اندیشه

آیا ائمه با تشکیل حکومت در دوران غیبت مخالف بودند؟

بیشتر فقهای شیعه تشکیل حکومت اسلامی را در دوره ی غیبت ضروری می دانند و بر این باورند که فقهای عادل باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند
حجتالاسلام دکتر جلال عراقی

محقق حوزه علمیه قم

درخصوص قیام مختار شبهاتی مطرح میشود، اینکه چرا امام سجاد(ع) بهصورت علنی حمایت نکردند یا امام مخالف قیام او بودند؟ عدهای با استناد به همین مسئله و ادعای مخالفت ائمه با قیام مختار و روایات دیگری در این باب نتیجهگیری میکنند که اصل قیام توسط غیرمعصوم غلط است.

حال آنکه امام سجاد(ع) درباره مختار میفرمایند: «...جزی اللّه المختار خیراً؛ خدای به مختار جزای خیر عنایت کند.» (1)

امام باقر(ع) نیز میفرمایند: «به مختار ناسزا نگویید چون او قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما برخاست...» (2)

علامه مامقانی پس از نقد و بررسی روایات رسیده درباره مختار مینویسد: خلاصه آنچه آوردیم این است که: این مرد معتقد به امامت ائمه(ع) بوده و حکومت او نیز با اجازه امام بوده است. اگر هیچ مدحی جز طلب رحمت امام باقر(ع) آن هم سه بار در یک سخن برای او نبود همین وی را بس بود که در صف نیکان قرار گیرد.(3)

پاسخ به شبهه مخالفت ائمه با تشکیل حکومت در دوران غیبت

بحث مرتبطی که در اینجا باید تبیین شود موضوع کلیتری است تحت عنوان نگاه اهل بیت علیهم السلام به قیام و تشکیل حکومت قبل از ظهور حضرت حجت(عج). برخی به روایتی از امام صادق(ع) استناد میکنند و هر قیام و حکومتی را قبل از غیبت باطل میدانند. تعداد اندکی از فقها نیز معتقدند که اقامه حکومت از شئون امام معصوم است؛ لذا در دوران غیبت تشکیل حکومت را جایز نمیدانند؛ اما در طرف مقابل بیشتر فقهای شیعه، تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ضروری میدانند و بر این باورند که فقهای عادل باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند.

معتقدین به نظریه نخست دیدگاه فقهی خود را مطرح کرده بودند؛ لکن حکّام وقت و طواغیت دوران با توجه به اینکه میتوانستند با ترویج این نظریه به ظلم و استبداد خود ادامه دهند؛ لذا به پیروی از آن اقدام کردند. این موضوع به جایی رسید که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گروهی منسجم به تخطئه و مقابله با قیام مردمی تحت رهبری امام خمینی(ره) برخاستند. اشتباه عمده این گروه نیز از چند چیز نشات میگیرد؛ یکی، ترجمه و برداشت غلط روایات دال بر گسترش فساد در دوران غیبت؛ اشتباه در فهم مدلول روایتی نهی قیام در عصر غیبت و همچنین تفسیر و فهم نادرست از رهبری امت و شبهه دخالت در کار معصومین.

چون در این مجال فرصت پرداختن به هر سه دلیل فوق وجود ندارد تنها به بررسی اجمالی روایات ممنوعیت قیام در عصر غیبت میپردازیم.

نگاهی به سه روایت متفاوت درباره تشکیل حکومت

در برخی روایات به طور کلی با هر نوع قیام و تشکیل حکومتی مخالفت شده است و آن را با طاغوت یکسان میشمارد. (4)

برای نمونه امام باقر میفرماید: «هر پرچمی پیش از پرچم مهدی(عج) بلند شود، پرچمدار آن طاغوت است.» (5)

درخصوص معنای طاغوت باید گفت به کسانی اطلاق میشود که به حدود الهی تجاوز کنند و حاکمیتی در برابر حاکمیت خداوند و پرچمی در برابر پرچم حق بر افراشتند. پس به سادگی قابل فهم است که مقصود از پرچمی که امام صاحب آن را طاغوت نامیدند، پرچمی است که در مقابل خدا و رسول و امام(ع) بر افراشته شود و برافرازنده در مقابل حکومت خدا حکومتی تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواستههای خود جامه عمل بپوشاند. از طرفی روایت دیگری از امام باقر(ع) است که کامل کننده معنای روایت فوق و مبیّن آن است:

«هیچکس مردم را تا خروج دجّال فرا نمیخواند مگر اینکه افرادی یافت شوند که با او بیعت کنند. هرکس پرچم گمراهی برافراشت، صاحب آن طاغوت است.» (6)

در اینجا امام پرچم را به گمراهی اضافه کردند تا مشخص شود صاحب هر پرچمی طاغوت نیست. پس شخص صالحی را که برای اجرای حدود الهی و احکام شرع قیام کرده، نمیتوان طاغوت شمرد و قطعاً این تفسیر نادرستی است؛ زیرا در این صورت چنین پرچمی نهتنها در مقابل پرچم حق و حکومت مهدوی بر افراشته نشده، بلکه در مسیر او خواهد بود.

روایت مفصل دیگری از امام(ع) هم هست که در آن به وضوح دستهبندی مشخصی بین قیامها انجام میگیرد و حضرت یک دسته را (مانند قیام زید) تأیید میکنند:

«هنگامی که کسی برای قیام به سوی شما آمد توجه کنید که برای چه هدفی قیام میکنید. نگویید که زید هم خروج کرد. زید، مردی عالم و راستگفتار بود. او هرگز شما را بهسوی ریاست و حاکمیت خویش دعوت نکرد؛ بلکه به آنچه رضای آل محمد(ص) است، فرا خواند و اگر پیروز میشد به عهد خود وفا میکرد. او برای شکستن قدرت طاغوتی بنی امیه قیام کرد؛ اما آنکه امروز قیام کرده است (محمّد بن عبداللّه) شما را به چیز دیگر میخواند. ما شهادت میدهیم که به دعوت او راضی نیستیم. او امروز از ما پیروی نمیکند تا چه رسد به روزی که پرچمها برای او بسته شود.» (7)

این روایت بهخوبی بیانگر این است که اطلاق موجود در روایت نخست باید به وسیله این روایت تقیید بخورد به این صورت که هر پرچمی در عصر غیبت در برابر پرچم حق برافراشته شود و صاحب آن مردم را بهسوی خود دعوت کند، باطل است؛ ولی اگر صاحب آن پرچم مانند زید بن علی پیرو راستین ائمه بود و هدفش کمک و مقدمهسازی برای قیام حضرت حجت(عج) باشد و مردم را به سوی خدا دعوت کند، قطعاً مشمول این روایات نهی از قیام نمیشود.

ضمن اینکه حتی اگر این روایات نبود هم به دلایل دیگری نمیتوانستیم اطلاق روایت نخست را بپذیریم؛ زیرا این برداشت در واقع با همه روایات جهاد و امر به معروف و... تعارض دارد و در اصول فقه میگویند که در چنین شرایطی (تعارض بین دو دسته از روایات) باید از این روایات صرفنظر کرد.

قیامها بی ثمرند!؟

در برخی دیگر از روایات چنین بیان شده که تمامی قیامهای قبل از قیام حضرت مهدی(عج) بی ثمر و نتیجه است؛ لذا گروهی میگویند قیامی که ثمره نداشته باشد، ناپسند و مذموم است.

از جمله امام سجاد(ع) میفرمایند:

«به خدا سوگند هیچیک از ما پیش از قیام قائم خروج نمیکند؛ مگر این که مَثَل او مانند جوجهای است که پیش از محکمشدن بالهایش از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه کودکان او را گرفته و با او به بازی میپردازند.»(8)

«هیچکس از خاندان ما تا قیام قائم برای دفع ستم یا زندهکردن حقّ خروج نکرده و نمیکند؛ مگر اینکه باعث افزایش گرفتاری ما و شیعیان ما میگردد.»(9)

به دلایل متعددی چنین نتیجهگیری از دو روایت فوق که هر قیامی مورد نکوهش اهل بیت و بیثمر بوده، غلط است زیرا:

1. در این روایات اصل قیام رد نمیشود؛ بلکه پیروزی منتفی دانسته شده است. اصلاً با کدام مبنایی بگوییم هر قیامی که پیروزی ظاهری ندارد، باطل است؟ در این صورت العیاذ بالله قیام سیدالشهداء(ع) و زید بن علی هم محکوم کنیم! حال آنکه قطعاً حتی قیام زید مورد تأیید ائمه واقع شده است.

2. ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه. برای مثال در جنگ صفین وقتی شایعه شد معاویه مرده حضرت علی(ع) از آینه حال معاویه و قدرتگرفتن او خبر دادند. سؤال کردند که پس چرا با وجودی که میدانیم او موفق میشود باز میجنگیم!؟ امام فرمود: میخواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم. یا در روایت مشابهی حضرت در پاسخ مردی شامی فرمودند: برای اتمام حجت و انجام وظیفه با او میجنگم.

3. امکان دارد مقصود روایات تنها قیام ائمه معصومین تا قبل از قیام حضرت مهدی(عج) باشد؛ زیرا مردم از آنها انتظار قیام مسلحانه داشتند؛ ولی ائمه با این اخبار غیبی سعی در قانعکردن اذهان عمومی داشتند. حتی فرقه زیدیه معتقد بودند امام، فقط باید قیام کند؛ لذا بهجای امام سجاد(ع) زید فرزند او را امام مفترضالطاعه میدانستند، چون قیام کرده بود!

4. روایاتی هم داریم که به قیامهای عصر غیبت بشارت و نوید میدهند و آنها را زمینهساز ظهور میدانند.

پینوشتها در دفتر نشریه موجود است.

https://shoma-weekly.ir/STTXsu