شهرستانها

آسیب‌هایی که جدایی بحرین بر پیکره ایران وارد کرد

خیانت رژیم وابسته پهلوی درسرسپردگی به انگلیس وآمریکا خسارات زیادی به ملت ایران واردکرد که یکی ازآن‌ها واگذاری بحرین به مزدوران انگلیس یعنی آل خلیفه بود. آسیبی که به کشورایران و مردم بحرین از این عمل وارد شد، بیش ازآن چیزی بود که دردوره قاجار وجدایی بخشهایی ازخاک ایران براساس معاهدات ذلت بارگلستان وترکمانچای اتفاق افتاد، زیرا موقعیت استراتژیک بحرین و منابع عظیم نفت وگاز آن آز یک طرف ومردم ولایتمدار و فداکار بحرین که ازصدر اسلام تاکنون وفاداری خودرا به اسلام و مکتب اهل بیت اثبات کرده اند، ازسوی دیگر جایگاه ویژه‌ای به این مجمع الجزایر داده است.
عبدالله فاتحی- یکی ازخیانتهای محمدرضا پهلوی درآغازدهه ۵۰ جداسازی استان چهاردهم کشورایران یعنی بحرین بود که باصحنه گردانی انگلیس جنایکارصورت گرفت. مجمعالجزایری ربحرین از سی و سه جزیره کوچک و بزرگ تشکیل شده که مرکز آن منامه است. بحرین از گذشته بخشی از امپراتوری ایران پیش از اسلام بوده است. بحرین از زمان هخامنشیان و ساسانیان، یک «ساتراپی» (استان) بوده است. در سلطنت انوشیروان، بحرین یک پایگاه بزرگ دریایی بود و محل استقرار «اسپهبد» بزرگ این نیروی دریایی بود. در اوایل قرن شانزده میلادی با هجوم استعمار پرتغال به منطقه اقیانوس هند و خلیج فارس (در سال ۱۵۰۶)، بسیاری از نقاط استراتژیک منطقه و از جمله جزیره هرمز و مجمع الجزایربحرین نیز (در سال ۱۵۲۱) به تصرف و اشغال پرتغالیها درآمد.

پس از گذشت حدود یک قرن از اشغال پرتغالیها، شاه عباس در سال ۱۶۰۲ با لشکرکشی به بحرین آنجا را از تصرف اشغالگران خارجی آزاد کرد و مجددا به ایران ملحق شد.

پس از آن، مجمعالجزایربحرین مدت ۱۸۰ سال در اختیار و تحت نظر کامل حکومت ایران بود. در سال ۱۷۸۳ شیخ احمد بن خلیفه از قبیله «بنی عتبه» و از خاندان خلیفه (که از منطقه نجد در مرکز عربستان به کویت مهاجرت کرده بود) با همکاری انگلیسی ها به این سرزمین حمله کرد و پس از شکست سربازان ایرانی بر آن استیلا یافت. از آن پس، حکومت بحرین با حمایت همهجانبه سیاسی - استعماری انگلستان در اختیار اعضای خاندان خلیفه (آل خلیفه) قرار گرفت. با این همه، در همه این سالها ایران همچنان بحرین را جزئی از خاک خود میدانست.

دولت ایران در مدت یک قرن و نیم (۱۸۲۰ – ۱۹۷۰م) و با وجود دخالت و سلطه انگلستان بر آن جزیره، هیچگاه جدایی بحرین از خاک ایران را نپذیرفت؛ اگرچه قدرت انجام عمل حادی هم علیه انگلیس نداشت. نخستین گامها به سوی واگذاری بحرین در زمان پهلوی دوم برداشته شد و آن زمانی بود که انگلیسی‌‌ها و آمریکاییها از هر دو سو شاه را به چنین تصمیمی ترغیب، تهدید و تطمیع کردند و سرانجام به هدف خود دست یافتند.

تا پیش از کودتای ۱۲۹۹ دولت ایران ۱۱ بار درصدد اعاده حکمروایی و مالکیت خود بر جزایر بحرین برآمد و هر بار در برابر مخالفت بریتانیا تلاشش به-جایی نرسید. در سال ۱۳۰۲ «سرپرسیلورن» سفیر بریتانیا در ایران تلاش کرد که دکتر محمد مصدق (وزیر امورخارجه وقت) را متقاعد کند که دولت ایران از ادعای خود بر بحرین دست بردارد. مصدق اظهار داشت با توجه به احساسات ملی موجود در باب این بخش باستانی از قلمرو ایران (جزایر بحرین همیشه جز استان فارس، شیعه مذهب و ایرانیالاصل بوده است) هیچ دولت ایرانی نمیتواند، بدون یک دلیل مشخص دست از ادعای حاکمیت بر بحرین شسته و یا در مورد آن کوتاه بیاید. دولت ایران گذشته از شواهد تاریخی که در تایید ادعای مالکیت خود بر بحرین عنوان ساخت، این نکته را خاطر نشان کرد که دولت بریتانیا درگذشته حاکمیت ایران را بر این جزایر به رسمیت شناخته بود و مدارکی در این زمینه ارائه داد.

نخستین سند، قراردادی بود که در ۱۲ ذیحجه ۱۲۳۶ میان «کاپیتان ویلیام بروس» و «شاهزاده حسینعلیمیرزا» والی فارس منعقد شده-بود. در این قرارداد اذعان شده بود که جزیره بحرین همیشه متعلق به دولت ایران و جزء استان فارس بوده است. اما در این سال در پاسخ بریتانیا آمده بود که علت اصلی احضار کاپیتان بروس عدم شناسایی رسمی تاییدیه مزبور بر حاکمیت شاه ایران بر بحرین بوده است.

ازنظراستراتژیک وسوق الجیشی بحرین درخلیج فارس ازجایگاه بسیارویژه ای برخورداراست. واقع شدن بحرین در مرزساحلی عربستان و قطر درگذشته فرصت قابله ملاحظه ای را برای ایران به دنبال داشته است. هر چند از نظر حقوقی بین ایران و بحرین آبهای آزاد وجود دارد، اما قبل از جدایی بحرین حق استفاده از منابع بستر برای ایران تا نزدیک سواحل عربستان و قطر ادامه پیدا می کرد.

تصور اینکه ایران در دو سوی یکی از مهمترین آبراههای جهان دارای ساحل باشد، می تواند تاحدی نشان دهدکه بحرین از حیث سیاسی و نظامی چه اهمیتی در تفوق برکشور های عربی منطقه و حتی تاثیرگذاری بر معادلات بین المللی برای ایران داشته است. اگر بحرین در حاکمیت ایران باقی می ماند، باتوجه به افزایش گستره آبهای سرزمینی، رگ حیاتی نفت دنیا تا حد زیادی در تسلط ایران قرار می گرفت.

وجود منابع غنی نفت وگاز در پهنه آبهای سرزمینی بحرین نیز اهمیت قابل توجه به این سرزمین بخشیده است.همچنین موقعیت مناسب برخی از جزایر برای پهلوگیری و تعمیرکشتیهای بزرگ اقیانوس پیمای ۵۰۰هزارتنی در بنادر آنها و مرواریدهای مشهورآن نیز از امتیازات دیگر آن محسوب می گردد.

خیانت رژیم وابسته پهلوی درسرسپردگی به انگلیس وآمریکا خسارات زیادی به ملت ایران واردکرد که یکی ازآنها واگذاری بحرین به مزدوران انگلیس یعنی  آل خلیفه بود. آسیبی که به کشورایران و مردم بحرین از این عمل وارد شد، بیش ازآن چیزی بود که دردوره قاجار وجدایی بخشهایی ازخاک ایران براساس معاهدات ذلت بارگلستان وترکمانچای اتفاق افتاد، زیرا موقعیت استراتژیک بحرین و منابع عظیم نفت وگاز آن آز یک طرف ومردم ولایتمدار و فداکار بحرین که ازصدر اسلام تاکنون وفاداری خودرا به اسلام و مکتب اهل بیت اثبات کرده اند، ازسوی دیگر جایگاه ویژهای به این مجمع الجزایر داده است.

وقتی ما اهمیت بحرین را بهتر درک میکنیم که به حضور انگلیس وآمریکا و استقرار ناوگان پنجم آمریکا در این جزیره نگاهی بیندازیم. حضورما درکنارشیعیان اصیل و وفادارجنوب عربستان یعنی قطیف واحساءو مناطق همجوار این دو شهر میتوانست در سرنوشت حجاز تأثیرگذارباشد. امروزه شاهد هستیم که درجریان بیداری اسلامی، بیش ازنیمی ازمردم بحرین اعم از سنی و شیعه علیه آل خلیفه قیام کردهاند. یازده تشکل درمقابل عمال دست نشانده آمریکا برخاستهاند که یکی از این یازده تشکل جمعیت شیعیان وفاق اسلامی میباشد. این جمعیت قانونی ۱۸ نماینده در مجلس قانونگذاری بحرین داشت که به عنوان اعتراض به جنایات آلخلیفه درسرکو بوکشتار مردم بحرین استعفا دادند.

*دبیر حزب موتلفه اسلامی استان بوشهر

https://shoma-weekly.ir/qMgnrI