انسان، شکوفا کردن حقیقت انسانی خود است و لاغیر و این از طریق کار فرهنگی، انسانی، محبت و مهربانی انجام می‌شود.» اگر اسلام به‌طور کامل و همه جانبه اجرا شود انسان به کمال می‌رسد و بخشی از آن تبری، نهی از منکر، غیض به کفار محارب و جهاد با آنها است و سخن شما  تمام نیست گویا شعار تسامح و تساهل مهاجرانی تکرار می‌شود؟!

وی می‌گوید؛ «کار اصلی ما نفی نیست، کار اصلی ما اثبات است». اسلام بر پایه نفی غیر خدا(لا اله) و طواغیت (ومن یکفر بالطاغوت) نهی از منکر(ینهون عن المنکر) و تبری و... بنا شده و سپس اثبات الله (و یومن بالله) و تولی است، به‌قول مرحوم آیت الله بهجت اول خانه را جارو کن و از غیر پاک کن سپس خدا را بدان راه  ده و جایگزین نما. آیا این تفکر از پورالیسم در کنار پوپولیسم حکایت نمی‌کند؟! اثبات بی نفی غیریت ها ممکن است؟وی می‌گوید؛ «وقتی ما این مکتب را عرضه کنیم فرصت و مجالی دیگر برای شیطان باقی نمی‌ماند، در واقع شیطان در خلاء حضور اندیشه‌های اسلام ناب و انسانی است که جولان می‌دهد» لازمه این حرف آن است که معتقد باشید اولاً خدا دین را بد عرضه کرد که شیطان توانست انسان را فریب دهد والا نباید شیطان به وجود می‌آمد! انبیاء الهی و رسولان و امامان معصوم و علماء ربانی نیز مکتب را بد عرضه کردندوالا شیطان باقی نمی‌ماند! گویا فقط مکتب شما است که اگر خوب عرضه شود شیطان باقی نمی‌ماند! بلکه شیطان به دلیل تمرد از فرمان و مکتب الهی شیطان شد و از درگاه خدا رانده شد. و در پی فریب همه انسانها، از آدم ابوالبشر تا عصر امام زمان(عج) است و وسیله امتحان انسانها هیچ‌گاه خلأ اندیشه‌های اسلام ناب نبوده است با اینحال شیطان هم جولان می‌داده است و خواهد داد والا جهنم و بهشت و عقاب و ثواب معنی ندارد آیا در دوران امام عصر‍(عج) هم اسلام بد عرضه می‌شود؟! در حالی که شیطان حضور دارد زیرا در آن دوره نیز بعضی اسلام ناب را نمی‌پذیرند بعضی با حضرت می‌جنگند یک نفر حضرت را به قتل می‌رساند و حضرت شهید می‌شوند! (أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون؛ سوره مبارکه عنکبوت) وی می‌گوید؛ «هیچ کدام مسئول این نیستیم که مارک بر پیشانی افراد بزنیم که چه کسی بهشتی یا جهنمی است و دین را خداوند و قلب آن انسان می‌داند». پس آیات فراوان قرآن که می‌گوید فلان عمل را انجام دهد بهشتی یا جهنمی می‌شود چیست؟! بیانات معصومین در این زمینه چه می‌شود؟! راستی اگر مارک زدن بد است پس چرا از مناظرات انتخابات ریاست جمهوری تا کنون با افرادی که بعضاً حاضر هم نبودند چنین کردید؟!وی می‌گوید؛ «اگر ما دارای یک اندیشه جهانی که بتواند جهان را به سمت سعادت هدایت کند نباشیم، داخل ایران را هم نمی‌توانیم اداره کنیم». پس بر اساس همین تفکرات که مرتب از بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی استفاده کرده و از مکتب ایرانی می‌گوئید؟! اومانیسم (مکتب انسان گرائی) سابقه دیرینه در اروپا دارد و در آن دیار طرفی نبست، چه رسد تازه کارهای آن مکتب! آن مکتب و اندیشه که می‌تواند جهان را اداره کند مکتب اسلام است (الإسلام یعلو و لایعلی علیه) نزد خدا نیز فقط اسلام پذیرفته است(ان الدین عندالله الاسلام) و بندگان صالح خداوند حاکمان زمین خواهند شد(ان الارض یرثها عبادی الصالحون) نه مکتب انحرافی!

وی می‌گوید؛ «دشمنان شعارهایی انتخاب می‌کنند که برای همه است ولو پشت آن چپاول و فریب باشد. داخل تهران هم از شعار آزادی، دموکراسی و حقوق بشر خوششان می‌آید، شعارشان در قلب کشور اسلامی هم خریدار دارد. ما چه بگوئیم؟ اسلام چه می‌گوید؟»

اولاً اگر منظور نفی اسلام است(یعنی شعارش همگانی نیست و خریدار ندارد) پس وای به حال گوینده! ثانیاً به جای انتخاب شعارهای همگانی که جاذبه دارد مثل؛ انسان و بشریت و... مانند آنها و استفاده ابزاری از این قبل سخنان، باید دین اسلام و شعارهای مورد نظر آن را بیان نمود و عمل کرد ولو دشمن بدش آید(فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ؛ آیه 14 سوره مبارکه غافر).

وی می‌گوید؛ «اندیشه مهدوی در هر کجای دنیا مطرح شود مخالفتی با آن صورت نمی‌گیرد و استقبال از آن می‌شود». مخالفت با مهدویت در طول تاریخ بوده است از نفی تا تحریف محتوا و ایجاد مکاتب بدلی و یا تعیین مصادیق بدلی مثل بهائیت و مکتب و رفتار منحرفین در تطبیق غیر صحیح و اعلام وقت ظهور در سی دی ظهور نزدیک است. وی گفت؛ «چرا ما به عنوان مسلمانان با مسیحیان باید در تضاد باشیم یا بر عکس، در صورتی که هر دو پیرو خداوند هستیم پس چرا باید تضاد باشد؟ نقص در پیروی است. چرا ما باید با هم دعوا داشته باشیم؟ شیطان همواره تلاش می‌کند که جامعه بشری را تکه تکه کند و در واقع اختلافات را گسترش دهد. ما باید از ایجاد تفرقه جلوگیری کنیم، شیطان همواره سعی می‌کند تعصبات را دامن بزند. اختلاف ایجاد کند که مسیحی یک طرف قرار بگیرد و مسلمان یک طرف و در مرحله بعد می‌آید و در داخل مسلمانان اختلاف ایجاد می‌کند». اولاً ما در تضاد نیستیم ما پیرو آئین اسلام و کامل‌ترین دین هستیم، ادیان تحریف نشده قبل خویش را ادیان الهی دانسته و همه پیروان آن را دعوت به دین کامل می‌کنیم تا حیات یابند. ثانیاً این تعصب از جنس جاهلیت نیست بلکه پذیرش مکتب اسلام و دفاع از آن تا حد از بین رفتن خود و خاندان (مثل امام حسین(ع)) است. در غیر این صورت فلسفه جهادهای پیامبر رحمت للعالمین نیز زیر سؤال خواهد بود. این خلاف تفکر قرآنی است که می‌فرماید: (لتجدن أشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا) و یا در مورد منافقین می‌فرماید: (قاتلهم الله...) این تفکر نفی برائت و تبری و نهی از منکر و جهاد و... است.رد این تفکر همان لیبرالیسم فرهنگی است که نمود آن پیشتر نیز در مخالفت با گشت ارشاد، هیاهو برای ورود زنان به ورزشگاه مردان، عدم رعایت حدود حجاب در گزینش‌ها و آزادی به قلیان‌کشی‌، روابط دختر و پسر را عادی فرض کردن و... پیشتر شنیده شده است.«وی می‌گوید؛ هرکس ذره ای به اندیشه الهی معتقد باشد زیر پرچم ولایت است و در واقع ولایت متعلق به تمام بشریت است. نقطه هجمه اصلی شیطان دین است که انسان را از خود و امام غافل کند و می‌گوید در مورد هر چیزی می‌خواهید صحبت کنید ولی از امامت و ولایت صحبت نکنید». ما بر اساس مکتب اسلام ناب محمدی که امام(ره) آن را احیا نمود، معتقدیم در عصر غیبت «ولایت» در اختیار ولی فقیه است. اینکه عموماً ولایت را بدون «فقیه» به کار می برید را حمل به صحت می کنیم و شما را هم معتقد به همین اصل می پنداریم. با این حساب تخطی های مکرر شما از امر ولایت از حکم ایشان درباره مشایی گرفته تا 11 روز خانه نشینی و ... تا موارد متعددی که از رهبری به صراحت تذکر دریافت کردید، چگونه معنا می شود؟ وی می‌گوید؛ «من تقسیم بندی سنی و شیعه را قبول ندارم چرا که پیامبر(ص)ما همگی یکی است و دین هم یکی بیشتر نیست. وحدت باید حول محور امام شکل گیرد و در واقع شأن امام ایجاد وحدت بین بشریت خدا‌پرست در برابر شیطان است. ما این موضوعات اساسی را کنار گذاشته‌ایم و راجع به فرعیات گفت و گو می‌کنیم. مگر کسی می‌تواند حقیقت امام را نفی کند. امام متعلق به بشریت است.»

اولاً تقسیم بندی شیعه و سنی را بپذیرید یا نپذیرید این یک واقعیت است و شخص پیامبر(ص) آن را قبول فرمودند؛ امت من 72 فرقه می‌شوند و یکی بر سبیل نجات است. آیا این نظر شما همان اباهی‌گری و پلورالیسم نیست؟!ثانیاً، امام همیشه بوده است و حول محور ایشان وحدت شکل نگرفته بلکه بعضی امام را رد کردندو تمام معصومین را به شهادت رساندند، جز امام زمان که با تدبیر الهی دستشان به ایشان نرسید و الا برای قتل ایشان در بدو تولد هم سپاه آراستند. شما که مدعی امامت و... هستید حول محور ولایت فقیه متحد نشدید و در امر مشائی و آن یک‌شنبه سیاه و... را به‌وجود آوردید چه توقع از سایرین است. ثالثاً، شما مکرر کلمه امام را به‌کار می‌برید، منظورتان چیست تا تکلیف مستمع با شما روشن شود ؟ مفهوم امام و امامت که در دوره غیبت بر عهده نائب امام زمان است یا مصادیق امامت و دوازده امام معصوم ؟

موارد بسیار دیگر نیز به رشته تحریر در آمده بود که انتشار همه آن با محدودیت های چاپ منافات داشت. اما در مجموعه این گفتارها بسیاری از مطالب صدر و ذیلش با هم نمی‌خواند و متفاوت بلکه متضاد است. حال ما هستیم و این رئیس جمهور ایدئولوگ و نظریه‌پرداز؟! ای کاش به فرمایش دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه آیت الله جنتی گوش می‌داد که «چند روز درس می‌خواندید بعد در چنین اموری صحبت می‌کردید.»

https://shoma-weekly.ir/aLIXHl